به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
در گواتمالا برف نمی بارد وقتی بچه بودم، برف را در فیلمها میدیدم، اما هرگز فکر نمیکردم آن را در زندگی واقعی ببینم.
من از زمانی که نزدیک به 18 سال پیش به اینجا نقل مکان کردم، یک کارگر تحویل در شهر نیویورک هستم. در خانه بودم که برای اولین بار برف را دیدم. خیلی متفاوت از تصورم به نظر می رسید. من با چند نفر از دوستانم زود از خواب بیدار شدم تا برف را از خیابان های مردم پارو کنیم و 200 دلار درآمد داشتم.
روز بعد مجبور شدم به سر کار برگردم، در یک پیتزا فروشی در Upper East Side. برف دیگر خوب نبود: لزج و لغزنده بود و کفش های کتانی من همگی خیس بودند. همکارم به من نگاه کرد و گفت: تو چکمه نداری. در اینجا، از این کیسه های پلاستیکی روی پاهای خود استفاده کنید. برخی از مشتریان دیگر که پشت میز نشسته بودند متوجه ژاکت نازک من شدند و یک ژاکت سنگین به من دادند – در نهایت سه سال دیگر از آن استفاده کردم.
زمستان سخت ترین زمان سال برای کارگران تحویل است. بسیاری از مردم نمیدانند: وقتی دوچرخهسواری میکنید، باد خیلی شدیدتر به شما برخورد میکند. احساس می کنید مثل یک بلوک یخ هستید. سعی می کنم با پوشیدن دو یا سه لایه جوراب پاهایم را گرم نگه دارم، اما باید دستکش بدون انگشت بپوشم تا بتوانم از گوشی هوشمندم برای دریافت سفارش از DoorDash، Uber و Grubhub استفاده کنم.
فکر نمیکنم برنامهها واقعاً به ایمنی ما اهمیت دهند. هر زمان که بیرون طوفان میشود، اعلانهایی برای ما ارسال میکنند که میگویند زمان بسیار خوبی برای بیرون رفتن و کسب درآمد است. آنها فقط به فکر پول هستند و برای بدست آوردن آن به کارگر در خیابان نیاز دارند.
وقتی کار می کنم واقعاً مراقب هستم. اما در دسامبر 2020 تصادف بسیار بدی داشتم. من در خیابان هشتم نزدیک خیابان 23 سوار بودم و یخ سیاه را ندیدم. سر خوردم و زخم بزرگی روی زانویم گرفت. من برای DoorDash غذا می بردم، بنابراین به آنها زنگ زدم و به آنها گفتم که صدمه دیده ام و ممکن است نتوانم به کارم ادامه دهم. اولین سوالی که از من پرسیدند این بود: “غذا چطور است؟” احساس کردم آنها بیشتر نگران غذا هستند تا کسی که آن را حمل می کند. زخم من عفونی شد و دو هفته بیکار بودم.
سرما فقط بر بدن ما تاثیر نمی گذارد. نمکی که آنها در جاده ها استفاده می کنند می تواند با آب مخلوط شود و به وسایل الکترونیکی دوچرخه های الکترونیکی ما آسیب برساند، که تعمیر آن صدها دلار هزینه دارد. و می دانید چگونه وقتی هوا واقعا سرد است، گاهی اوقات تلفن شما دیوانه می شود؟ این به این دلیل است که جریان در باتری کاهش می یابد، و دوچرخه های الکترونیکی ما نیز چنین است. معمولاً باتریها چهار ساعت دوام میآورند، اما در زمستان ممکن است فقط یک و نیم باتری داشته باشیم.
به همین دلیل است که تحویل در طوفان همیشه بیشتر طول می کشد. اما برخی از مشتریان عقل خود را از دست می دهند. زمستان گذشته، من چهار سفارش مختلف را از یک رستوران حمل می کردم. آخرین مشتری در مسیر من شروع به ارسال پیامک به من کرد و پرسید: غذای من کجاست؟ من جواب دادم “خانم، من در راه هستم.” او گفت: می بینم که یک ساعت پیش غذای مرا برداشتی. بنابراین سعی کردم توضیح دهم: «برنامهها به من میگویند که چگونه تحویلها را رها کنم – من در حال حاضر سومین برنامه هستم و شما چهارمین خواهید بود.» مشتری دیوانه شد – او گفت: “این خوب نیست، و من شما را گزارش می کنم.”
بسیاری از مردم واقعاً ما را انسان نمی دانند. دیروز با دوستی که او هم راننده تحویل است صحبت کردم – او داشت از رستورانی در محله چینی ها غذا می گرفت. خانم در محل به او گفت: “غذا تا 20 دقیقه دیگر آماده نیست، شما باید بیرون منتظر بمانید.” او گفت: خانم، من فقط سعی می کنم کمی گرم باشم. او گفت: «نه، شما اجازه ندارید اینجا بمانید. برو بیرون تو خیابون.»
مردم نمی فهمند که در زمستان گاهی اوقات جای خوبی برای استراحت نداریم. گاهی اوقات کمی ساکت می شود، یعنی می توانیم ساعت ها در خیابان باشیم. وقتی در خیابان هستید، یخ میزنید، اما لابیهای برخی ساختمانها مانند سونا داغ است. شروع به عرق کردن میکنید که وقتی بیرون میروید سردتان میشود.
به همین دلیل است که ما به راحتی بیمار می شویم. من تقریباً هر زمستان مریض می شوم و در حال حاضر در خانه با سرفه و سرماخوردگی بسیار بد مریض هستم. دوستانم به من گفتند که بروم بیمارستان اما من گفتم نه. من از بیمارستان خوشم نمیاد در طول همه گیری، بسیاری از کارگران بیمار شدند و به بیمارستان رفتند، سپس دیگر به خانه بازنگشتند.
همسرم وقتی در هوای بد کار می کنم می ترسد. او خیلی با من تماس می گیرد و می پرسد چه ساعتی به خانه خواهم آمد. چند سال پیش، طوفان برف آنقدر شدید بود که من در منهتن گیر کردم. پیتزا فروشی مجبور شد ساعت 10 شب تعطیل شود و متروهای اطراف تعطیل شدند. بنابراین من و یکی از دوستانم مجبور شدیم از پل منهتن تا بروکلین عبور کنیم تا قطاری پیدا کنیم – سرانجام ساعت 3 یا 4 صبح به خانه رسیدم. همسرم هنوز منتظر من بود که خیلی نگران بود.

آنچه ما نیاز داریم مکان های بیشتری در شهر برای استراحت است. به همین دلیل است که گروهی که من تأسیس کردم، Los Deliveristas Unidos، که بر نیویورک فشار می آورد تا مراکز تحویل کارگران بسازد: سرپناه هایی که می توانیم در آن استراحت کنیم و تجهیزات خود را شارژ کنیم. امیدواریم تابستان آینده اولین مورد را دریافت کنیم. ما همچنین از شهر تقاضای دستمزد زندگی را داریم تا هزینه های تجهیزات و خطر آسیب را پوشش دهیم. در حال حاضر، ما فقط به دلیل راهنمایی های مشتریان زنده مانده ایم.
برخی از کارگران چاره ای جز انجام این کار ندارند. چند گزینه دارم چون در ساخت و ساز هم کار می کنم. اما ساخت و ساز در زمستان کند می شود و تحویل شلوغ می شود. و چیزی که مدام مرا به بیرون رانده می کند این است که دختر و پسرم را در کالج در گواتمالا دارم. بنابراین باید به ارسال پول به خانه ادامه دهم. اگر سخت درس بخوانند، می توانند مشاغل خوبی پیدا کنند که در خانه کار کنند، نه در هوای بد مثل من.
بنابراین در این زمستان، من می پرسم: لطفا صبور باشید. با کارگران تحویل دهنده مهربان باشید. ما در خیابان با چیزهای احمقانه سر و کار داریم و پایان دادن به سفر با مشتری عصبانی روزمان را بدتر می کند. شنیدن “متشکرم” برای ما معنی زیادی دارد. و لطفاً به یاد داشته باشید: اگر غذا سفارش می دهید، انعام خوبی داشته باشید.
همانطور که به ویلفرد چان گفته شد
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.