شادی زمین بازی گرت بیل را بیشتر از رکوردها یا جام ها تعریف کرد | گرت بیل

به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،

افیا گرت بیل، زمین و زمین بازی نیز ممکن است یک چیز بوده باشند. به برخی از بهترین گل‌های او نگاه کنید و تقریباً می‌توانید کراوات مدرسه را که در حین دویدن پشت سر او تکان می‌خورد، یک توپ اسفنجی ضربه خورده که به پایش می‌چسبد، و معلم محتاط که سینی کدو نارنجی را در محوطه جریمه حمل می‌کند، نگاه کنید.

البته بیل همیشه برای بردن بازی می کرد. اما در فریادهای 30 یاردی و انفجارهای رعد و برق، می توانید چیز دیگری را نیز در آنجا ببینید: مرد جوانی که به خاطر بازی کردن، برای هیجان حل یک مشکل جدید، بازی می کند. احساس کنید. دویدن چه فایده ای داشت مگر اینکه قرار بود این کار را تا حد امکان سریع انجام دهید؟ زدن ضربه آزاد چه فایده ای داشت مگر اینکه می خواستید آن را به گوشه بالا بپوشانید؟ و اگر این چیزها را امتحان نمی کردی اصلاً فوتبالیست بودن چه فایده ای داشت؟

این به این معنی نیست که بیل فاقد جاه طلبی یا استراتژی است. هیچ کس یک قهرمانی را با سه قهرمانی لالیگا، پنج قهرمانی لیگ قهرمانان و یک کوپا دل ری (بله، آن یکی) به پایان نمی‌رساند، بدون اینکه تصور دقیقی از آنچه می‌خواهد و چگونه به آن برسد. اما احتمالاً منصفانه است که بگوییم بیل به جای ثبات الگو، بازیکن لحظات بود، بازیکن آثار تاریخی بود تا نقاط عطف. گاهی اوقات آن لحظات برای کسری از ثانیه، گاهی برای چند ثانیه، گاهی برای نیم ساعت، گاهی اوقات – مانند 2012/13 – برای یک فصل 9 ماهه لیگ برتر طول می کشد. او احتمالاً می توانست بیشتر از او برنده شود. او احتمالاً می توانست بیشتر از او بازی کند. او احتمالا می توانست کمی زودتر از رئال مادرید را ترک کند.

و این در مادرید است که احتمالاً باید شروع کنیم، باشگاهی که بیل با مبلغی رکورددار قرارداد امضا کرد، همه چیز را برای برد به دست آورد و با این حال به نوعی چیزی از خودش را نیز از دست داد. با نگاهی به گذشته، کریستیانو رونالدو در سال 2013 خیلی خوب و بی‌رحمانه‌تر از آن بود که نمی‌توان از آن پیشی گرفت یا از او پیشی گرفت. اکثر بازیکنان مادرید یا این را دریافت کردند و خود را وقف یک عمر خدمت کردند (کریم بنزما، لوکا مودریچ، آنخل دی ماریا)، یا آنها را ترک کردند. بیل هیچ کدام را انجام نداد. او که در ابتدا در جناح راست مستقر شد، خواستار شد و در نهایت نقش مرکزی تری را به دست آورد. خروجی او فقط بسیار خوب بود. جراحات شروع به گاز گرفتن کردند. در همین حال، هواداران مادریدی هرگز مانند رونالدو با او گرم نشدند، و بعداً از طریق بن بست های طولانی مدت قرارداد، او را کاملاً مورد توجه قرار دادند.

اما وقتی او داغ شد، کسی نتوانست او را لمس کند. ضربه دوچرخه سوزان مقابل لیورپول در فینال لیگ قهرمانان 2018 احتمالاً بهترین گلی است که او به یاد می آورد. سپس یک تلاش انفرادی ظالمانه در فینال کوپا دل ری 2014 مقابل بارسلونا بود که در آن بیل توپ را در نیمه راه گرفت و یک چهارم طول زمین بیرون از خط تماس دوید و سپس شوتی را به پاهای دروازه بان وارد کرد. . این شاید کامل ترین بیان Playground Bale بود: نوع هدفی که اکثر بازیکنان حتی به سختی می توانستند تصور کنند، چه برسد به تلاش، چه برسد به اجرای آن.

گرت بیل در سال 2010 در سن سیرو یکی از سه گل خود را به اینترناسیونال زد.
گرت بیل در سال 2010 در سن سیرو یکی از سه گل خود را به اینترناسیونال زد. عکس: مکس روسی/ رویترز

البته بعد از آن شاگردی در تاتنهام بود: یک هت تریک هیجان انگیز در برابر اینترناسیونال در سن سیرو در سال 2010، نابودی مایکون در بازی برگشت، یک رگبار غیرقانونی مقابل استوک، یک کمپین 2012-13 که به عنوان یکی از بهترین ها شناخته می شود. فصول لیگ برتر تمام دوران. در آن بیل 21 گل به ثمر رساند که 9 گل از آنها خارج از محوطه بود که 4 گل در دقیقه 78 یا بعد از آن برنده شدند. با این کار او به تنهایی تیمی شامل استیون کاولکر، کایل ناتون و لوئیس هالتبی را به آستانه لیگ قهرمانان کشاند. و فکر می کنم زمانی این یک مدافع چپ لاغر 5 میلیون پوندی بود که نتوانست هیچ یک از 24 بازی اول خود را برای باشگاه پیروز شود و در ابتدا توسط بنو از کنارش خارج شد.منt Assou-Ekotto.

اما پس از آن، داستان بیل همیشه به همان اندازه که بیان می شود، یک داستان رشد است. اگر ساوتهمپتون او را شروع کرد و تاتنهام او را به ستاره تبدیل کرد، پس با قرمز ولز بود که او به بهترین سفر رفت. زمانی که بیل در سال 2006 اولین بازی خود را به عنوان یک نوجوان 16 ساله انجام داد، ولز در 48 سال گذشته به هیچ تورنمنت بزرگی راه نیافته بود. آنها اکنون سه مورد از چهار مورد آخر را ساخته‌اند، و اگر بیل تنها عضو کلیدی آن طرف نبوده است، ریه‌ها و قلب آن، جاه‌طلبی و جسارت، سرگرمی و هیاهوی آن بوده است. از نظر روحیه و نگرش، ولز تیم بیل است، و در اینجا دوباره بیل با به ارث گذاشتن مجموعه ای از خاطرات برنده بازی و قلب متوقف می شود.

شاید همه چیز کمی متواضعانه به پایان رسید. آن سال‌های هدر دادن و پوسیدگی در مادرید، قرضی بی‌شرمانه به تاتنهام ژوزه مورینیو، دوره‌ای نیمه‌شخص در لس‌آنجلس، اولین بازی ضعیف در جام جهانی که با تعویض نیم‌فصل مقابل انگلیس به اوج خود رسید. این خوبه. این برای بهترین ها اتفاق می افتد. و شاید این اجتناب ناپذیر بود که برای بازیکنی که بازی می‌کرد و در ایجاد لحظات کمال و شگفت‌انگیز تخصص داشت، این دواتاژ نیمه خمیده و رکاب‌زننده هرگز برای او مناسب نبود. نه برای بیل از بین رفتن تدریجی تقسیمات، و نه نازپرورده‌ای در چین یا خلیج.

هنوز هم این دیدگاه را می شنوید که در برخی بخش ها مطرح می شود مبنی بر اینکه بیل به نحوی نتوانسته سرنوشت خود را برآورده کند و از استعداد خود حداکثر بهره را ببرد. یعنی… خوب، دقیقاً چیست؟

شاید گاهی فراموش کنیم که فوتبال یک تمرین بالینی یا بازی با اعداد یا رکوردها نیست، بلکه یک کتاب تلنگر، زمزمه، هق هق و فریاد از خاطرات ناب است: خاطرات ارزشمند و خاطراتی که به اشتباه به خاطر سپرده می شوند. بیل در 17 سال به عنوان یک فوتبالیست حرفه ای بیش از هر فوتبالیستی از این سواحل چنین خاطراتی را خلق کرده است. و بگذارید این او را تعریف کند.

این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.

منبع

درباره ی aban_admin

مطلب پیشنهادی

PC سابق Met می گوید که در مورد فلش قاب وین کوزنز اشتباه کرده است | وین کوزنز

به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ، افسر سابق پلیس مت که …