“کاشت بذر صلح”: داستان های جنگ بوسنی به صحنه آورده می شود | تئاتر

به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ،

تیسه زن – پراودا (به معنای عدالت)، ایستینا (حقیقت) و نادا (امید) – دور یک میز می نشینند، قهوه آسیاب می کنند و داستان می گویند. دور آن‌ها روی صحنه، چکمه‌های مردانه، کمربند و کلاه هستند. مردان دیگر اینجا نیستند بلکه در جنگ کشته شده اند.

این چیزی است که سوزان موفات نویسنده و کارگردان آن را “حضور غیبت” می نامد. در نمایشنامه سرزمین هزارساله من (ترانه ای برای بیه)، که موفات در کنار آیدا هاتون، بازمانده جنگ بوسنیایی نوشت، ما سه زن را دنبال می کنیم که با مرگ مردان جامعه شان در درگیری های دهه 1990 در بوسنی و هرزگوین، زندگی آنها تغییر کرده است. آن‌ها نقش‌های معمولی مردانه را در خانواده به عهده می‌گیرند، از کشتزارهای مزارع گرفته تا غذا دادن به خروس‌ها.

نمایشنامه در زمان حال اتفاق می‌افتد، با چندین جهش در زمان به جنگ بوسنی. وقتی در کشوری زندگی می‌کنید که از درگیری و نسل‌کشی آسیب دیده است، و زمانی که چنین آسیب‌هایی را تجربه کرده‌اید، ریشه داشتن به چه معناست.

برای موفات و هاتون، تمرکز بر این که چگونه افراد روزمره تحت تأثیر قرار می گیرند، کلیدی است. موفات می گوید: «من چیزهای معمولی را می خواستم – حوله ها، پارچه هایی که روی میزها می گذارید. این موارد هستند که انسانیت مشترکمان را به ما یادآوری می کنند – همه ما می دانیم که انجام شستشو یا لذت ساده در به اشتراک گذاشتن یک قهوه با عزیزانمان چگونه است. همانطور که ما صحبت می کنیم، هاتون یک آسیاب قهوه سنتی از بوسنی را به من نشان می دهد، نازک و ساخته شده از مس. این یکی از بسیاری از اشیاء معتبری است که در تولید نشان داده شده است.

قهوه یک موضوع تکراری است. موفات می گوید: «وقتی به بوسنی رفتم، همه چیز قهوه است. مردم این گونه هستند: «بیا داخل، بنشین، قهوه بخور.» مهمان نوازی افرادی که موفات و هاتون در حین تحقیق درباره نمایشنامه با آنها ملاقات کردند، همراه با احترام عمیق به سنت‌های کشور به وجود آمد. دیوار چهارم به طور مرتب شکسته می شود، با شخصیت هایی که وارد تماشاگر می شوند و بیسکویت های بوسنیایی خانگی را عرضه می کنند و باعث ایجاد ارتباط و همدلی می شوند.

یک زن آکاردئون می نوازد و دو نفر دیگر در حال آواز خواندن گاوآهن و بیل در دست دارند
«هرکسی که در بوسنی ملاقات کردیم داستان خود را داشت» … (از سمت چپ) کریستینا باین، کاتارینا کریستیچ و استاشا دوکیچ در سرزمین هزار ساله من (ترانه ای برای بیهس) در نیو ویک. عکس: اندرو بیلینگتون عکاسی

موفات و هاتون برای شنیدن داستان های بازماندگان از بوسنی دیدن کردند. هاتون که جنگ را سپری کرده و از نزدیک می داند که درگیری چه بلایی بر سر جوامع می آورد، می گوید: «هرکسی که ما ملاقات کردیم داستان خود را داشت.

آنها مراقب بودند که مردم را بشناسند نه اینکه با سؤالات حساس عجله کنند. ایجاد روابط کلیدی بود، پرسش در مورد زندگی روزمره در طول جنگ. این همچنین به ایجاد زمینه نمایش در تجربیات روزمره کمک می کند، رشته های مشترکی که همه ما می توانیم با آنها ارتباط برقرار کنیم.

موفات می‌گوید: «به‌عنوان یک نویسنده مستند، برای من، شیوه‌ای که مردم داستان خودشان را تعریف می‌کنند و کلماتی که برای بیان آن استفاده می‌کنند، از جمله وقفه‌هایی در صدایشان، بسیار مهم است. این نمایشنامه در گفت و گوی بازیگران در کنار صداهای ضبط شده از کلام کلامی استفاده می کند.

موفات می‌گوید: «این واقعاً مهم است که ما در مورد شیوه‌ای که مردم داستان‌هایشان را تعریف می‌کنند بسیار صادق باشیم. کلماتی که آنها انتخاب می کنند بسیار مهم هستند. ما باید واقعاً از یکپارچگی آن محافظت کنیم. ما خیلی تلاش کرده‌ایم که این ریتم را حفظ کنیم.»

استفاده از گفتار واقعی افراد بخشی جدایی ناپذیر از نمایشنامه است. موفات می‌گوید: «این‌گونه است که آنها غیرقابل انکار هستند. هنگامی که حقیقت شنیده می شود و دیده می شود، چیزی طنین انداز است. شما نه می توانید آن را بشنوید و نه می توانید آن را ببینید. برای من، زیبایی و قدرت تئاتر مستند در این است که حتی وقتی به زبان دیگری است، چیزی در مورد ما به عنوان یک انسان وجود دارد، که ما می توانیم حقیقت را دریافت کنیم. گاهی اوقات دنیا سعی می کند ما را با گاز گاز بگیرد یا پشم را روی چشمانمان بکشد یا به ما بگوید که چیز دیگری است در حالی که اینطور نیست. اما وقتی حقیقت به ما ارائه می شود، آنگاه آن را می دانیم. و سپس با حقیقتی که می دانیم چه کنیم؟»

کاتارینا کریستیچ، کریستینا بین و استاشا دوکیچ.
من چیزهای معمولی را می خواستم. این موارد هستند که ما را به یاد انسانیت مشترکمان می اندازند. کاتارینا کریستیچ، کریستینا بین و استاشا دوکیچ. عکس: اندرو بیلینگتون عکاسی

دیدن نمایشنامه در کنار هم برای آنها یک تجربه احساسی بوده است. هاتون می‌گوید: «هرازگاهی مکث می‌کنید و متوجه می‌شوید که چه چیزی را به تصویر می‌کشید.

جشنی از فرهنگ بوسنیایی در این نمایش بافته شده است. از موسیقی و رقص سنتی استفاده می‌شود و شخصیت‌ها می‌خوانند – لحظه‌ای که باعث گریه موفات شد. هاتون با قاطعیت می‌گوید: «شما می‌خندید و اشک می‌ریزید، و سؤالاتی وجود دارد». “زیبایی تئاتر همین است.”

موفات می‌افزاید: «داستان‌ها تجربه‌ای دوباره انسانی هستند. «گروه‌هایی از غریبه‌ها دور هم می‌نشینند و چیزی را با هم تجربه می‌کنند. آنها با هم احساسات قدرتمندی را احساس می کنند. ما می‌خواهیم این نمایشنامه به آنها انگیزه دهد که بیرون بروند و به روش خودشان آن دانه‌های کوچک صلح و انسانیت را بکارند.»

سرزمین هزار ساله من در تئاتر نیو ویک، نیوکاسل-آندر-لایم، در 23 ژانویه اجرا خواهد شد و برنامه هایی برای برگزاری تور تولید در تابستان برگزار می شود.

این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار روز ایران و جهان آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.

منبع

درباره ی aban_admin

مطلب پیشنهادی

PC سابق Met می گوید که در مورد فلش قاب وین کوزنز اشتباه کرده است | وین کوزنز

به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ، افسر سابق پلیس مت که …