به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ،
وقتی بسما گیل یک هفته پیش یک خانواده از پناهندگان اوکراینی را به خانه خود در کنت دعوت کرد، احساس عصبی کرد. آیا دو فرزند کوچک این زوج از بمب گذاری که تجربه کرده بودند آسیب خواهند دید؟ آیا فرزندان خودش با آنها کنار می آیند؟ او قبلاً هرگز چنین کاری نکرده بود: آیا همه اینها کمی ناخوشایند خواهد بود؟
یک هفته بعد، او می گوید که سرگئی و اوکسانا کولتوینوف احساس می کنند مانند یک خانواده هستند. او به این افتخار می کند که فرزندانش، صفیا هشت ساله و جاشوا شش ساله، با دختر هشت ساله آنها، آلیکا و پسر دو ساله آنها، جمه، دوست شده اند، علیرغم اینکه زبان مشترکی ندارند. نیم ساعت بعد از ورودشان، هر چهار بچه با هم دور خانه می دویدند، با بالش دعوا می کردند و با خمیر بازی بازی می کردند.
او و شوهرش تام قبلاً در آغاز تهاجم روسیه با فرزندان خود صحبت کرده بودند تا آنچه را که در حال رخ دادن است توضیح دهند. “ما فکر می کنیم واقعا مهم است که فرزندان ما با درک اینکه چقدر ممتاز هستند بزرگ شوند. چگونه میتوانیم به راحتی در موقعیت یکسانی این حس همدلی را برای همه انسانها ایجاد کنیم. بنابراین، وقتی فرزندان سرگئی و اوکسانا برای ماندن پیش ما آمدند، آنها فقط میدانستند چه کاری باید انجام دهند – که این بود که از آنها استقبال کنند و با آنها بازی کنند، همانطور که با دوستان یا پسرعموها انجام میدهند.
آنها از طریق پدر تام، نماینده حزب محافظه کار، سر راجر گیل، که به کاله رفته بود تا ببیند در مرز چه اتفاقی می افتد، به خانواده معرفی شدند. او با ما تماس گرفت تا بپرسد آیا میخواهیم به آنها خانه بدهیم.»
باسما با پناهندگان داوطلب می شود و شوهرش با پناهندگانی که از طریق کار پدرش به خانه خانواده او آورده شده بودند بزرگ شد، بنابراین جواب مثبت آنها طولی نکشید. “من فکر می کنم اگر هر انسانی نیاز دارد، اگر می توانید این کار را انجام دهید – و ما خوشبختانه این فضا را داریم.”
کولتوینوف ها چند ساعت بعد به دهکده کوچک نزدیک کانتربری رسیدند. آنها در اتاق یدکی گیلز اقامت دارند که دارای توالت و دوش اختصاصی است، و او همچنین اتاقی در طبقه پایین به عنوان یک منطقه نشیمن خصوصی به آنها پیشنهاد داده است. اما این یک چیز یک طرفه نیست. این یک مبادله است. آنها برای ما صبحانه درست می کردند و برای ناهار برای ما سوپ درست می کردند. آنها واقعاً مشتاق هستند که ما را با غذاهای ملی خود و آنچه می خورند آشنا کنند.”
بسما بویژه از گل گاوزبان، یک سوپ سنتی چغندر اوکراینی و یک سوپ مرغ که اوکسانا برای او درست کرده بود، لذت می برد. طعم فوق العاده ای داشت – واقعا تازه و بسیار سالم و مغذی. و پس از آن بسیار دوست داشتنی بود، یادگیری گفتن “متشکرم” و “این خوشمزه است” در اوکراینی.”
گیل ها همچنین کولتوینوف ها را با برخی از سنت های انگلیسی آشنا کرده اند. “دخترش روز گذشته یک دندان از دست داد، بنابراین ما به آنها در مورد پری دندان آموزش داده ایم.” سرگئی یک شب را به بازی فوتبال با تام گذراند، کسی که دو بار در هفته یک کیکآب محلی برگزار میکند، و جمه دو ساله از اینکه جاشوا اولین طعم کوکو پاپس را به او میدهد بسیار خوشحال شد. او و پسر کوچکم نشستند و با هم صبحانه خوردند و این زیباترین چیزی بود که می شد دید.
بسما – که دارای میراث جنوب آسیا است – که در منطقه ای از کنت زندگی می کند که تنوع و چندفرهنگی کمتری نسبت به سایر نقاط کشور دارد، مشتاق است فرزندانش درباره جهان بیاموزند. “بنابراین برای ما فوق العاده است که واقعاً افرادی در خانه خود داشته باشیم که بتوانند هر روز از آنها بیاموزند.”
خانواده کولنتوینوف دو روز را در خارکف زیر بمباران گذراندند و سپس از طریق مرز لهستان به انگلستان فرار کردند. سرگئی که قبلاً پنج سال در لندن کار می کرد، انگلیسی صحبت می کند و حق اقامت دائم در بریتانیا دارد، گفت که قبل از رسیدن به خانه بسما، پسرش از صداهای بلند وحشت کرده بود.
او به من می گفت: فرار کن! در رفتن!’ اما حالا، خوب است. او الان خیلی بهتر است – خیلی خیلی بهتر. هر دو بچه من اینجا با بچه های بسما خیلی خوشحال هستند. بسما و تام افراد بسیار خوبی هستند. آنها با ما مانند خانواده رفتار می کنند.
او یک راننده باتجربه است و مشتاق است در انگلستان شغلی پیدا کند. «اگر جنگ شروع نمی شد، ما هرگز نمی آمدیم. اما اینجا در انگلیس احساس می کنم در خانه ام هستم. و من احساس امید می کنم.»
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار روز ایران و جهان آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.