به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
تیسیزده سال پیش، زمانی که بث تودل برای مسابقات قهرمانی جهانی ژیمناستیک در لندن در سال 2009 به خانه بازگشت، او به عنوان یکی از برگزیدگان میله های ناهموار رسید. اما تودل حتی نتوانست از مرحله مقدماتی خارج شود، به جای آن نوار بالای عنصر جدید خود را حذف کرد. در آن زمان، سقوط او بر جسارت حتی تلاش برای چنین مهارتی تأکید کرد. سیزده سال بعد، Tweddle به نمادی از تأثیر پایدار او در ورزش خود تبدیل شده است.
ظهور Tweddle به سال 2007 باز می گردد، زمانی که Tweddle پس از کسب مقام چهارم در میله های ناهموار، مسابقات جهانی را ناامید ترک کرد.
پس از مسابقات قهرمانی جهان، ما فکر کردیم: درست است، ما باید کاری متفاوت انجام دهیم. تودل می گوید. “این زمانی بود که Tweddle اختراع شد.” تودل در مورد مهارت پیچیده ای تصمیم گرفت که زمان و تمرکز نهایی را می طلبید. از میله بالا، تودل زیر میله تاب می خورد و در حالی که از سمت دیگر بالا می رفت به هوا می پرید. او به جای گرفتن میله به طور معمول، یک دستش را روی دست دیگر رد کرد و نیم چرخش را انجام داد و سپس با پشت به میله ها دوباره چنگ زد.
پس از یادگیری Tweddle، او تصمیم گرفت تا با اتصال سریع مهارت دوم – Ezhova، روال خود را به هم پیوند دهد. پس از گرفتن میله، تودل بلافاصله به سمت میله پایینی پرواز کرد و نیم چرخش را در هوا انجام داد تا میله را رو به رو بگیرد. او میگوید: «آزمایش و خطای زیاد، بسیار سرگرمکننده».
“فقط بازی کردن به [foam] توئدل اضافه میکند که واکنش داوران را میسنجید. “آیا این یک روال بود که قرار بود گل بزند؟” خیلی زود متوجه شدیم که اینطور است.» علیرغم عنوان دوم جهانی او در میلهها در سال 2010 و برنز المپیک 2012 او پس از آن، تعداد کمی در ابتدا سعی کردند با تودل ارتباط برقرار کنند. اما ژیمناستیک یک ورزش با روند است و از آنجایی که برخی با ترکیب علامت تجاری او شروع به موفقیت کردند، بسیاری از آنها پیروی کردند.
در سال 2017، جورجیا مای فنتون بریتانیایی و نینا دروائل از بلژیک، نوعی از Tweddle را اجرا کردند و این مهارت جدید Derwael-Fenton نام گرفت. در همان سال، بکی داونی، هموطن فنتون، شروع به آموزش Tweddle-Ezhova کرد. من همیشه هرگز فکر نمیکردم که بتوانم این کار را انجام دهم. وقتی برای اولین بار فکر کردم: “آیا می توانم این کار را انجام دهم؟” داونی در مصاحبه ای در سال 2019 گفت: “هوم، آیا برای داشتن شانه های بد آماده ای؟”
در آن سال روتین نوار جدید داونی به مدال نقره قهرمانی جهان منجر شد. دروائل در این میان اکنون قهرمان المپیک و قهرمان دوبل جهان است. سال گذشته، Derwael این حرکت را در حالت چیدمان (بدن مستقیم) انجام داد، که اکنون سخت ترین مهارت میله های ناهموار است. Tweddle به قدری محبوب شده است که FIG تصمیم گرفت امسال آن را کاهش دهد.
رویکرد کلی تودل به میلههای ناهموار شاید نشاندهنده بزرگتری بر روی این ورزش گذاشته باشد. در زمانی که بسیاری از روالهای دیگر طولانی، طاقتفرسا و ناکارآمد بودند، Tweddle یکی از اولین کسانی بود که به سمت یک روال نواری کاملاً ساده که توسط اتصالات پیچیده به هم متصل شده بود، ساخت. تا سال 2012، روتین او فقط 28 ثانیه به طول انجامید، یعنی حدود 15 ثانیه کمتر از آنچه در فینال سال 2008 انجام داده بود.
او میگوید: «تفکر این بود که هر چه بیشتر در نوار باشید، کسرهای بیشتری برای گرفتن وجود دارد. نه تنها این، هر چه ارتباطات کمتری انجام دهید، دستپاچههای نوپا بیشتری باید انجام دهید، خستهتر میشوید.»
فینال میلههای ناهموار المپیک 2012 شامل یکی دیگر از کارگران بسیار تأثیرگذار میلههای ناهموار، آلیا موستافینا، برنده دو مدال طلای المپیک بود. هر دو فهمیدند که انتقال سریع اما دشوار از میله پایین به بالا برای یک روال کارآمد ضروری است، بنابراین از Shaposhnikova استفاده کردند. [aka Shaposh] نیم. Shaposh-half مهارتی است که یک منجنیق ژیمناستیک را از میله پایین به بالا می بیند و در اواسط پرواز یک چرخش نیمه انجام می دهد تا با میله بلند روبرو شود.
در حالی که تودل در سال 2011 یکی از اولین افرادی بود که قبل و بعد از این مهارت ارتباط برقرار کرد، موستافینا در سال 2010 وقتی به عنوان یک نوجوان شگفتانگیز ظاهر شد، در شاپوش-هاف تسلط پیدا کرده بود. مدیسون کوسیان، دارنده مدال نقره المپیک 2016 روی میلهها میگوید: «ارزش زیادی دارد، زیرا هیچ کس دیگری واقعاً این کار را انجام نداده است.
امروزه، اتصالات پیچیده، انتقالهای شاپوش و مهارتهای متعدد آزادسازی، ارز موفقترین روتینهای مدرن بارهای ناهموار هستند. دروائل به فینال میلههای ناهموار روز شنبه در مسابقات قهرمانی جهان در لیورپول با روتینی که با شش مهارت متوالی آغاز میشود، راه یافت، در حالی که ربکا آندراسترینگ برزیلی با هم پنج مهارت متوالی آغاز میشود.
اتصالات بسیار ارزشمند هستند، اما همچنین بسیار چالش برانگیز هستند. با هر مهارتی، ژیمناستیکها باید در زمان واقعی ارزیابی کنند که آیا در موقعیتی هستند که بتوانند به حرکت خود ادامه دهند یا خیر. داونی میگوید: «برای من این قدرت مغزی میلهها است که بسیار سخت است. “مهارت ها بسیار فنی هستند و شما هیچ زمانی برای پردازش بین یکی و دیگری ندارید.”
کوسیان موافق است: “شما یک ثانیه فرصت دارید که تصمیم بگیرید کجا میله را بگیرید، چقدر به میله نزدیک هستید، آیا می توانید به مهارت بعدی متصل شوید.” خود تودل می افزاید:
«معمولاً در وسط هوای ژووا یا حتی تودل میدانستم که تاب خروجی از ژووا چیست، بنابراین میتوانستم قبل از اینکه دستانم حتی میله را بیشتر اوقات لمس کنند، تصمیم بگیرم.»
در حالی که امروزه انتشارهای بزرگ و ارتباطات بزرگتر حاکم است، ماهیت منحصر به فرد این ورزش این است که گرایش ها می توانند به سرعت بر اساس هوس های فدراسیون بین المللی ژیمناستیک و کد امتیازات در حال تغییر آن به سرعت از بین بروند.
کوسیان با اشاره به روال قدرتمند سونیسا لی از ایالات متحده می گوید: “افرادی که هیچ ایده ای در مورد ژیمناستیک ندارند و بعد آن را می بینند، مانند: “اوه، این از این دنیا خارج است.” من فکر میکنم با تعداد نسخههایی که آنها انجام میدهند، به نوعی مانند سطح بالای مردان است. اگر بتوانیم نسخههای میلههای ناهموار زنانه را حفظ کنیم، فکر میکنم آن را نیز خنکتر به نظر میرساند.»
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.