به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
“من کارلوس خاویر مک آلیستر اعتراف کرد و سپس ساکت شد. پنج ثانیه می گذرد تا او ادامه دهد یا تلاش کند. او می افزاید: «من اغلب گریه می کنم. “اما…” او دستی را به سمت چشمش می برد و به آرامی فشار می دهد و هشت ثانیه می گذرد. “سعی می کنم تنها باشم.” مکث دیگری وجود دارد، این بار، آن لحظه طولانی تر، را لحظه ای در ذهنش تکرار شد
او در نهایت گفت: «اگر پدر هستی، میدانی.»
نه هیچ پدری ده روز پیش، مک آلیستر در استادیوم 974 در کنار دو پسر بزرگش نشست و کوچکترین خود، الکسیس، گلزنی برای آرژانتین را تماشا کرد. کوین و فرانسیس به ترتیب فوتبالیست های بوکا جونیورز و روزاریو سنترال هستند. پسر عموی آنها در مالزی بازی می کند. مک آلیستر ارشد و برادرش پاتریسیو حرفه ای بود و با هم کلوب دپورتیوو مک آلیستر را تأسیس کردند. نام مستعار کلو، قرمز، کارلوس مک آلیستر با دیگو مارادونا بازی کرد. الکسیس با لیونل مسی بازی می کند.
هیچ خانوادهای نمیتواند چنین ادعایی داشته باشد – مک آلیستر با پوزخند میگوید: «در واقع، یکی وجود دارد: دیگو و جیو سیمئونه» و الکسیس به شوخی میگوید که این بحث به همان اندازه بیپایان است که اجتنابناپذیر است. او می گوید مسی بهترین است. پدرش می گوید که این مارادونا است، نه فقط یک هم تیمی، بلکه نزدیک ترین دوستانش. اما آن در خانه است و اینجا اینجاست. و شاید زمان اعتراف به شکست فرا رسیده باشد.
مسی را با کسانی که الان بازی می کنند مقایسه کنید. کارلوس مک آلیستر می گوید مسی را با مارادونا یا مارادونا را با دی استفانو مقایسه نکنید. اما، ببینید، بدون شک مسی بهترین بازیکن تمام دوران است. بهترین در جام جهانی نیز، و در 35; انگار شناسنامه اش دروغ می گوید. مودریچ هم دروغ می گوید. ما در سال 2005 به جام جهانی جوانان رفتیم و برگشتیم و درباره بازیکنی صحبت کردیم که بهتر از مارادونا خواهد بود. او تازه 18 ساله شده بود.» مک آلیستر یک دریبل غیرممکن در هوا می کشد. “تیک، تیک، هدف. هفده سال بعد، او هنوز آنجاست! هیچ کس تا این مدت سلطنت نکرد. مارادونا در 32 سالگی بازنشسته شد. مردم می گویند این آخرین جام جهانی او است. که، مطمئنی؟”
من یک مرد منطقی هستم و اعداد مسی غیرقابل استدلال هستند. چه چیز دیگری می خواهی؟! موضوع این است که یک زمینه وجود دارد. مارادونا انواع و اقسام مشکلات شخصی داشت و علیرغم قهرمانی در جام جهانی. او به ایتالیا رفت، یک شهر کامل را روی دوش خود گرفت، آنها را قهرمان کرد. حالا مسی را در 35 سالگی می بینید و فکر می کنید: کهمارادونا فوق العاده بود، واقعا عالی بود، اما مسی یک نمونه است. شما باید به مسی، رونالدو، ابراهیموویچ، راموس نگاه کنید: نه بازی مانند آنها، اما به بودن مانند آنها.”
این پیام با همه چیزهایی که او در مورد پسرانش و تربیت آنها می گوید طنین انداز است. او می گوید که Mac Allisters در دهه 1800 از ایرلند وارد شد و همچنین ریشه ایتالیایی دارد. Pampas جای آنهاست، الکسیس اولین پامپاس برای رفتن به جام جهانی اما اگر به دنبال هویت هستید، آن فوتبال است. مک آلیسترز عشق فوتبال. وقتی دو روز پیش خانوادهها از هتل تیم آرژانتین دیدن کردند، میز آنها با تلفنی بود که نشان میداد مراکش و پرتغال نشان میداد.
وقتی الکسیس را به یاد میآورد که پنج سال پیش برای صحبت با ویارئال دعوت شده بود، لبخندی میآید. او که نتوانست او را همراهی کند، کوین و فرانسیس را به جای او فرستاد. او میگوید: «وقتی جلسه به پایان رسید، آنها صدا زدند: «لعنتی، خاویر، چه پسرانی داری!» آنها از هر بازیکن، هر تیم و هر جزئیات میدانند. شنیدم که رافینیا می گفت ترجیح می دهد سریال ببیند. پسران من از صبح تا شب هر مسابقه را تماشا می کنند و مشروب می خورند رفیق. وقتی کوچک بودند، میگفتم: «شما از شماره 2 و شماره 4 پیروی میکنید. شما 8 و 5 را دنبال می کنید. شما، 10 و 11. من بقیه را انجام خواهم داد. آنها همه را یادداشت میکردند: پاسهای خوب، پاسهای بد، ضربههای سر برد، ضربههای سر شکست خورده…» مک آلیستر همچنان این کار را انجام میدهد و به پسرانش آنالیز بازیهایشان را ارائه میدهد.
پس محصول پدرشان؟ او اصرار می کند: «نه. محصول یک آکادمی بسیار مهم، آرژانتینوس جونیورز. خانواده ای که در آن چیزی که اهمیت دارد افراد خوب بودن است. خودشون آنها از راه دور کنترل نمی شوند. آنها راه خود را پیدا می کنند، نه اینکه همیشه به عقب نگاه کنند و مامان و بابا را ببینند.
در بازیها، مردم به پشت من دست میزنند:که، کلو، چطور انجامش دادی؟’ نه نه نه نه. مادرش این کار اساسی است. ما باید برای کار مادران ارزش بیشتری قائل شویم. من “پدر” تشکیل آنها نیستم: باشگاه ها، مربیان، بچه هایی که با آنها بازی می کردند، کل خانواده و برادران بزرگتر الکسیس برای او بسیار مهم بودند. آنها فوتبالیست نیستند زیرا به آنها گفته شده است: آنها فوتبالیست هستند زیرا آن را دوست دارند، این علاقه آنهاست.”
همه چیز به همین جا ختم نمی شود: مک آلیستر به گرمی از برایتون و آینده ای که در آن الکسیس در لیگ برتر ادامه می دهد صحبت می کند، آمارهایی که او انجام می دهد بر تکامل او تأکید می کند، به خصوص پس از تغییر موقعیت. او یک توپ مورب بلند را به یاد می آورد که در دومین بازی خود در 17 سالگی بازی کرد: «گفتم: «خیلی عالی! و چه شخصیتی این بازیکن دسته اولی است. بنابراین فکر نمیکنم فشار روی او تأثیر بگذارد: این بهترین کیفیت اوست.» از او پرسیده شد که چه چیزی در بازی او وجود دارد که الکسیس را به عنوان یک Mac Allister نشان می دهد، کلو لبخند می زند او میگوید: «روشی که او تکل میزند» و عکسی برای نشان دادن آن به اشتراک میگذارد. “اما این تنها چیزی است که او دارد من هستم، اوه!”
“من هرگز آن نخواهم بود بابا احمق، آن پدر زورگو می گوید بچه اش بهترین است. مهم ترین چیز تیم است، آنها می دانند. و من به آنها می گویم: “هی، شما هنوز 400 بازی انجام نداده اید”، مک آلیستر با خنده می گوید. به آنها گفتم که به رئال مادرید گل زدم. آنها مرا باور نکردند. یک روز با پرش کانال، بازی روشن شد. ‘این را نگاه کن’. شما باید گهگاهی این را بگویید. آنها در هر چیز دیگری کیلومترها بهتر هستند. هر چه بیشتر مرا پشت سر بگذارند، خوشحال تر می شوم.»
ممکن است مغرورتری وجود نداشته باشد بابا اینجا. او میگوید: «اگرچه شما تا آخرین بازی مقابل استون ویلا نگران مصدومیت هستید، اما مطمئن بودم که الکسیس دعوت میشود. کشف، شادی مک آلیستر می گوید: «این اولین جام جهانی من است. اکنون متوجه شدم که جام جهانی چیست، یعنی چه. و فوق العاده است. من قبلاً این شانس را نداشتم که بیایم.»
حضورهای رقابتی مک آلیستر برای آرژانتین به بازی پلی آف برابر استرالیا محدود شد که آنها را به جام جهانی 1994 رساند. داستان از این قرار است که او پس از لگد زدن به آریل اورتگا در ال کلاسیکو بوکا-ریور کنار گذاشته شد. “نه، برعکس!” او اعتراض می کند “به این دلیل بود که من نکرد به او لگد بزن باید دفنش می کردم. خوب بازی نکردم، هرچند فکر نمی کنم بر اساس یک بازی تصمیمی گرفته شود. [Jorge] والدانو گفت که هر بازیکنی به یک سهمیه کوچک از جنایت در داخل نیاز دارد و آن روز در تمام روزها من نیازی نداشتم.
“آن بازی ها، پلی آف مقابل استرالیا، تاریخی بود. اعصاب زیادی در کشور و تیم وجود داشت. آنها از باخت 5-0 مقابل کلمبیا، زخمی شده بودند. بنابراین مطمئناً دوست داشتم جام جهانی را کسب کنم. اما از اینکه آنچه را که داشتم برای رساندن آرژانتین به آنجا دادم، احساس رضایت کردم.
جایی که مارادونا به دلیل دوپینگ اخراج شد و گفتگو دوباره به کاپیتان و همراه مک آلیستر تبدیل شد. اولاً، فکر نمیکنم دیگو برای بازی کردن مواد مصرف کرده باشد [better]او می گوید: فکر می کنم یک تصادف بود. «و هر چیزی را از بت ببخشی. مشکل این است که وقتی رهبر شما سقوط می کند، شما سقوط می کنید.
مک آلیستر یک شب را در برزیل سالها بعد به یاد می آورد که مارادونا «تقریباً مرده بود». اما سپس می افزاید: «مارادونا هر روز با مرگ معاشقه می کرد. مارادونا همیشه برای مارادونا بد بود، او هرگز برای هیچ کس بد نبود. او با خودش بد رفتار کرد نه با دیگران. دیگو یک هیولا بود، من یک بازیکن معمولی بودم. نزدیک بودیم؛ او از من مراقبت کرد. یک روز به من، کیلی گونزالس، خوان سباستین ورون و بلاس گیونتا هر کدام یک رولکس داد. یک شب وقتی از زمین مسابقه بیرون آمدم، دزدی شدم. شیشه ماشین را شکستند، من را گرفتند، تقلا کردیم. مرد اسلحه ای در آورد: “رولکس یا من تو را می کشم.” ارزش آن بیش از 5000 دلار بود، اما آنچه مهم بود ژست بود و مارادونا همه چیز را به تو داد.
ما به دور دنیا رفتیم و هر جا که میرفتیم، 200، 300، 1000 یا 2000 نفر میبودند. آنها هرگز منتظر ما نبودند، آنها منتظر مارادونا بودند. او بازیکن فوق العاده ای بود، بهترین. اما مردم یک ورزشکار نمی خواهند. آنها یک رهبر اخلاقی و تکه ای از او می خواهند. مارادونا یک بار گفت: “گاهی اوقات از خواب بیدار می شوم، به خودم در آینه نگاه می کنم و می گویم: دیگیتو، امروز از شما چه خواهند پرسید؟ از او درباره رهبران جهان، جنگ پرسیدند. لعنتی میخوای چی بگه؟! شما باید بگویید: “من نظری ندارم”، اما شخصیت دیگو به این معنی بود که او در مورد همه چیز نظر داشت.
رهبران تمام فشارها را جذب می کنند. یکی از دلایل عالی بودن مسی نحوه برخورد او با آن است. او مودب است حتی وقتی به شما می گوید عصبانی شوید. مسی و مارادونا در کشورهای مختلف، موقعیتهای مختلف، دورههای مختلف بزرگ شدند. آنها فقط شخصیت های متفاوتی دارند، همین. موجودات کاملا متفاوت مسئولیت آن زمان با مارادونا بود، حالا مسی است. مسی بودن مجانی نیست او هرگز پنهان نمی شود: اگر علامت گذاری شده است، توپ را به او بدهید. برای آرژانتینی ها، مارادونا همیشه مارادونا با تیم ملی بود. اما مسی نشان داده است که عاشق کشور، پیراهن است، همانطور که مارادونا آن را دوست داشت. وقتی اوضاع بد بود، او حاضر نشد تسلیم شود. من از این فعلی لذت می برم.»
کوین و فرانسیس، کل خانواده در هر بازی آنجا هستند. بالاتر از همه، پسر بزرگش هم همینطور است. “شما باید بدانید که چگونه با مسی بازی کنید. مک آلیستر می گوید مسی 15 سال بهترین بوده است. زمانی که مسی شروع به کار کرد، این بچه ها شش یا هفت ساله بودند. وقتی بچه بودیم، من و برادرم در یک اتاق مشترک بودیم: یک میز، تخت در دو طرف. چراغ را خاموش میکردیم، رادیو را روی میز میگذاشتیم و به ویکتور هوگو مورالس درباره بازیهای بوکا گوش میدادیم. یک روز بوکا قهرمان شد. چشمانم را بستم و تصور کردم با مارادونا بازی می کنم. و یک روز این کار را کردم.»
“آنها همیشه بت خواهند بود و این درست است که هرگز فراموش نکنید، همیشه به آنها احترام بگذارید. روز پیش گابریل باتیستوتا را دیدیم. الکسیس بچه هایش را دعوت کرد و این باعث افتخار من شد. بچه های من در مکانی هستند که توسط دیگران جعل شده اند: باتیستوتا، مارادونا، روگری، باتیستا. اما باید این گره را که میگوید «او بت من بود» را بشکنید و به «او هم تیمی من است» بروید.»
چگونه؟ مک آلیستر می گوید: «شخصیت». “و اینها بچه ها شخصیت داشته باشند نه فقط الکسیس، همه آنها.»
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.