به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
تعداد کمی از بازیکنان از پایین دست فوتبال انگلیس تا به حال به آگاهی ملی می رسند، چه رسد به اینکه برای چندین دهه در آنجا بمانند. با این حال، رونی رادفورد، که هرگز در هیچ سطحی بالاتر از دسته چهارم قدیمی بازی نکرد، این کار را انجام داد. رادفورد که در سن 79 سالگی درگذشت، شهرت ماندگار خود را در یک زمین گل آلود در لیگ غیر لیگ هرفورد یونایتد در فوریه 1972 در جریان بازی تکراری جام حذفی انگلیس در دور سوم مقابل نیوکاسل که از تلویزیون پخش شد به دست آورد.
به نظر می رسید که تساوی تمام شده بود وقتی که میهمان در 10 دقیقه بازی با نتیجه 1-0 پیش رفتند. اما اندکی بعد رادفورد تکل محکمی را درست در داخل نیمه حریف به دست آورد، با برایان اوون، وینگر خود یک و دو از راه دور بازی کرد و سپس یک شوت شگفت انگیز از فاصله 30 یاردی به گوشه بالای دروازه نیوکاسل زد. در حالی که رادفورد در سطح خاکی و با دستان بالا کمان میکشید، صدها مهاجم جوان زمین هرفورد او را در صحنهای از چنان وجد هذیانانگیزی غرق کردند که به اندازه اسب سفید در ومبلی یا درازمدت به بخشی از فولکلور جام حذفی تبدیل شده است. چارلی جورج پس از گلزنی برنده در فینال 1971 به پشت خوابیده بود.
ضربه باشکوه رادفورد به هرفورد اجازه داد تا با پیروزی 2-1 که با گل ریکی جورج در وقتهای اضافه به ثمر رسید، یکی از بزرگترین شاهکارهای غولکشی تاریخ جام را بیان کند. نکات برجسته این درام با تفسیری هیجانانگیز از جان موتسون جوان به میلیونها نفر در مسابقه روز منتقل شد. گل رادفورد از آن زمان تاکنون صدها هزار بار توسط هواداران مه آلود تکرار شده است.
خود این بازیکن، سفیری که بیشتر دوران حرفهای خود را در فوتبال پارهوقت غیر لیگ گذرانده و در عین حال بهعنوان نجاری کار میکرد، از جمله علاقهمندان به پخش بازی بود که میتوانستند لحظهای را بیوقفه و بدون حوصله دوباره زنده کنند. اما او معمولاً در مورد چیزی که اغلب به عنوان بهترین گل تاریخ جام حذفی توصیف می شود، متواضع بود. او به یاد می آورد: «در آن زمان حتی به فاصله تا دروازه هم فکر نمی کردم. من فقط فکر کردم: “باید این را بزنم.” می توانست در پارکینگ برود، اما نشد.»
رادفورد در ساوت المسال، یک شهر کوچک معدن زغال سنگ در یورکشایر به دنیا آمد. او در مدرسه به عنوان هافبک بازی میکرد، موقعیتی که در بیشتر دوران حرفهای خود داشت، اگرچه در دفاع کناری نیز ظاهر میشد. او که در سال 1961 به عنوان یک نوجوان توسط دسته اول شفیلد ونزدی ثبت نام کرد، در همان سال به لیدز دسته دوم منتقل شد، جایی که زیر نظر مربی-بازیکن آنها دان ریوی تمرین کرد.
در سال 1962 که در لیدز یا چهارشنبه نتوانست به تیم اصلی راه پیدا کند، در چلتنهام غیر لیگ عضو شد، جایی که او برای سه سال آینده با دستمزد هفتگی 12 پوند که با کار نازک کاری تکمیل می شد، اوقات خوشی را سپری کرد. در سال 1965 یک فاصله کوتاه با راگبی تاون وجود داشت، اما او به زودی به چلتنهام بازگشت، سه فصل دیگر را در آنجا گذراند و 318 بازی را انجام داد تا اینکه در لیگ چهارم نیوپورت کانتی او را به مبلغ 1500 پوند به خدمت گرفت و اولین تجربه فوتبالی در سطح بالاتر را به او داد.
او بعداً گفت: “در لیگ فوتبال سریعتر بود، اما سطح آمادگی جسمانی من با تمرین تمام وقت بهبود یافت و این تجربه خوبی بود.” با این حال، رادفورد هنوز در چلتنهام با همسرش آنی زندگی میکرد، سفر به ولز را سخت میدید، و همچنین کار خود را به عنوان نجار که او آن را فعالیت اصلی خود میدانست، از دست داد.
پس از دو فصل حضور در نیوپورت، که در طی آن 68 بار ظاهر شد، در سال 1961 برای انتقال به هرفورد پاره وقت، به او اجازه داد تا نزدیکتر به خانه باشد و دوباره به نازک کاری خود ادامه دهد. او گفت: “من نیوپورت را واقعاً به دلیل مسافرت ترک کردم و در فوتبال تمام وقت کمتر از بازی پاره وقت و کارم درآمد داشتم.”
اگرچه او هرگز نمی توانست آن را تصور کند، تغییر به هرفورد نیز به سرعت رادفورد را در کانون توجه قرار داد. او به سختی به اقامت خود در آنجا رسیده بود که باشگاه در جام حذفی شگفتانگیز پیش رفت و از دورهای مقدماتی تا فاصله تئوری فینال در ومبلی پیشرفت کرد. اگرچه پیروزی مهم مقابل نیوکاسل نتیجه عملکرد خوب تیم بود، اما به ناچار گل فوق العاده رادفورد – و صحنه های دل انگیز پس از آن – توجه را به خود جلب کرد.
در آن زمان او هرگز خود را در صفحه نمایش کوچک ندیده بود. او گفت: «بعد از مسابقه، من و آنی برای خوردن ماهی اند چیپس توقف کردیم و آن را در مقابل Match of the Day خوردیم. ما فکر میکردیم که دو دقیقه از نکات برجسته خواهد بود، اما آنها وارد بازی اصلی شدند. من هرگز فوتبال بازی کردن خودم را تماشا نکرده بودم، حتی نمی دانستم وقتی می دویدم چه شکلی بود. تجربه عجیبی بود.»
اگرچه رادفورد از اینکه در مرکز توجه قرار می گرفت، تملق داشت، اما از این که کانون فعالیت های رسانه ای زیادی بود، ناراحت بود. من فقط یک قسمت از آن بودم، یک ضربه. 14 نفر دیگر هم بودند که تمام آن تجربیات را با مردم هرفورد به اشتراک گذاشتند. من فقط احساس ناراحتی میکردم که مورد توجه قرار گرفتم.»
پس از پیروزی مقابل نیوکاسل، هرفورد در دور چهارم جام حذفی مقابل وستهام شکست خورد، اما پس از آن به لیگ فوتبال صعود کرد. رادفورد تا سال 1974 در این باشگاه ماند و پس از آن مدت کوتاهی به عنوان بازیکن-مدیر در ووسستر سیتی گذراند و سپس برای باث سیتی بازی کرد، جایی که آسیب تاندون آشیل در 33 سالگی به کارش پایان داد.
پایان دادن به فوتبال جدی باعث بازگشت به زادگاهش یورکشایر شد، جایی که او با آنی و دو فرزندشان، گری و دیوید، در ویکفیلد ساکن شد. او که به طور تمام وقت به کار نازک کاری مشغول شد، تا پایان عمر در آنجا ماند.
رادفورد هر سال برای یادآوری جایگاه ماندگار خود در حافظه عمومی، به فینال جام حذفی دعوت میشود تا جایزهای را به تیمی که الهامبخشترین اقدام غولکشی را در مسابقات آن سال انجام داده بود، اهدا کند.
از او آنی و پسرانشان به یادگار مانده است.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.