به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
مناین کاملاً آسان نبوده است زیرا لیگ برتر دوباره شروع به انتخاب رشتهها کرده است. آیا آن مدیر هنوز در آستانه است؟ آیا آنها در بحران هستند یا احیا می شوند؟ اون آدم ریش کیه دیگه؟ شاید ناراحت کننده ترین از همه اینها نحوه برتری 2-0 چلسی مقابل بورنموث در 24 دقیقه بود. مگه قرار نبود لنگ بزنن؟ آیا غرغر تاریکی در مورد گراهام پاتر وجود نداشت؟ آیا آنها هشت امتیاز از رتبه چهارم پایین نیامده بودند؟
و سپس ریس جیمز، در اولین بازی خود پس از مصدومیت زانو که او را از اوایل اکتبر دور نگه داشته بود، هشت دقیقه بعد از نیمه دوم مجبور به ترک زمین شد. ماهیت بازی ابتدا به تدریج و سپس ناگهان تغییر کرد. رحیم استرلینگ بدون پرتاب او به سمت راست، بسیار موثرتر به نظر می رسید.
الگوهای تاثیرگذار نیمه اول، احساس عذاب وجدان، محو شد. بخشی از آن مربوط به بورنموث بود که از دوره خواب زمستانی خود دور می شد، اما چلسی به آنها اجازه بیدار شدن داد. در 20 دقیقه پایانی، بورنموث 6 شوت و چلسی دو شوت داشتند. این را نباید اغراق کرد: چلسی هرگز چیزی جز یک برنده راحت نبود. اما، با این حال، برای اینکه آن دقایق پایانی هیجانانگیز شود، نیاز به مقدار زیادی متفاوت نبود.
روند سه شکست متوالی به پایان رسید. فوری ترین ابرها بلند شده اند. ناتینگهام فارست در خارج از خانه یکشنبه شاید به دنبال بازی سادهتر قبل از بازی جدیتر مقابل منچسترسیتی در روز پنجشنبه به جای پوست موزی که منتظر شرمندگی پاتر است، بازگشته است.
اما نحوه کاهش عملکرد پس از اخراج جیمز را نمی توان نادیده گرفت، به ویژه با توجه به اینکه چگونه این یک الگوی آشناست. چلسی 18 ماه است که اساساً مدافع کناری آنها بوده است. در این فصل، چلسی 64 درصد از بازی ها را در زمانی که جیمز بازی کرده است و تنها 36 درصد از بازی ها را برده است. آنها 75 درصد را با بن چیلول در مقابل 36 درصد بدون کسب کرده اند. وقتی هر دو بازی می کنند 80 درصد برنده می شوند. اما جیمز 3 تا 4 هفته دیگر از میادین دور خواهد بود و چیلول احتمالاً حداقل چند هفته دیگر به دلیل بهبود مشکل همسترینگ خود از میادین دور خواهد بود.
بهترین دو مدافع کناری هجومی آنها به چلسی وسعت هجومی، فرصتی برای اورمن در میانه میدان می دهند. آنها به آنها راندن و زوایای مختلف حمله می دهند. بدون آنها، همه چیز رو به جلو بی مزه و قابل پیش بینی است. حتی در آن 53 دقیقه ابتدایی روز سهشنبه، جیمز دو شوت داشت و 5 سانتر ارسال کرد. اما تأثیر او فقط کاری نیست که انجام می دهد، بلکه فرصتی است که حرکت او برای دیگران فراهم می کند.
اشاره به اینکه چلسی به مدافعان کناری خود وابسته است نیز به معنای برجسته کردن کمبودها در جاهای دیگر است. و این برای تمرین یک موضوع آشناست: بازیکنان خوبی که در یک تیم خوب منسجم نیستند. در مهاجم میانی، پیر امریک اوبامیانگ تنها پس از اینکه روملو لوکاکو کار نکرد، یک نقطه توقف بود. در مرکز دفاع، وسلی فوفانا بازیکن خوبی است اما 18 ماه با مصدومیت دست و پنجه نرم کرده است، در حالی که کالیدو کولیبالی بازیکنی که در ناپولی بود به نظر نمی رسد.
مشکلات تناسب اندام شروع به تضعیف انگولو کانته کرده است، در حالی که جورجینیو به دیگران نیاز دارد تا زاویه هایی را در اطراف او ارائه دهند. هر دو 31 ساله هستند و در تابستان قراردادشان تمام می شود. همانطور که کانر گالاگر در طول دوره قرضی خود در کریستال پالاس در فصل گذشته تاثیرگذار بود، مشخص نیست که او در چه تیمی چلسی قرار می گیرد.
هیچ یک از فورواردهای پهن کاملا متقاعد کننده نیستند. حکیم ضیچ با تمام توانایی فنی اش فاقد بی رحمی است. کریستین پولیسیچ در دویدن در خطوط مستقیم خوب است، اما فقط به صورت زودگذر بیشتر پیشنهاد می دهد. تصمیم گیری استرلینگ همیشه مشکوک بوده است و اگرچه او نیمه اول خوبی را مقابل بورنموث سپری کرد، اما در اعتراف به ناراحتی خود پس از اخراج توماس توخل، پر سر و صداترین خرید تابستانی بوده است. و این اخراج توخل است که همه چیز را تحت الشعاع قرار می دهد، نه به خاطر خود تصمیم تا اینکه به خاطر نحوه جمع آوری بسیاری از رشته های فوتبال مدرن.
رکورد پاتر در اوسترسوند، سوانسی و برایتون مثال زدنی است. اگر او نتواند در یک باشگاه بیگ سیکس (هفت؟) موفق شود، اگر بازیکنان خاصی و بخشی از هواداران نتوانند او را بپذیرند، چه امیدی برای یک مربی بریتانیایی وجود دارد؟ شاید معلوم شود که پاتر مرد مناسبی نبوده است، اما عدم تمایل برخی از افراد به او در هر زمان – و شاید ناله های رسانه های اجتماعی نشان دهنده نباشد – نشان دهنده اطاعت بخشی از فوتبال مدرن در برابر افراد مشهور است. همانطور که کریستیانو رونالدو نیمکت نشین را در جریان پیروزی 6-1 پرتغال مقابل سوئیس در جام جهانی انجام داد.
این موضوع به یک موضوع گسترده تر در چلسی و سایر باشگاه ها منجر می شود. فوتبال، با وجود کلیشه ای، یک بازی ساده نیست. این فقط خرید بهترین بازیکنان نیست. درست کردن سیستم نیز حیاتی است و این پیچیده است. بازیکنان بسیار خوب می توانند معمولی به نظر برسند و با بازیکنان اشتباه اطراف خود به شیوه ای اشتباه بازی کنند. بازیکنان معمولی را می توان با محیط و سبک مناسب بالا برد. دلیل اینکه موفقیت اینقدر بردگی از منابع پیروی می کند کمتر این است که ثروتمندان بتوانند بهترین ها را بخرند تا اینکه بتوانند اشتباهات را بپردازند – و تقریباً همه اشتباه می کنند.
سیستم ها سخت هستند آنها هم از نظر جذب نیرو و هم در زمین تمرین کار و زمان می گیرند. هیچ راه حل سریعی وجود ندارد.
این موضوعی است که بحث های مربوط به دوران تاد بوهلی به عنوان چهره عمومی مالکان جدید چلسی به ناچار به آن باز می گردد. اگر اهمیت سیستم ها را درک می کنید که باید بین سرمربی و تیم هم افزایی وجود داشته باشد، چرا به یک مربی اجازه می دهید 250 میلیون پوند از خریدهای تابستانی نظارت کند و بعد از یک هفته پس از بسته شدن پنجره او را اخراج کنید؟
شاید این فقط جلوه دیگری از توانایی توخل برای درگیری با کارگردانان بود، اما علامت هشدار وجود دارد. هیچ چیزی که بولی گفته یا انجام نداده است، از شیفتگی او به رونالدو گرفته تا طرفداری از یک بازی ستارهدار، نشان میدهد که او میتواند فراتر از شهرت و مکانیسمهای درونی یک طرف را ببیند.
چلسی بر سر دوراهی ایستاده است. یک راه به فرآیند ساختن بیمار، ثبات و موفقیت احتمالی در زمان پاتر منتهی می شود، دیگری به هرج و مرج پر زرق و برق. آنها واقعاً می توانند با داشتن بهترین مدافعان کناری خود به تصمیم گیری خود کمک کنند.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.