به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
افیا تمام هشدارها علیه تکرار دهه 1970، ناآرامی های صنعتی، تورم فزاینده و افول ملی، این دوره در تاریخ اخیر بریتانیا است که ریشی سوناک می خواهد این کشور بیشتر به آن فکر کند.
سوناک که در سال 1980 متولد شد، یک سال پس از زمستان نارضایتی که به سقوط دولت کارگری جیمز کالاگان کمک کرد، مانند میلیونها نفر دیگر هیچ خاطرهای از این دهه پرتلاطم ندارد. با این حال، نخست وزیر امیدوار است که دوباره ایده بارون های اتحادیه های حریص را که کشور را به زانو در می آورند، زنده کند.
این هفته یک آزمون جدی را ثابت خواهد کرد. بریتانیا در حال پیشروی به بدترین دوره اعتصاب سال های اخیر است، با اقدامات گسترده در راه آهن، در NHS، در میان پرستاران و کارکنان آمبولانس، و توسط کارکنان پست. انتظار می رود بیش از 1 میلیون روز کاری تلف شود که بیشترین میزان از سال 1989 در هر ماه است.
برای سوناک، مقایسه با دهه 1970 می تواند به ترسیم یک خط جدایی بین اکثریت معقول و معدود ستیزه جو کمک کند: کسانی که مایلند ساعت را نیم قرن به عقب برگردانند و اولین کریسمس از زمان همه گیری کووید را بدون محدودیت یا تعداد موارد بالا به خطر بیندازند.
شماره 10 هشدار می دهد که کمانش به مطالبات دستمزد اتحادیه شامل یک برچسب قیمت غیرقابل قبول است و می تواند نرخ های بالاتر تورم را “جاسازی کند”. سخنگوی رسمی نخست وزیر هشدار داد که برای شکست دادن “دشمن مشترک” تورم، کارگران باید رنج کاهش حقوق واقعی را تحمل کنند. اگر بخواهیم تمام خواسته ها را بپذیریم و به طور کامل به آنها پاسخ دهیم، برخلاف منافع همه عمل می کنیم.
با این حال، یک مشکل بزرگ با این استدلال وجود دارد، نه تنها به این دلیل که در بحبوحه بحران بخش عمومی مطرح می شود. بسیاری از مردم، پس از یک دهه ریاضت اقتصادی که دولت را به بن بست رساند، میدانند که خدمات ناموفق و لیستهای انتظار ثبتشده NHS پیش از اقدام صنعتی است. صحبت بیشتر در مورد بستن کمربند به همان اندازه که باید برای اکثر مردم دیوانه کننده به نظر می رسد.
این بر تکرار یک «مارپیچ دستمزد-قیمت» به سبک دهه 1970 تکیه دارد، که تعداد فزایندهای از اقتصاددانان تردید دارند که به طور کامل اجرا شود. این اصطلاح توصیف میکند که چگونه تسویهحسابهای با دستمزد بالاتر، شرکتها را به افزایش قیمتها در یک بازی تورمی خودکامه جهشی تشویق میکند.
واضح است که Sunak پرداخت بخش دولتی را به عنوان یک ابزار سیگنال دهی قدرتمند برای اقتصاد گسترده تر می بیند، با این دیدگاه که کاهش انتظارات دستمزد برای تقریباً 6 میلیون کارگر در اینجا می تواند به خنثی کردن مارپیچ قیمت دستمزد در جوانه کمک کند. با این حال، این با جایی که بریتانیا در آن قرار دارد فاصله زیادی دارد.
تعداد بسیار کمی از کارگران قراردادهای دستمزدی نزدیک به تورم را تضمین می کنند. متوسط رشد دستمزد سالانه در کل اقتصاد در حال حاضر نزدیک به 6 درصد است، رقم نسبتاً بالایی در تاریخ اخیر، اما به طور قابل توجهی کمتر از نرخ تورم 11 درصد است. این بدان معناست که دستمزدها به صورت واقعی کاهش می یابد. طبق گزارش اداره ملی آمار، پاییز امسال عمیق ترین پاییز از زمان شروع رکوردها در 20 سال پیش است.
در بخش دولتی، رشد دستمزد به طور قابل توجهی ضعیفتر است و نزدیک به 2 درصد در مقابل 6 درصد در بخش خصوصی افزایش مییابد که بیشترین شکاف در تاریخ است. در صورت تداوم، میتواند به ترک بیشتر افراد مشاغل کلیدی در پرستاری، آموزش و پلیس کمک کند و وعدههای دولت برای گسترش نیروی کار را تضعیف کند.
سواتی دینگرا، یکی از اعضای کمیته سیاست های پولی تعیین نرخ بانک انگلستان، به آبزرور گفت که این واقعیت که دستمزدهای واقعی به تنهایی در حال کاهش است، باید هر گونه تصوری را که مارپیچ قیمت دستمزد در راه است را از بین ببرد.
فقدان یک مارپیچ است که دفتر مسئولیت بودجه پیشبینی میکند تورم باعث کاهش دستمزد واقعی و کاهش ۷ درصدی استانداردهای زندگی در طول دو سال منتهی به مارس ۲۰۲۴ شود و رشد هشت ساله قبلی را از بین ببرد.
این را با دهه 1970 مقایسه کنید. با وجود تورم بسیار بالا، درآمد واقعی تنها در یک سال از کل دهه کاهش یافت. چانه زنی موفقیت آمیز اتحادیه ها برای دستمزد بالاتر برای غلبه بر تورم دلیل اصلی بود. با نصف شدن تعداد اعضای اتحادیه از سال 1979، قوانین گسترده ضد اتحادیه، و نیروی کار به طور فزاینده اتمی، احتمال وقوع مجدد این اتفاق بسیار کمتر است.
به جای کارگران حریص، افزایش قیمت انرژی پشت شوک تورمی است، زیرا پیامدهای جنگ روسیه در اوکراین باعث افزایش قبوض خانوار و هزینه های تولید و حمل و نقل می شود. این بیشتر در نرخ تورم کالاها مشهود است که اکنون تقریباً 15 درصد است. برای خدمات، جایی که دستمزدها سهم بیشتری از هزینههای شرکت را تشکیل میدهند، تورم کمتر از نصف این نرخ یعنی حدود 6 درصد است.
این به این معنی است که اقدام برای محدود کردن پرداخت تأثیر محدودی بر تورم خواهد داشت. در بانک انگلستان این دیدگاه وجود دارد که کاهش رشد دستمزدها به حدود 2.5 درصد – تقریباً معیار تاریخی قبل از بحران مالی 2008 – می تواند به کاهش نرخ تورم تا حدود 1.5 درصد کمک کند. در شرایط تورم بالای 10 درصد، این یک قطره در اقیانوس است.
این بدان معنا نیست که دستمزدها اثر تورمی ندارد. پس از مهاجرت کارگران مسنتر و افزایش بیماریهای طولانیمدت، بیکاری به پایینترین نرخ از اواسط دهه 1970 کاهش یافته است و بازار کار را تنگتر کرده است. برگزیت در دسترس بودن نیروی کار مهاجر را کاهش داده است. شرکتهایی که برای جذب نیرو تلاش میکنند، در پاسخ به آن، دستمزد خود را افزایش میدهند. بدون افزایش بهره وری، حاشیه سود شرکت یا فشرده می شود یا قیمت ها افزایش می یابد.
در صورت تداوم این روندها، بازار کار می تواند برای همیشه تنگ تر از گذشته شود. بانک می ترسد که اگر کارگران و کسب و کارها انتظار داشته باشند که تورم بالا باقی بماند، آنگاه به همان نسبت واکنش نشان خواهند داد.
با این حال، این یک خطر است که باید در زمینه قرار گیرد. علاوه بر این واقعیت که دستمزدها تاکنون نتوانسته اند با تورم هماهنگی داشته باشند، نشانه های اولیه وجود دارد که با ورود بریتانیا به یک رکود طولانی مدت، گرما از بازار کار خارج می شود.
شرکت ها گزارش می دهند که مشکلات استخدام در حال کاهش است. اگرچه هنوز در سطوح بالایی از نظر تاریخی قرار دارد، اما در ماههای اخیر جای خالی کاهش یافته است. داده های بازار کار که به طور گسترده مورد مشاهده قرار گرفته است از Markit و کنفدراسیون استخدام و استخدام نشان دهنده کند شدن رشد دستمزدها است. در همین حال، ارقام وبسایت Indeed، مشاغل نشان میدهد که نرخ دستمزد آگهیشده در ماههای اخیر کاهش یافته است، از اوج 6.4 درصد در اوایل سال جاری به 6.1 درصد.
بریتانیا از مارپیچ قیمت دستمزد رنج نمی برد. وقت آن است که از ادامه دادن آن افسانه دست برداریم.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.