به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
دبلیوعاصم اکرم بهترین بخش 20 سال خود را صرف تیم های فیله زنی به عنوان بهترین بازیکن دست چپ در تمام دوران کرد، اما اکنون، دو دهه است که کاپیتان سابق پاکستان احساس راحتی می کند که در مورد جنبه های خاصی از زندگی خود صحبت کند.
این مرد 56 ساله در آستانه انتشار کتاب «سلتان» است، کتاب خاطراتی که با روزنامهنگار استرالیایی گیدئون هیگ نوشته شده است و به سادگی نشان نمیدهد که استادی در بیش از 900 ویکت بینالمللی، افتخارات جام جهانی در سال 1992، ورود به فولکلور لنکاوی و سبک زندگی مشاهیر درخشان را نشان میدهد. زمانهای تاریکتری از جمله اتهامات مربوط به تبانی بازی، سرفصلهای دستکاری توپ، اعتیاد به کوکائین که قبلاً فاش نشده بود و مرگ دلخراش همسر اولش، هوما، بررسی میشوند.
اکرم در حالی که از خانه اش در کراچی خوشحال می شود، می گوید: «بازنگری در آن لحظات زندگی من – خیانت، تراژدی ها – سخت بود، اما دلیل نوشتن کتاب پول نبود. این روز شکست شوکآور پاکستان مقابل زیمبابوه در مرحله گروهی جام جهانی T20 و یک هفته قبل از اینکه کاپیتان و مربی سابق او، عمران خان، در راهپیمایی اعتراضی در اسلامآباد هدف گلوله قرار گیرد، است.
“احتمالا می خواستم فراموش کنم. من ۲۵ سال است که دیابت دارم و نمیخواهم استرس داشته باشم. اما پسرهای من 25 و 21 ساله هستند، دختر کوچکترم تقریباً 18 سال دارد و این داستان من برای آنهاست. و من [second] همسر، شانیرا همه آنها می خواستند بدانند چه اتفاقی افتاده است، طرف من داستان، زیرا چیزهایی در مورد من شنیده اند.
«مردم ممکن است در مورد وسیم اکرم، یکی از بهترین چپگرایان، پاکستان و لنکاوی و غیره صحبت کنند، و شما بچهها در بریتانیا من را اینگونه میبینید. اما در پاکستان، این شایعات همچنان ادامه دارد – “او یک تثبیت کننده بازی است” – و این خیلی دردناک است.
این شایعات در کل تیم ملی پاکستان در دهه 1990 پیچید و در پایان این دهه توسط قاضی ملک محمد قیوم مورد بررسی قرار گرفت. پس از یک سال تحقیق، سلیم مالک، کاپیتان سابق، و عطا الرحمن، دریانورد، با محرومیت ابد مواجه شدند. اکرم در میان کسانی بود که زیر ذره بین بود و، اگرچه در نهایت اجازه بازی در او داده شد، قیوم به این نکته اشاره کرد که نامش در طول شواهد چقدر زیاد می شود و نتیجه می گیرد که او “بالاتر از تخته نیست”، جریمه ای صادر کرد و اظهار داشت که باید از نزدیک تحت نظر باشد.
ادعاها و دعواهای متقابل بی شمار بودند و علیه اکرم ادعای تلاش برای رفع مشکل یک روزه بین المللی علیه نیوزیلند در کرایست چرچ در سال 1994 بود، از جمله پیشنهاد رحمان «3-4 لک روپیه» (یک لک 100000) برای کاسه ضعیف. شک و شبهه ای در مورد انصراف او از مصدومیت ساعت یازدهم از شکست در مرحله یک چهارم نهایی جام جهانی 1996 مقابل هند در بنگلور وجود داشت. و به طور گستردهتر گفته میشود که او هنگام کاپیتانی برای دستکاری بازی، مرتباً از تلفن همراه در رختکن استفاده میکند و با بنگاهداران ارتباط برقرار میکند، خود را به ترتیب ضربات ضربتی بالاتر میبرد.
ادعای کرایست چرچ زمانی از بین رفت که رحمان موضع خود را تغییر داد و مدعی شد که تحت فشار قرار گرفته است تا اکرم را در مورد این رویکرد متهم کند و در نتیجه خود را در این روند دروغ می گوید. اعتبار مصدومیت اسرارآمیز جام جهانی توسط دن کیزل، فیزیوتراپی تیم تایید شد، در حالی که ضربه زدن به دستور به عنوان کاپیتانی که به دنبال مسئولیت بود کنار گذاشته شد. استفاده از تلفن همراه با شانه بالا انداختن مواجه شد و به همین دلیل، بیشتر گل و لای نچسبید.
یکی از «اشتباههای جدی» که اکرم در اینجا به آن اعتراف میکند این است که دیر متوجه میشود یکی از قدیمیترین دوستان مدرسهاش، ظفر اقبال (معروف به جوجو)، یک قمارباز و کتابفروش است. در این زمینه او در صحنه جهانی ساده لوح در آن زمان تنها نبود. تحقیقات قیوم به موازات سقوط هانسی کرونژه و محمد ازهارالدین در هند انجام شد، تحقیقاتی که به طور مشابه بر روی یک ورزش که توسط چوب لباسی های مشکوک و مقررات ناچیز ضد فساد درگیر شده بود، سنگ تمام گذاشت.
اکرم، یکی از هشت بازیکن پاکستانی که جریمه شدند، میگوید که بسیاری از این دوره را مسدود کرده است – «مثل یک ضربه روحی بود» – و تا زمانی که با هیگ روی این کتاب کار نکرد، گزارش قیوم را نخواند. او می گوید وجدان او همیشه راحت بوده است. در این صورت، این سؤال مطرح میشود که چرا بازیکنانی مانند رشید لطیف و امیر سهیل نام او را به ادعاهای خود در مورد اصلاحات میکشانند (حتی اگر دومی، که قبلاً در مطبوعات بسیار جسورانه بود، در جلسه استماع مطرح شود).
اکرم پاسخ میدهد: «فکر میکنم من تنها کریکتبازی بودم که با این بچهها دوستی نداشتم». پس از بازنشستگی عمران خان و جاوید میانداد، کسی باقی نمانده بود که اتاق رختکن را کنترل کند. خیلی خود ویرانگر بود تصور کنید من با کسانی بازی می کنم که این کار را با من کردند؟ فقط بی اعتمادی خیلی زیاد بود. تخته کریکت باید قویتر میبود، با مدیران و مربیان قویتر.»
آیا او می دانست یا مشکوک بود که بازی ها در زمان وقوع اتهامات رفع شده است؟ “شما چیزهایی می شنوید. من فقط می پرسیدم: “چطور این امکان وجود دارد؟ من آن را باور نمی کنم. چرا ما باید چنین کاری انجام دهیم؟ همه وحشت زده بودند و برای خودشان بازی می کردند. زمان وحشتناکی بود، هیچ کس به یکدیگر اعتماد نداشت.»
اکرم در حالی که ادعاها را ساختارشکنی می کند و تصویر لانه افعی یک جوخه را ترسیم می کند، از ریختن هر گونه گلی در جهت مخالف خودداری می کند. گفته می شود که نام مستعار خان برای سلیم مالک – “موش” – به این دلیل مناسب است که او “دختر، غیرقابل اعتماد و اغلب برخورد با او ناخوشایند” بود، در حالی که رحمان “درخشنده ترین مداد رنگی در جعبه نیست”. اما در غیر این صورت، هیچ حس انتقامی وجود ندارد. اکرم میگوید آخرین بار «پنج سال پیش» مالک را زمانی که به عروسی دخترش دعوت شده بود دید، اما آنها هرگز به عنوان بازیکن نزدیک نبودند.
او مردی بود که هرگز به او اعتماد نکردی. اگرچه افراد در طول زمان تغییر می کنند. او اضافه میکند که اکنون او را نمیشناسم. “من در زندگی پیش رفتم، پدرم به من آموخت که ببخشم و فراموش کنم. من پل ها را نمی سوزانم و به دنبال انتقام نیستم، زندگی بسیار کوتاه است.
رابطه جالب دیگر رابطه با وقار یونس است. آنها مسلماً به عنوان یک دوتایی، کمال بولینگ سریع داشتند، یک اتحاد چشمگیر چپ و راست که می توانست حتی از صاف ترین زمین ها از طریق چرخش معکوس فراتر رود. با این حال، در این کتاب، اکرم اولین دوره از چهار دوره کاپیتانی خود را که در سال 1993 به پایان رسید، مرور میکند، زمانی که 9 بازیکن – از جمله وقار، نایب کاپیتان آن زمان – به قرآن سوگند یاد کردند که دیگر زیر نظر او بازی نکنند، و باعث شد که مالکیت متعاقباً مخدوش شود.
این اپیزودی است که ماهیت پرتنش و سیاسی یک تیم پاکستانی را خلاصه میکند که برای همیشه از یک سریال به سریال دیگر میپرد، به شکلی طاقتفرسا که بازیکنان مدرن را به حذف فرمتها سوق میدهد. اکرم می نویسد: «در تمام دوران کاپیتانی ام، تقریباً هر معاونی که داشتم خنجر را پنهان می کرد.
او پاسخ می دهد: ما خوب بودیم. ما روزهای خوب، روزهای بد داشتیم، اما مثل خواهر و برادر بودیم، حسود نبودیم، بلکه رقابتی بودیم. اما به جای اینکه منتظر نوبت خود باشند، [Pakistan vice-captains] بازیکنانی در اطراف خود داشته باشند – یک باند – که می گویند: “نوبت تو است، تو بهترین کاپیتانی.” وقار بچه ای بود که اشتباه می کرد. من اشتباهاتی کردم. به عنوان یک انسان، همه ما این کار را می کنیم.
«ما اخیراً با هم کار کردهایم، در واقع نظر میدهیم و یک برنامه جام جهانی را اجرا میکنیم. به او گفتم که کتابی نوشته ام، هیچ چیز شخصی در مورد کسی وجود ندارد، این فقط جنبه من از داستان است و او گفت که خوب است.
در مورد اوج حرفه اکرم، یعنی نقش اصلی در فینال جام جهانی 1992 که به گفته او “ذهنیت کریکت در پاکستان را تغییر داد” تردیدی وجود ندارد. او همچنین در طول 10 سال در لنکاوی به یکی از محبوب ترین بازیکنان کریکت انگلیسی تبدیل شد. در زمانی که ورزش در اینجا با بحران نژادپرستی ادامه مییابد، صحبت میکنم، از او میپرسم که آیا او هرگز چنین چیزی را تجربه کرده است.
او پاسخ می دهد: «هرگز». من یکی از آنها بودم و این چیزی بود که دوست داشتم. من 21 ساله بودم، هرگز خارج از کشور زندگی نکرده بودم، و حسابدارم به من گفت که خانه بگیر. منشی باشگاه، رز، او همه ظروف را برای من آورد. اگر من به چیزی نیاز داشتم، پسرها وارد میشدند و کاپیتان من، جک سیمونز، مانند آترز بسیار مفید بود. [Mike Atherton] و هاروی [Neil Fairbrother]. من هرگز چنین چیزی را احساس نکردم [racism] در لنکاوی.”
اکرم علاوه بر 370 ویکت و بیش از 3000 دوش در مسابقات قهرمانی کانتی، از زندگی خود در خارج از زمین در منچستر و لندن لذت برد. او ابتدا بعد از بازی در بار شیر مینوشید تا اینکه در نهایت طعم الکل را به خود جلب کرد و اوقات خوشی را سپری کرد. اما پس از بازنشستگی در سال 2003، اکرم برای ایجاد تعادل مناسب تلاش کرد و به اعتیاد به کوکائین مبتلا شد که خلأ اوج ورزشی غایب او را پر کرد.
او میگوید: «من نمیدانستم در آینده قرار است چه کار کنم. «من وارد شرکت اشتباهی شدم، در آن دوره به همسر مرحومم خیلی آسیب زدم. با اعتیاد نمی توانید به چیز دیگری فکر کنید. بدترین دوران زندگی من بود.»
علیرغم یک طلسم ناموفق در یک مرکز توانبخشی تیره و تار لاهور – که جزئیات آن در کتاب به طرز وحشتناکی یادآوری شده است – اکرم در نهایت این عادت را اندکی قبل از اینکه هوما، که تأثیرش در طول حرفه اش مشخص است، به طور ناگهانی به دنبال عوارض ناشی از عفونت نادر و نادری به نام مرگ ناگهانی از دنیا رفت، این عادت را ترک کرد. موکورمایکوزیس او با آهی سنگین می گوید: «آن تراژدی همه چیز را تغییر داد.
از آن زمان اکرم از طریق دستاوردهای فرزندانش و عشق به شانریا، استرالیایی که در سال 2007 با او آشنا شد، راضی شده است. او یک کارشناس تلویزیونی برای تور آزمایشی آینده انگلیس خواهد بود و قبل از پایان، از او می پرسم که بازبال، بازیکن تهاجمی، چگونه فکر می کند. تحت هدایت بن استوکس و سرمربی، برندون مک کالوم، در زمین های راولپندی، مولتان و کراچی بازی خواهد کرد.
در پاسخ آمده است: «من فکر میکنم انگلیس تیم مورد علاقه است، زیرا آنها میتوانند چرخش معکوس را انجام دهند. جیمی اندرسون یکی از بهترین های تمام دوران است. و من از آنها می خواهم که این سبک کریکت را به پاکستان بیاورند. اگرچه من مطمئن نیستم که تیم ما بتواند چنین بازی کند – تیترهایی وجود دارد که خواستار اخراج باز در عرض چند هفته می شود!
این یک نوع کلیشه است، نوعی که به دنبال دنیای دیوانه وار کریکت پاکستان است. اما پس از یک زندگی در سرفصل ها، تعداد کمی از سلطان سوئینگ صلاحیت ساختن آن را دارند.
سلطان: خاطرات وسیم اکرم با گیدئون هیگ (18.99 پوند، ISBN: 9781743798690) توسط هاردی گرانت در 10 نوامبر 2022 منتشر خواهد شد.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.