به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
چگونه می توانید چیزی را بفروشید که واقعاً هرگز برای آن پول پرداخت نکرده اید؟ چگونه می توان بدون ریسک یا خطر یا در واقع هیچ نشانه ای از تخصص در این مسیر به سود رسید؟ این کالای معجزه آسا، این ترکیب فلز، پلاستیک، چمن و شادی پولی دیگران چیست؟
به سرمایه داری فوتبال 101 و پازل متافیزیکی مالکیت گلیزر منچستریونایتد خوش آمدید. جای تعجب نیست که آنها خریدهای اهرمی را بازی زیبا می نامند. این در نهایت چیزی است که نمی توانید آن را از دست بدهید.
بیشتر به این نکته، چه معنایی دارد وقتی نه یک، بلکه دو نفر از اعضای باشگاه میلیاردرهای آمریکایی فوتبال انگلیس اعلام میکنند که تصمیم گرفتهاند حذف کنند و اداره کنند، گلیزرها در میانه راه جام جهانی خلیج فارس که فقط به این دلیل که میتواند، حذف شود. حفره ای در فصل منحط قدیمی باشگاه های اروپا؟
در حال حاضر، اکثر هواداران یونایتد تنها یک پاسخ به این خبر خواهند داشت که این باشگاه احتمالاً برای فروش است. این پاسخ، جشنی بیبند و بار است، و به درستی. در این مرحله وسوسه انگیز خواهد بود که چیزهایی مانند این را بگوییم: مراقب باشید چه آرزویی دارید، مراقب آنچه در زیر آن نهفته است، اینجا هیچ دست تمیزی وجود ندارد و همه چیزهای دیگر. این بدون شک درست است. برای مثال، هواداران نیوکاسل در حال حاضر باید با تناقضات «بازگرداندن باشگاهشان» توسط مالکان سخاوتمند و شایسته دست و پنجه نرم کنند. کسانی که می خواهند همزمان از آن موجود گرانبها به عنوان تقویت کننده ای برای رژیم سرکوبگر استفاده کنند، چیزی که به نظر می رسد مانند پس دادن و در عین حال از دست دادن.
فقط منتظر بمانید تا بحرین از این موضوع مطلع شود، یا امپراتوری مغول (منچستر از شما تشکر می کند، چنگیز) یا ژنرال زود از فرماندهی نظامی کریپتون. در حال حاضر چنین پیچیدگی هایی می توانند صبر کنند. در این میان، چرا به عقب برنگردید و از لحظه لذت ببرید. زیرا هر چه در انبار باشد، حداقل این نخواهد بود.
چگونه دوران گلیزر را خلاصه کنیم؟ اولاً این یک دوره نیست. دوره ها شامل رویدادها، ساختار و دستاوردها هستند. این چیز دیگری بوده است، نوعی انسجام مرحلهای، با حسی که یک شی به طرز ماهرانهای از درون توخالی شده است.
گلیزرها مالکان وحشتناک باشگاه فوتبال بوده اند. در عین حال آنها در داشتن مالکان وحشتناک بسیار خوب عمل کرده اند. ماهرانه انگلی، به زیبایی در تبدیل منچستریونایتد به باشگاهی با قطار آوانتی: چیزی اساساً کهنه و کینه توز، همه گوشهها، توالتهای مسدود شده، کارکنان اسکلت، انحصار طبیعی بر وفاداری هوادارانشان به فوتبال، برای یک پول سریع کم شده است.

سه مرحله گسترده برای این وجود داشته است. اولین مورد فلات اواخر فرگوسن بود، زمانی که شتاب و اراده مدیریتی به کشتی اجازه داد به حرکت رو به جلو ادامه دهد. این امر با هرج و مرج پس از فرگوسن همراه شد، که طی آن باشگاه به طور نامنسجمی پول (دیگران) را خرج کرد، افراد منصفانه را به نقش های کلیدی منصوب کرد، و همچنان برند را به خاطر تمام ارزشش با مهارت و دقت واقعی پاک کرد.
سال گذشته شاهد مرحله سوم بودیم، تلاشی وحشت زده برای نجات کمی زرق و برق، با پول خرج شده در عجله و شراکت فاجعه بار سلبریتی و اینفلوئنسر با کریستیانو رونالدو.
از این طریق، نت غالب گلیزریسم این بوده است که پوچی مارک دار، تالار قرون وسطایی تسخیر شده، در هیجان ارواح خود، بخشی از موزه آثار مومی افراد مشهور، یک باشگاه بزرگ قدیمی که به چیزی شبیه فروش عروسک های باقیمانده گری پالیستر در غرفه بازار تبدیل شده است. (ممکن است در حمل و نقل آسیب دیده باشد). کاملاً طبیعی است که یونایتد بخواهد از آن نسخه خودش حرکت کند. هرچه بعد بیاید متفاوت خواهد بود. گاهی اوقات فقط می خواهید چیزی را دوباره احساس کنید.
اگرچه آنچه بعد اتفاق می افتد، مانند همیشه، توسط جزر و مد بزرگتر دیکته خواهد شد. زیرا به نظر می رسد اینجا چیزی در حال رخ دادن است و فقط یک داستان منچستر نیست. مظنونین معمولی وارد چت تصاحب می شوند. یک دولت ملت جاه طلب. کنسرسیومی به ریاست یک میلیاردر خودنمایی آمریکایی. جیم رتکلیف، که به نظر قابل قبول میرسد زیرا جیم نامیده میشود و یک انگلیسی خانه دوست واقعی از موناکو است.
نکته گستردهتر در این داستان که تا به حال کمی نادیده گرفته شده است، این واقعیت است که لیورپول نیز برای فروش است. آیا این هنوز عجیب به نظر می رسد؟ آیا خرگوش ها در خط درخت خش خش می کنند؟ دو با ارزش ترین ملک خصوصی در فوتبال انگلیس در عرض یک ماه از یکدیگر برای فروش گذاشته می شوند. میلیاردرهای کلیدی ایالات متحده، گروه یک شبانه روزی، به طور همزمان پول نقد می کنند. این به اندازه کافی به عنوان یک رویداد مستقل قابل توجه است. اما هیچ تصادفی وجود ندارد. و مثل همیشه، همیشه پول را دنبال کنید.
به سختی نمی توان نتیجه گرفت که این به شکست سوپرلیگ مربوط می شود. چشم انداز رشد جدید تحت آن مدل به وضوح بخش عمده ای از استراتژی بود. بسیاری از مردم فکر میکنند که هنوز هم به شکلی اتفاق میافتد، اما شاید نه به همان روش بیرحمانه و بیرحمانهای که گروه ورزشی گلیزر و فنوی به شدت از آن دفاع کرده بودند.
همچنین به طرز عجیبی تکان دهنده است که این موضوع باید در طول جام جهانی قطر ظاهر شود. انشعاب در بازیکنان قدرتمند فوتبال باشگاهی اروپا از یک طرف کاملاً همسو شده است. و سایر باشگاههای متعلق به ارگانهای خصوصی علاقهمند به کسب سود، همراه با سایر باشگاههایی که تحت نوعی مالکیت سفارشیتر هستند، عمدتاً بایرن مونیخ و اسپانیا. کلاسیک باشگاه ها

محرک واقعی ESL چشمانداز محدود کردن قدرت باشگاههای دولت-ملت، یافتن راهی برای رقابت با نهادی بود که هیچ خطر تجاری ندارد، جایی که صرفاً ادامه دادن – و بیشتر باشگاههای فوتبال به طرز وحشتناکی بیملاحظه هستند – به معنای خودکشی است. . فروپاشی آن، و خروج احتمالی FSG و گلیزرها، همه نشانههایی هستند که باشگاههای دولت-ملت در حال برنده شدن هستند. رک و پوست کنده کارتل در آشفتگی است. بارسلونا آینده خود را در ازای نسخه بدحال حاضر فروخته است. یوونتوس رونالدو خود را در جستجوی سطح بعدی توهمی بود.
چه چیزی را ترک می کند؟ ورود تاد بوهلی به چلسی نشان میدهد که سرمایهگذاران آمریکایی و شرکای آنها هنوز پتانسیل بزرگی برای رشد در اینجا میبینند، که ارزش فوتبال به سادگی به افزایش خود ادامه خواهد داد. و با این حال، به نوعی، تماشای بوهلی سخت است که کمی شک را از بین ببریم. آیا ما از میلیاردرهای خوب عبور می کنیم؟ آیا بوئی لیز خرپا از حزب مالکیت لیگ برتر، رسوب در ته بشکه، پایان بازی کمدی است؟ آیا این واقعاً یک نسخه متقاعدکننده از آینده است که برای فشار دادن به ابوظبی و قطر مناسب است؟
هنوز هم جزر و مد در حال افزایش است، محصولی که بی وقفه تقاضا دارد. و با وجود گارد قدیمی در حال خروج، هفت باشگاه لیگ برتری با مالکان یا سرمایه گذاران آمریکایی باقی می ماند. شاید آینده شکلی پویاتر از رشد کارآفرینی باشد، چیزهایی که بوهلی ترسیم کرده است: تنظیم جزئیات، معرفی حیلههای جدید، حتی یک محور عالی دیگر.
هویت مالکان جدید در اولدترافورد و آنفیلد چیزهای زیادی در مورد مالکیت لیگ برتر 3.0 به ما می گوید. اما در حال حاضر اجتناب از دو نتیجه گیری دشوار است. اول اینکه همه اینها هنوز در شعاع انفجار سوپرلیگ است، وثیقه آن کودتای نافرجام. و دوم اینکه چیزی که گلیزرها پشت سر خواهند گذاشت چیزی است که خشک و خالی شده است، میزبان دیگری برای سرمایه داری متاخر خون آشام خود فوتبال.
بدون قوانینی در مورد کشورها و صندوقهای سرمایهگذاری آنها که صاحب باشگاه هستند، یا در مورد اینکه چگونه سرمایهگذاران خصوصی میتوانند این داراییها را غارت کنند، جستجو برای «صاحبان خوب» ادامه خواهد یافت. در حال حاضر بازار تصمیم خواهد گرفت. برای هواداران یونایتد شاید در این واقعیت ساده تسلی باشد که حداقل اینطور نخواهد بود.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.