به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
سینخست وزیران محافظه کار در یافتن راه هایی برای صحبت در مورد نابرابری بدون نام بردن از مشکل ماهر هستند. دیوید کامرون از “بریتانیا شکسته” ابراز تاسف کرد و “جامعه بزرگ” را به عنوان راه حل پیشنهاد کرد. ایده این بود که اوراق مشارکت مدنی را می توان تقویت کرد تا شکاف های ناشی از کاهش خدمات دولتی را پر کند. ترزا می متعهد شد که به “بی عدالتی های سوزان” که به درستی آنها را به عنوان محرک های حمایت از برگزیت معرفی کرد، رسیدگی کند. اما سپس او به مهاجرت به عنوان مشکل نمادین اشاره کرد. او دید که انعام جهانی شدن به طور ناعادلانه توزیع شده است، اما به سیاست سرزنش خارجی ها عقب نشینی کرد.
سپس بوریس جانسون و “سطح بالا رفتن” آمد. در اینجا نیز به رسمیت شناخته شد که بسیاری از جوامع عقب مانده بودند و به دولت فعال نیاز داشتند تا به آنها کمک کند تا به عقب برسند. اما ایده آقای جانسون، مانند بسیاری از سخنان او، محصول تفکر جادویی بود. او میخواست در مناطق محروم پول خرج کند، بدون اینکه ادعایی برای افزایش استقراض عمومی یا کسب درآمد جدید از رای دهندگان مرفه داشته باشد.
اکثریت آقای جانسون توسط یک ائتلاف ناپایدار از محافظهکاران محافظهکار مالی و رایدهندگان سابق حزب کارگر که خواهان دریافت سود سریع برگزیت در ازای تغییر وفاداری بودند، به دست آمد. یک برنامه صادقانه برای ارتقاء سطح می تواند تشخیص دهد که نیمه مرفه تر آن ائتلاف باید به بقیه یارانه بدهد. اما این در تضاد با وحشت غریزی محافظهکاران از بازتوزیع بهعنوان تهاجم به آزادی و بازدارنده برای سرمایهگذاری است.
آقای جانسون استدلال ها را به خوبی می داند و خودش آنها را مطرح کرده است. او در سال 2013، به عنوان شهردار لندن، نابرابری و “روح حسادت” ناشی از آن را “محرک ارزشمندی برای فعالیت اقتصادی” توصیف کرد. سیاست محافظهکاران در این زمینه با این اعتقاد محدود شده است که مردم با تلاشهای فردی از فقر میگریزند. نقش دولت برداشتن موانع و کاهش عوامل بازدارنده در آن فرآیند است (مالیات ها مانع اصلی هستند).
سلطنت کوتاه و فاجعه بار لیز تراس نشان دهنده بازگشت به آن ارتدکس بود. او ضعف اقتصادی بریتانیا را به تمرکز بیش از حد بر «توزیع یکنواخت تر درآمد» نسبت داد. آزمایش مالی فاجعهبار او – کاهش مالیاتها بدون برنامهای برای درآمد جدید – بر این باور بود که همه از رشدی که پس از آن به دست میآید سود خواهند برد.
ریشی سوناک با اسلاف خود موافق است، اما همچنین مخالف است. او تعهد دولت خود را برای ارتقای سطح در اصول مجدداً اعلام کرده است، اما در تلاش است تا به آن محتوا بدهد. زمانی که نمایندگان محافظهکار علیه اهداف خانهسازی جدید شورش کردند – مادهای از لایحه همسطحسازی که هنوز به آرامی در پارلمان وجود دارد – نخستوزیر تسلیم شد.
آقای سوناک اکثر سیاستهای بودجه خانم تروس را تغییر داد، اما به این فکر بود که روزی مالیاتها را کاهش دهد، نه هزینههایی برای کاهش هزینههای زندگی. گفته میشود که نمایندگان محافظهکار از استفاده از عبارت «تراز کردن» با رأیدهندگانی که به راحتی معنای آن را درک نمیکنند، محتاط هستند، اما هنوز هم از نظر تصوری یک سیاست شاخص است. به نظر می رسد حمایت مداوم رهبر آنها از این مفهوم بیشتر از ترس تحریک یاران وفادار جانسون است که با حسادت از میراث قهرمان خود محافظت می کنند.
این سردرگمی هدف از بین نخواهد رفت. این از هسته یک دکترین محافظه کار قدیمی می آید که هیچ چیز جدیدی در مورد بحران کنونی بریتانیا برای گفتن ندارد. آقای سوناک فاقد تخیل و شجاعت برای دنبال کردن یک دستور کار معنی دار تراز کردن است، که شامل بازتوزیع می شود. اما او همچنین فاقد صداقت در کنار گذاشتن کامل این برچسب است، زیرا این به معنای کنار گذاشتن حتی تظاهر به اهمیت دادن به نابرابری است.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.