به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
Rishi Sunak خوب است که Liz Truss نباشد. این کیفیتی است که او را به نمایندگان محافظهکار توصیه میکند که یک جای خالی فوری برای پر کردن آن دارند، اما فقط اعتبار کوتاهمدتی را نزد مردم به او میدهد.
اعتبار دیگر سوناک بوریس جانسون نیست. نخستوزیر جدید بر این موضوع تا حد زیادی از آستانه شماره 10 تأکید کرد. او همچنین گفت که با اذعان به غیبت آن در زمان سلف خود، “شفقت” را به داونینگ استریت خواهد آورد.
سپس سوئلا براورمن را دوباره به عنوان وزیر کشور منصوب کرد.
براورمن نتوانسته است به اندازه کافی در مورد نقض زنجیره ای امنیت اطلاعات که دو هفته پیش او را اخراج کرد، توضیح دهد. او همچنین متهم به سهل انگاری و بی توجهی به قانون است که منجر به ازدحام بیش از حد وحشتناک در مرکز مدعیان پناهندگی در کنت شده است. او با انحراف زهرآگین از خود دفاع می کند و نمایندگان مخالف را به توطئه برای تسهیل “تهاجم” خارجی هایی که فقط وانمود می کنند پناهنده هستند، سرزنش می کند.
این نشان دهنده آستانه بسیار پایین ترحم و صداقت برای پذیرش در کابینه سوناک است، یا اینکه او با چنین کلماتی بازی می کند بدون اینکه بداند معنی آنها چیست.
برای بازگرداندن براورمن یک منطق سیاسی نابخردانه وجود داشت. استراتژی استاد بزرگ شطرنج. این تئوری این بود که نامزد رهبری جناح راست محافظهکار به عنوان پاداشی برای الحاق سوناک به یک کرسی در جدول بالا نیاز داشت. پذیرش فرستاده کابینه از گروه تحقیقات اروپایی یک ژست جهانی برای متحد کردن حزب بود.
شاید سوناک نیز انتظار دارد که براورمن شکست بخورد و استعفا دهد. نخستوزیر پس از انجام تعهدات خود در قبال گروه فاراگیست متعصب در نیمکتهای محافظهکاران، ممکن است وزارت کشور را در دستان توانمندتری قرار دهد.
هر محاسبه ای که باشد، هیچ سناریویی وجود ندارد که در آن برای نخست وزیر خوب به نظر برسد. یا او یک وزیر کشور را با عوام فریبی شریرانه منصوب کرد و می دانست که او بی فایده است، در این صورت او عمداً یکی از مهم ترین بخش ها در وایت هال را بدون هیچ منفعتی آشکار خراب کرد، یا این کار را به این دلیل انجام داد که نسبت به کاستی های براورمن کور است. در صورتی که آنها را به اشتراک بگذارد.
بخشی از توضیح، عدم تجربه و علاقه سوناک به هر جنبه ای از دولت به غیر از امور مالی است. او قبل از اینکه یک سیاستمدار باشد، یک بانکدار بود و به غیر از دوره ای به عنوان کیف گردان در بخش جوامع، ارتقاء وزارت او یک صعود عمودی از طریق خزانه داری بود.
او اکنون خود را به عنوان حسابدار کل کشور پیشنهاد می کند، یک شاهین بودجه که پس از گیرکردن حزبش در یک حفره مالی، برای نجات حزبش هجوم آورده است. این منطقه راحتی و همچنین قدرت برند اوست. او تصویری بهعنوان مردی بداخلاق ایجاد کرده است که در طول همهگیری، اقتصاد را روی ریل نگه داشته است. وقتی بوریس جانسون ژولیده در حال بیرون ریختن پرزکوی همسایه بود، به صفحههای گسترده نگاه میکرد.
همانطور که مقامات وایت هال که با سوناک کار کرده اند، حقیقتی در آن کاریکاتور وجود دارد. او فردی سخت کوش و با جزئیات است، چیزی که شما در صدراعظم می خواهید. اما این اکنون وظیفه جرمی هانت است. سوناک دفتر بزرگتری را به دست آورده است اما هنوز برای پر کردن آن گسترش نیافته است.
تأخیر به قیمت اعتبار او تمام می شود. برای مثال، او باید تشخیص می داد که کنفرانس آب و هوا Cop27 در مصر یک فرصت در صحنه جهانی بود. در عوض او آن را به عنوان یک حواس پرتی از شمارش لوبیا می دید و سعی کرد از آن خارج شود. حتی اگر سوناک نمیتوانست هیچ فوریت اخلاقی در مورد بحران آبوهوایی احساس کند، حداقل ممکن بود دولت مصلحتآمیز را در کنار امانوئل مکرون و جو بایدن احساس کند.
رقابت رهبری تابستان علیه تراس، سوناک را مجبور کرد که دامنه خود را گسترش دهد، اما فقط در جهت منطقه آسایش مردمی محافظهکاران. در مورد سیاست مهاجرت، او قول داد که طرح اخراج رواندا را که پیش از این انتقام جویانه و ناکارآمد بود، تشدید کند. او متعهد شد که در برابر هرگونه مداخله دادگاه اروپایی حقوق بشر مقاومت کند. او قانون برابری 2010 را به عنوان قانون «اسب تروا» توصیف کرد که توسط «فرهنگ چپگرا که به نظر میرسد میخواهد تاریخ، ارزشها و زنان ما را لغو کند» مورد سوء استفاده قرار گرفته است.
مشخص نبود که چه مقدار از آن غیرلیبرالیسم صادقانه است و چقدر برای جلب توجه جمعیت محافظه کار به نمایش گذاشته شده است. سوناک احساس می کرد که نیاز به رفع احتیاط از سبک شیک جهان وطنی را دارد که بویی از آن باقی مانده بود، علیرغم اینکه در سال 2016 رای به مرخصی داد.
اگر نتیجه تعهد به سیاستهایی باشد که نمیتوانند کارساز باشند، واقعاً مهم نیست که نخستوزیر این کار را از روی اعتقاد یا بدبینی انجام دهد. سوناک حتی ممکن است تفاوت را نداند اگر مانند تراس و جانسون، اعتقادات او انشعابات جاه طلبی باشد که هدفش کسب و حفظ قدرت است.
به این منظور، استراتژی داونینگ استریت ترکیبی از ریاضت بودجه به نظر میرسد که برای محافظهکاران سنتی، مالی و تثبیت مرز برکسیتی جذاب است تا رای دهندگانی از قلبهای سابق حزب کارگر را که اخیراً به عضویت حزب محافظهکار درآمدهاند، قفل کند.
یک نقص در این طرح این است که اقتصاد و سیاست به جهات مختلف کشیده می شوند. شعارهای پوپولیستی بدون هزینه های عمومی راهی برای برانگیختن ناامیدی عمومی است، در حالی که ناتوانی دولت را تبلیغ می کند. این امر به ویژه با مهاجرت خطرناک است. اگر سوناک از بدحجابی لفاظیهایی که پناهندگان را به عنوان ارتشی از نفوذیهای جنایتکار معرفی میکند، آشفته نشود، حداقل ممکن است نگران باشد که این امر از نظر انتخاباتی برای حزبش خودباختگی است.
هیچ سیاست مهاجرتی حق را برآورده نمی کند. این درس آشکار 12 سال حکومت محافظهکاران است. گرایش ERG و Ukip (که اکنون به عنوان محافظهکاران “دیوار قرمز” نامگذاری شده است) به هر چیزی که همیشه در برگزیت میخواستند، دست یافتند و بیشتر میخواهند. آنها همیشه بیشتر می خواهند. آنها را نمی توان با اهداف یا سرکوب آرام کرد. این چیزها فقط ثابت می کند که سیستم در حال شکست است و اشتها را برای اقدامات سختگیرانه تر تحریک می کند.
این تله ای بود که دیوید کامرون در روزی که وارد خیابان داونینگ شد، به این دام افتاد و فکر می کرد می تواند از افرادی که با او به عنوان یک گروگان رفتار می کردند و نه یک رهبر وفاداری بخرد. آنها امتیازات او را بانکی کردند و مطالبات باج را افزایش دادند.
شاید به همین دلیل است که من برای فکر کردن به سوناک به عنوان یک نخست وزیر واقعا “جدید” تلاش می کنم. او بیش از حد شبیه یک دنباله در یک فرانچایز خسته، یا بازسازی فیلمی است که بار اول به سختی کلاسیک بود.
تغییرات بازیگران، اما شخصیت های آشنا نیز وجود دارد. سوناک تقریباً همان هاله ای از رفاه حمایتی را دارد که کامرون در این کار به ارمغان آورد. مایکل گوو و هانت به کابینه بازگشتند. گفته می شود که جورج آزبورن با توصیه های سیاسی غیررسمی همراه است. نایجل فاراژ هنوز در صخره های دوور سپیدی را بیدار می کند.
ریاضت در بیت المال؛ یک محیط خصمانه در وزارت کشور. پس از 12 سال و چهار نخست وزیری، سیاست بریتانیا به همان جایی که آغاز شده بود بازگشته است، اما بسیار پست تر و فقیرتر. همه برای چی؟ سفر ما را به کجا برد؟ به برگزیت، به خشم، به تفرقه و تنزل رتبه اقتصادی. یک دوجین سال تلف شده جنگی صلیبی که توسط متعصبان ناسیونالیست به سرزمین مقدسی که وجود ندارد برای مبارزه با دشمنی که در واقع دوست ما بود راه اندازی شد و هیچ کس جز خودمان را شکست ندادیم.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.