پایان یک دوره: چگونه یک تابستان هدر رفته منجر به سقوط لیورپول شد | لیورپول

مندر پایان کنفرانس مطبوعاتی پس از بازی یورگن کلوپ در استادیوم آمکس در روز شنبه بود که از او پرسیده شد، سوالی که اکثر افراد حاضر در اتاق احتمالاً به این فکر می کردند که از خود بپرسند: آیا تصمیم او برای کنار زدن جردن هندرسون، فابینیو و جوئل ماتیپ به عنوان بخشی از تعویض چهارگانه در اواسط نیمه دوم نمادی از پشت سر گذاشتن این تیم لیورپول است؟

کلوپ با نافرمانی خاصی گفت: “تقصیر ماست که می توانید این سوال را بپرسید، من آن را درک می کنم، اما تغییرات ربطی به آن ندارد.” سرش خم شد، صدا پایین آمد، نگرانی روی صورتش نقش بست. آلمانی، کاملاً واضح، باخت تیمش به برایتون را به همان اندازه که قابل توجه بود، تشخیص داد.

در واقع او این شکست را احتمالاً ضعیف‌ترین شکست دوران مربیگری خود می‌دانست، چیزی که با توجه به اینکه بوروسیا دورتموند در آخرین فصل حضورش در آنجا با سقوط لاس زد، می‌گفت. اما به همان اندازه آنچه او گفت با توجه به وضعیت بد لیورپول شوکه کننده نبود. بی‌معنا، بی‌درخشش و لنگی، با نحوه نمایش آن‌ها به‌ویژه شگفت‌انگیز با توجه به اینکه یک هفته کامل برای آماده‌سازی فرصت داشتند. در پایان به نظر می رسید که کسانی که قرمزپوش بودند به سختی یک ساعت قبل از سفر به ساحل جنوبی با هم سپری کرده بودند.

و بنابراین مارپیچ نزولی یک تیم بزرگ ادامه دارد و دشوار است که بدانیم ارزیابی اشتباهات از کجا شروع کنیم. مطمئناً یک خماری از تعقیب طاقت‌فرسا و در نهایت ویرانگر فصل گذشته چهارگانه وجود داشته است، چیزی که سرمربی هفته گذشته به آن اعتراف کرد. نتایج ضعیف نیز کاملاً واضح است که به اعتماد به نفس ضربه زده است، زیرا صدمات به سختی به مسائل کمک می کند. اما این ناراحتی عمیق‌تر از این است، و هیچ جا بیشتر از خط میانی نیست.

در تمام فصل نتوانسته است تهاجمی، ورزشکاری و پویایی لازم برای عملکرد مناسب تیم با خط بالا و شدت بالا را فراهم کند. ضرب آهنگ ریتمیک فوتبال هوی متال کلوپ برای ماه ها کاملاً ناهماهنگ بوده است و تأثیر اساسی آن این است که تیم های حریف می توانند با سهولت منظم در برابر لیورپول فرصت ایجاد کنند. با رفتن به بازی روز شنبه، آنها در 17 بازی لیگ این فصل، 51 موقعیت بزرگ را به حریفان خود ارائه دادند که تنها لیدز و فولام رکورد بدتری داشتند.

برایتون به آخرین تیمی تبدیل شد که به میل خود از لیورپول عبور کرد و راه خود را طی کرد و در حالی که، همانطور که کلوپ پس از آن تاکید کرد، میهمانان باید مسئولیت جمعی آن را بپذیرند، باز هم این مردان وسط بودند که ناکامی‌هایشان بیش از همه برجسته بود و بیشترین احساس را داشتند. . تیاگو آلکانترا تا حد زیادی در نقش های پیشرفته تر ناکارآمد بود، در حالی که هندرسون و فابینیو به عنوان دو محور کاملاً تحت تأثیر قرار می گرفتند و نمی توانستند به طور موثر پرس کنند یا بازیکنان آبی و سفید را پس از عبور از آنها تعقیب کنند، که به نوبه خود باعث فشار بر روی خط دفاعی لیورپول شد. که در سه نوبت در نیمه دوم بسیار قابل تحمل بود. نتیجه نهایی، تعداد گل‌هایی را که مرسی‌سایدری‌ها در این فصل دریافت کرده‌اند به 25 گل رساند، که بیشترین گل پس از 18 بازی لیگ تحت هدایت کلوپ بود.

به صراحت بگویم، هندرسون و فابینیو شبیه پیرمردانی به نظر می‌رسند که بازی یک مرد جوان را انجام می‌دهند، که تا حدی هستند – به ترتیب 32 و 29 ساله – و تلاش بی‌وقفه‌ای را که ناشی از هافبک‌های طولانی مدت در تیم کلوپ است، تحمل کرده‌اند. . آنها برای دستیابی به موفقیت همه چیز داده اند و به نظر می رسد در این فصل به آنها رسیده است. از این نظر تعویض های آنها در آخر هفته انجام داد احساس نمادین بودن؛ اشاره ای به پایان یک دوره و نیاز به شروع دوره ای دیگر.

می توان ادعا کرد که لیورپول باید این اتفاق را می دید و عدم جذب حداقل یک هافبک با کیفیت در تابستان گذشته یک عمل سهل انگاری بود. انصافاً، باشگاه اورلین توامنی را می‌خواست اما با امضای بازیکن فرانسوی رئال مادرید شکست خورد. با این حال، باید برنامه‌های جایگزینی وجود داشت، و با توجه به بدتر شدن امیدهای لیورپول برای تکمیل شدن در جمع چهار تیم برتر، بعید به نظر می‌رسد که یک هافبک در این پنجره نیز به خدمت گرفته شود، با جابه‌جایی هدف شماره 1 جود. بلینگهام در تابستان آینده برگزار می شود. تعداد فزاینده‌ای از طرفداران گروه ورزشی Fenway را به خاطر اینرسی فعلی سرزنش می‌کنند و آنها را مالکانی می‌دانند که می‌خواهند به فروش برسند و تا زمانی که در محل هستند، سرمایه مورد نیاز و موجود را برای نقل و انتقالات خرج نمی‌کنند.

همه چیز در لیورپول خوب نیست و وظیفه کلوپ، با شروع بازی سه شنبه جام حذفی با وولوز، تغییر روحیه در باشگاهی است که برای مدت طولانی خوشحال بود. برای اینکه این اتفاق بیفتد، او باید تغییراتی را در سمت خود ایجاد کند و هیچ مکان فشاری تر از قلب آن وجود ندارد.