به گزارش دپارتمان اخبارسیاسی پایگاه خبری آبان نیوز ،
اغراق کردن سخت است که سارا پیلین با شکست دادن اولین همکار جمهوریخواه خود در 16 سال پیش، چه ضربه ای به نظام سیاسی وارد کرد.
او فرانک مورکوفسکی، فرماندار مستقر آلاسکا و یک چهره برجسته در ایالت چهل و نهم بود. او یک “مادر هاکی” و شهردار سابق یک شهر کوچک و کارگری بود که قول داده بود آن را به “پسران خوب” بچسباند. این رقابت او را روی نقشه حزب جمهوری خواه ملی قرار داد و او را در مسیری قرار داد که زندگی او و قدرت سیاست آمریکا را برای سالهای آینده تغییر خواهد داد.
سپس، خانم پیلین پیشتاز فرهنگ سیاسی سوت سگ و بدون عذرخواهی بود که رئیس جمهور سابق دونالد جی. ترامپ اکنون آن را تجسم می کند.
امروز، خانم پیلین که پس از سالها دوری از کانون توجه، نامزدی خود را برای کنگره از دست داده است، یک نیروی بسیار کمرنگ شده است.
او از بسیاری جهات توسط همان جریانهای سیاسی که به شهرت ملی رسید، از بین رفت، ابتدا به عنوان نامزد معاون رئیسجمهور سناتور جان مککین در سال 2008 و بعداً بهعنوان سرشناس تیپارتی و ستاره فاکس نیوز. در طول راه، او به بازتعریف محدودیتهای بیرونی آنچه که یک سیاستمدار میتوانست بگوید، کمک کرد، زیرا تلقینهای تاریکی درباره پیشینه باراک اوباما و ادعاهای نادرست درباره «هیئتهای مرگ» دولتی انجام داد که میتوانست مراقبتهای بهداشتی را برای سالمندان و افراد دارای معلولیت رد کند.
اکنون، نسلی از ستارگان جمهوریخواه از الگوی پیروی میکنند که او بهعنوان یک سلبریتی-سیاستمدار ترکیبی ساخته شد که از جنگ با عناصر حزب خود به اندازه جنگ با دموکراتها لذت میبرد – نه بیشتر از آقای ترامپ که سالها قبل از نزدیک او را زیر نظر داشت. تصمیم گرفت خودش برای ریاست جمهوری نامزد شود. او در این ماه اطمینان داد که در کانون توجه باقی خواهد ماند و پیشنهاد دیگری برای کاخ سفید در سال 2024 اعلام کرد.
اما با ظهور نسل بعدی، نام تجاری خانم پیلین از سیاست دیگر آنقدر بدیع یا ظالمانه به نظر نمی رسید. در کنار دروغهای آقای ترامپ در مورد توطئه بزرگی برای انکار او برای دور دوم ریاستجمهوری، یا اشارههای معمولی مارجوری تیلور گرین، نماینده مجلس نمایندگان به خشونت سیاسی، تحریکات خانم پیلین بیش از یک دهه پیش میتواند تقریباً عجیب به نظر برسد.
پیامدهای انتخابات میان دوره ای 2022
یک لحظه تأمل پس از انتخابات میاندورهای، دموکراتها و جمهوریخواهان با پرسشهای کلیدی درباره آینده احزاب خود مواجه هستند. با تصمیم مجلس و سنا، وضعیت اینجاست:
خانم پیلین، 58 ساله، پس از پیروزی ناراحتکنندهاش در انتخابات فرمانداری آلاسکا در سال 2006، زمانی که حزب جمهوریخواه به چهرهای تازه نیاز داشت، مسیر شهرت سیاسی را آغاز کرد. جمهوری خواهان به تازگی در انتخابات میان دوره ای به شدت شکست خورده بودند – چیزی که پرزیدنت جورج دبلیو بوش آن را “تند تند” خواند. پایگاه محافظه کار حزب جمهوری خواه از رهبران حزب به دلیل حمایت آنها از لایحه اصلاحات مهاجرت عصبانی بود. و عموم مردم پس از پنج سال درگیری در خاورمیانه که پایانی برای آن وجود نداشت، خسته از جنگ بودند.
خانم پیلین با جمهوری خواه بوش فرق داشت. او به عنوان فرماندار قول داد کارهایی را انجام دهد که سیاستمداران حزب او معمولاً انجام نمی دادند، مانند بازگرداندن بودجه رفاه اجتماعی و بررسی دقیق معافیت های مالیاتی که ایالت او به شرکت های بزرگ داده بود. او همچنین به جزیرهای بودن آلاسکاها متوسل شد و بیاعتمادی به خارجیها مانند شرکتهای نفت، شیلات و آژانسهای فدرال را هدایت کرد.
او به خود می بالید که می تواند در خطوط حزبی کار کند. یکی از دموکراتهایی که او در مجلس قانونگذاری ایالتی با او رابطه برقرار کرد، مری پلتولا بود که اکنون دو بار خانم پیلین را شکست داده است – ابتدا در یک انتخابات ویژه در تابستان برای پر کردن کرسی کنگره آلاسکا و اکنون برای یک دوره کامل دو ساله. خانم پلتولا اولین بومی آلاسکا است که در کنگره خدمت می کند و خانم پیلین علیرغم رقابت سیاسی آنها به گرمی از او صحبت کرده است.
اما خانم پیلین مدتها تمایل داشت که ادعاهای واهی مبنی بر غیرقابل اعتماد بودن مخالفانش به دلیل متفاوت بودن آنها داشته باشد و القا کند که این تفاوتها ناشی از فقدان میهنپرستی یا ایمان مسیحی است. در رقابت پیروزمندانه خود برای شهردار Wasilla در سال 1996، او جنگ های فرهنگی کشور را به پله های شهرداری رساند و از اصول کتاب مقدس و متمم دوم دفاع کرد. او – به دروغ – پیشنهاد کرد که انتخاب او به واسیلا “اولین” شهردار مسیحی خود را می دهد. (رقیب او و شهردار فعلی، جان سی استاین، لوتری بزرگ شد.)
حامیان خانم پیلین همیشه نه فقط به خاطر نبردهایی که او انتخاب کرد و دشمنانی که او ایجاد کرد – افرادی که او را به عنوان “خون آبی” در رهبری جمهوری خواهان تحقیر می کرد و “رسانه های جریان لنگ” دو هدف مورد علاقه او بودند، جذب او می شدند. معمولی بودن او او یک مادر شاغل بود که یک پسر خردسال مبتلا به سندرم داون داشت، یک دختر نوجوان داشت که درست زمانی که خانواده پیلین در سال 2008 به کشور معرفی شدند باردار شد و یک پسر که در عراق خدمت می کرد.
وقتی آقای مککین او را به عنوان معاون خود انتخاب کرد، به مشاوران آن زمان گفت که میدانست این یک قمار است و با عبارات رنگارنگی گفت که این چیزی است که در مورد آن دوست دارد. این یک پاس درود مریم بود که در نهایت کوتاه آمد. جوانی و شادابی خانم پیلین، وجهه آقای مک کین را به عنوان پیرمردی که چندین دهه ساکن واشنگتن بود، متعادل کرد. اما بی تجربگی او در امور ملی و جهانی او را به یک مسئولیت تبدیل کرد. او گاهی اوقات برای پاسخ دادن به سؤالات اساسی مانند روزنامه هایی که می خواند به سختی پاسخ می داد.
اما برای لشکر پیروانی که به نظر می رسید روز به روز در مسیر مبارزات انتخاباتی بزرگتر می شدند – در یک گردهمایی در جامعه بازنشستگان دهکده در فلوریدا، 60000 نفر برای دیدن صحبت های او شرکت کردند – گام های اشتباه فقط او را معتبرتر کرد. و با محبوبیت بیشتر، زبان او تندتر و تحریک کننده تر شد.
در یک مقطع، با کمک سخنرانان کمپین مککین، او پس از متهم کردن آقای اوباما به «دور زدن با تروریستها» که بسیاری از مردم آن زمان آن را یک ادعای نژادپرستانه و به سختی پوشیده میدانستند، محکومیت گستردهای را برانگیخت. (شایعه های دروغین مبنی بر اینکه آقای اوباما مخفیانه مسلمان است مدت هاست در میان محافظه کاران منتشر شده بود.) تجمعات او با ذکر نام آقای اوباما با طغیان های خشمگین از سوی جمعیت شروع شد. مردم فریاد می زدند “خیانت!” و اوباما بن لادن.
بسیاری پس از شکست آقای مک کین و زمانی که چند ماه بعد او از سمت فرمانداری استعفا داد، خانم پیلین را از نظر سیاسی مرده اعلام کردند. اما برای بسیاری از جمهوری خواهان، به ویژه آنهایی که خارج از واشنگتن هستند، او همچنان بزرگترین ستاره حزب بود. او در ادامه یک کتاب خاطرات پرفروش به نام Going Rogue را نوشت و با فاکس نیوز قراردادی به ارزش یک میلیون دلار در سال امضا کرد.
او در ابتدا به عنوان یکی از نامزدهای پیشتاز برای نامزدی حزب جمهوری خواه در انتخابات ریاست جمهوری در سال 2012 در نظر گرفته می شد و در نظرسنجی ها گاهی از نامزد نهایی، میت رامنی، یا کمی عقب تر بود. و هنگامی که او در سال 2011 در یک تور اتوبوس در ساحل شرقی در تعطیلات آخر هفته روز یادبود سوار شد، چنان توجه رسانه ها را به خود جلب کرد که خبر توقف او در نیوهمپشایر، اعلامیه آقای رامنی برای ریاست جمهوری در همان روز را از صفحه اول روزنامه محلی خارج کرد. کاغذ.
در آن سفر بود که او به دعوت آقای ترامپ از برج ترامپ بازدید کرد، جایی که آن دو با هم ملاقات کردند و در مقابل خیل پاپاراتزیهایی که در پیادهرو منتظر بودند ژست گرفتند و سپس در پیتزافروشی مجاور توقف کردند تا برش بخورند. (به طرز بدنامی، او با چنگال غذایش را خورد.)
در آن زمان، بسیاری از آگاهان سیاسی فکر می کردند که احتمال اینکه او بتواند نامزد شود بسیار زیاد است. اما به طور خصوصی، او قبلاً در مورد تلفاتی که کمپین دیگری بر خانوادهاش وارد میکند ابراز تردید کرده بود. و هنگامی که گروهی از فعالان جمهوریخواه در نزدیکی خانهاش در اسکاتسدیل، آریز، با او ملاقات کردند تا ایدهی کاندیداتوری را برای او مطرح کنند – از جمله دو مقام آینده کمپین ترامپ، استفان کیبنون و دیوید ان. بوسی، او همانها را بیان کرد.
خانم پیلین هرگز واقعاً نتوانست همان جرقهای را که در مبارزات انتخاباتی سال 2008 روشن کرده بود، دوباره روشن کند، زمانی که او شورشیان بیپرده دولتمرد ارشد مککین بود.
در سال 2016، او دوباره از نامزدی جمهوری خواهان خودداری کرد و راه را برای شورش جمهوری خواه بعدی: آقای ترامپ باز کرد. او از او خواست تا قبل از گردهمایی های حزبی آیووا در ماه فوریه تأیید کند و او موظف شد. خانم پیلین در ستونی که اواخر همان سال برای Breitbart نوشت، با خوشحالی آنچه را که یکی از دوستانش درباره اینکه چرا آقای ترامپ را خیلی دوست دارد به او گفته بود: لیبرال ها، جمهوری خواهان مستقر و رسانه ها نمی توانستند او را تحمل کنند. “من او را دوست دارم زیرا تو از او متنفری!” خانم پیلین گفت که دوستش به او گفته است.
تغییر سرنوشت سیاسی خانم پیلین امروز به این معنی است که بسیاری از مرتدینی که خود را از او الگوبرداری کردند – و بسیاری از رقبای او – از او دوام آوردند. لیزا مورکوفسکی، دختر خانم پیلین، فرماندار سابق آلاسکا که 16 سال پیش با بیش از 30 امتیاز شکست خورد، در مناقصه خود برای یک دوره دیگر به مجلس سنای ایالات متحده پیروز شد. (خانم مورکوفسکی، جمهوریخواه، از خانم پلتولا، دموکراتی که روز سه شنبه خانم پیلین را شکست داد، حمایت کرد.)
خانم پیلین، که هرگز نسبت به خدمات عمومی احساساتی نبود، اغلب در طول مبارزات انتخاباتی بازگشت و احیای او به عنوان نماد محافظهکار ملی، به نظر میرسید که درگیر نبود. اگرچه او با بالاترین نام در بین رقبای دیگر وارد رقابت شد و از حمایت آقای ترامپ برخوردار بود، اما تا پایان کار برای جمع آوری پول تلاش کرد.
و او برنامه سبکی داشت. در روزهای پایانی انتخابات، در حالی که زمان کمی برای مبارزات انتخاباتی باقی مانده بود، او در یک بازی نیکز در نیویورک دیده شد.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز ایران و جهان آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.