به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
Lبه عکسی از جمعیت در فینال جام حذفی 1923 نگاه کنید و تقریباً همه کلاه بر سر دارند. یک ربع قرن به جلو و یک تخمین تقریبی این است که کمی کمتر از نیمی از جمعیت در فینال 1948 به همین ترتیب لباس پوشیده اند. 25 سال دیگر به سال 1973 بروید و اگرچه باب استوکو، سرمربی ساندرلند، ظاهر خود را با لباسهای ورزشی و مکش با یک تریلبی تکمیل کرد، تقریباً هیچکس در سکوهای ومبلی سر خود را پوشانده است.
در صورت بعید که کسی در اولین فینال جام ومبلی به این موضوع فکر کند، بعید است که آنها باور داشته باشند که سر برهنه تبدیل به یک هنجار می شود. و با این حال در طول نیم قرن، مردان از پوشیدن کلاه دست کشیدند. همه چیز تغییر می کند، اغلب به طور غیرمنتظره، و جنبه هایی از زندگی که ما بدیهی می گیریم ممکن است تقریباً بدون توجه از بین بروند.
فوتبال امروز، همانطور که دیوید گلدبلات در آن بحث می کند عصر فوتبالجهانی ترین حالت فرهنگی است که تاکنون وجود داشته است و مشتاقانه در سراسر جهان مصرف می شود. همه جا، نشان هویت، ابزار دیکتاتورها، سرگرمی جهانی ماست. اما آیا آینده ای وجود دارد که در آن این برتری از بین برود؟
فلورنتینو پرز، رئیس رئال مادرید، مدام به ما میگوید که فوتبال در میان جوانان در حال از دست دادن است، اما با توجه به ادعای او در بحبوحه حمایت او از سوپرلیگ اروپا و عدم تمایل او به انتشار هر دادهای که ادعای او را نشان میدهد، سخت است که بدانیم تا چه حد. اعتبار آن شایستگی.
آنچه واضح است این است که در سراسر هرم، مردم بیشتر از همیشه در بریتانیا فوتبال تماشا می کنند، که معاملات حقوق تلویزیون هرگز بالاتر از این نبوده است و حتی اگر ادعای فیفا مبنی بر تماشای 3.572 میلیارد نفر آخرین فینال جام جهانی، مزخرف آشکار باشد. این رقمی بود که فقط با یک ترور رئیس جمهور، یک کنسرت خیریه جهانی یا پیاده روی انسان روی مریخ می توانست بهتر شود. اما هیچ چیز برای همیشه دوام نمی آورد و با نزدیک شدن به جام جهانی که از نظر اخلاقی چنان مشکوک است که برخی از تماشای آن امتناع می کنند، ارزش این را دارد که بپرسیم برای از دست دادن موقعیت برتر فوتبال چه چیزی لازم است.
بیشتر حالت های فرهنگی به دلیل فناوری محو می شوند. سالن موسیقی و تئاتر به رادیو و سینما تسلیم شدند که به تلویزیون تسلیم شدند، تلویزیونی که ممکن است اکنون در حال تسلیم شدن به پلتفرمهای استریم باشد. روزنامه ها قبل از اینترنت می لرزند. حتی این کلاه با مالکیت انبوه خودرو کاهش یافت زیرا مردم زمان کمتری را در خارج از خانه سپری کردند.
با این حال، فناوری، به طور کلی، تنها تسلط فوتبال بر فرهنگ جهانی را افزایش داده است. ابتدا رادیو و سپس تلویزیون آن را در سراسر کشورها و سپس در جهان گسترش داده است. این گسترش بینتیجه نبوده است: تا دهه 90 ترس این بود که پخش بازیها باعث کاهش تماشاگران در زمینها شود. اگرچه ممکن است در چارچوب لیگ برتر مدرن بیهوده به نظر برسد، اما در بسیاری از کشورهای دیگر که ترجیح می دهند به جای حضور در مسابقات، لیگ های بزرگ اروپایی را از طریق تلویزیون تماشا کنند، مناسب است.
رسانههای اجتماعی تضمین کردهاند که گفتوگو درباره فوتبال ادامه مییابد، پیش پا افتاده بودن، توهینآمیز بودن یا توهم بودن بسیاری از گفتمان کمتر از حجم آن. شاید پرز درست میگوید و نسل جوان آنقدر حواسشان به TikTok و Fortnite است که نمیتوانند تماشای چکش رئال مادرید با رئال مایورکا یا الچه را به زحمت بیندازند، اما بدون دیدن شواهد او، چنین حسی به نظر نمیرسد.
اما گاهی اوقات پدیده ها محبوبیت خود را از دست می دهند. گرت ادواردز، استراتژیست فناوری، هنگام بحث در مورد تصاحب توئیتر توسط ایلان ماسک، نظریه “ترموکلاین اعتماد”. ترموکلاین لایه انتقالی باریک در یک توده آبی بین سطح است، جایی که امواج دما را نسبتاً گرم نگه میدارند و آب بسیار خنکتر در زیر آن. جایی است که دمای هوا به طور ناگهانی کاهش می یابد.
تئوری ادواردز این است که مثلاً یک شرکت رسانههای اجتماعی میتواند با پول درآوردن، افزایش جزئی در هزینه یا کاهش خدمات را کنار بگذارد تا زمانی که ناگهان به یک توده بحرانی از ناامیدی رسیده و کاربران پلتفرم را ترک کنند، پس از آن تقریباً غیرممکن است که آن را بازیابی کند. اعتماد – نه تنها به این دلیل که کاربران به جای دیگری مهاجرت کرده اند. او توضیح میدهد: «هرچه نقش تعامل عاطفی در محصول بیشتر باشد، خطر از دست دادن اعتماد فاجعهبار بیشتر است.»
کلاه ها که برای گرم نگه داشتن ضروری بودند، تا حد زیادی تزئینی شدند و بنابراین اهمیت نمادین آنها بیشتر آشکار شد، به ویژه برای نسلی که خدمات دوران جنگ آنها را نسبت به موقعیتی که اعطا کرده بودند ناراضی کرده بود. وقتی سرتان سرد نیست و افراد زیادی نیز آنها را رد میکنند، رد کردن آن نشانههای رتبه بسیار آسانتر میشود.
آیا ممکن است چنین اتفاقی برای فوتبال بیفتد؟ این جام جهانی را در نظر بگیرید. انزجار از فساد فیفا، از حس طمع، از درک این که بازی به عنوان تبلیغات استفاده می شود، وجود دارد.
اگر فوتبال ضعیف است (و با توجه به مشکلات خستگی و کمبود زمان آماده سازی که احتمال روشنی است) و تجربه در زمین – هزینه ها، عدم حضور بازی ها از تلویزیون محلی، نبود گزینه های تفریحی در شهری پر از جمعیت. بازدیدکنندگان، پلیس سرزده – بدون سرگرمی، ممکن است این شور و شوق برای حضور در مسابقات را کاهش دهد؟ آیا کمبود جو، کسالت در داخل و خارج از زمین می تواند باعث کاهش مخاطبان تلویزیون و در نتیجه پخش درآمد شود؟
شاید، اگر چه به نظر می رسد راه دور است. اما اگر کشورهای کونمبول، همانطور که گفته شد، در لیگ ملتهای یوفا در سال 2024 پذیرفته شوند، جایگزین واضحی برای جام جهانی وجود خواهد داشت، فضایی برای مهاجرت.
در بازی باشگاهی، پرونده ای که سه سوپرلیگ اروپا علیه یوفا بر اساس قانون رقابت مطرح کرده اند، نشان دهنده یک خطر بالقوه است. اگر موقعیت یوفا در انحصار مشخص شود، آیا ممکن است انشعاب به چندین حوزه قضایی مشابه بوکس وجود داشته باشد؟ در این صورت نه تنها فضاهایی برای مهاجرت هواداران وجود خواهد داشت، بلکه رقیق شدن محصول نیز وجود خواهد داشت – و هر چقدر هم نحوه توزیع ثروت در لیگ قهرمانان مدرن مشکوک و ثروتمند کردن ثروتمندان وجود داشته باشد، خود محصول در مراحل آخر خود کیفیت غیرقابل انکاری استثنایی دارد.
هر گونه تهدیدی برای فوتبال غیرممکن به نظر می رسد، اما ماهیت ترموکلاین ها این است: وقتی دما کاهش می یابد ناگهان این کار را انجام می دهد. هژمونی فعلی را نباید بدیهی انگاشت. فوتبال همچنان محبوبیت فوق العاده ای دارد اما این جام جهانی ممکن است آن را آزمایش کند. و هیچ حالت فرهنگی نمی تواند این واقعیت را نادیده بگیرد که مردان گاهی اوقات کلاه بر سر نمی گذارند.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.