به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
من وارد Let It Rock شد و به دنبال یک جفت خزنده فاحشه خانه گشت. من مدت زیادی در آنجا بودم و یک مرد می گوید: “می توانم به شما کمک کنم؟” گفتم دنبال کار هستم. من از کار نیمه وقتم در بخش شلوار در وایتلی اخراج شده بودم. او به من گفت که به مالکوم و ویوین زنگ بزنم. اینطوری کارم را در مغازه شروع کردم. آنها احتمالا فکر می کردند که من فقط یک بچه مستقیم هستم، که من بودم.
یکی دو ماه بعد، از ویوین خواستم از مالکوم بپرسد که آیا مرجعی برای کالج هنر به من می دهد. گفت: واقعا؟ فکر نمیکنم بخواهید از مالکوم بپرسید، زیرا او از همه کالجهای لندن اخراج شده است.» بلافاصله من بیشتر به آنها علاقه مند شدم و آنها بیشتر به من علاقه مند شدند.
آن تابستان، مک لارن و وست وود مغازه را به سکس تبدیل کردند. آنها از طرز فکر راستگرای بچههای عروسکی خسته شده بودند و من با علامت بیرون کمک کردم. من یاد گرفته بودم که چگونه سیلک اسکرین کنم، بنابراین از من خواستند که دو تصویر انجام دهم: یک بازیکن بیسبال قرمز بزرگ با یک دیک بزرگ و دیگری از دو گاوچران که ویل هایشان را لمس می کند. گفتم من آن را انجام می دهم. خیلی طول کشید و ویوین کاملاً جزمی شد و گفت من سعی می کردم کار او را سانسور کنم در حالی که اصلاً این کار را نمی کردم. اگر طرف اشتباه او بودید، او به شما اطلاع می داد.
تقریباً در آن زمان، استیو (جونز) و پل (کوک) شروع به ورود کردند. وظیفه من این بود که مراقب آنها باشم. آنها در تلاش بودند تا یک گروه را دور هم جمع کنند و من شنیدم که می گفتند به یک نوازنده باس نیاز دارند. پس اینطوری شروع شد.
بسیاری از مردم فکر میکنند که ویوین و مالکوم همه لباسها را ساختند، اما این کار را نکردند – آنها پایگاهی را فراهم کردند که همه ما در آن ملاقات کردیم. شیک ترین مکان لندن در بعدازظهر شنبه، جایی که هر آدم عجیب و غریب و عجیبی در آن جمع می شد. ما به دلایل خودمان به آنجا گرایش پیدا کردیم، تلفیقی از افرادی که به انجام کاری ادامه دادند. و ویوین مانند خانم یک سالن زیبایی بود. من فکر نمی کنم که او این کار را عمدی انجام داده است. او چیزهایی را انتخاب کرد، مانند زمانی که جان [Lydon] با یک سنجاق از گوشش وارد شد.
هر کاری که می کرد، با هنر و صنعت واقعی انجام می داد. اگر چیزی از آقای گرین در ایست اند با درز در جای نامناسب برمی گشت، ویوین روی آن بود. او از خیاطی استفاده میکرد تا ایدههایش را منتقل کند، تا آنچه را که قرار بود شبیه به آن بشوید روی سرش بچرخاند. او همیشه در V&A یا مجموعه والاس بود. او در تضاد افکار بود و می دانست چه می خواهد بکند.
او یکی از اولین گیاهخوارانی بود که ملاقات کردم. با این حال وقتی مرغ گرفتم، او استخوانها را به خانه میبرد تا بجوشاند و به تیشرتها بدوزد. آنها کمتر از یک سال مغازه را داشتند که من آمدم و هنوز در تلاش بودند تا بفهمند که آنها چه کاری می خواهند انجام دهند. اکنون شگفت انگیز است. یک فروشگاه شاخص ویوین وست وود در شانگهای وجود دارد و به هاراجوکو در توکیو بروید و دختران لباس وست وود می پوشند. از استخوان مرغ گرفته تا سر یک امپراتوری مد: تنها با تحسین برانگیز ماندگار است و موفقیت مستمر دشوار است. او انجامش داد. مطمئن نیستم که دوباره امثال او را ببینیم.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.