به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ،
مقامات ارشد غربی اذعان میکنند که قدرتهای غربی در گروه کشورهای G7 در هماهنگی استراتژیهای خود در چین ناکام هستند و اضافه میکنند که نیاز به انجام این کار با تثبیت قدرت شی جین پینگ در کنگره این ماه حزب کمونیست انگیزه شدیدی پیدا کرده است.
هماهنگی ضعیف گروه 7 نشان دهنده اختلاف نظر عمیقی است که در اتحادیه اروپا نیز منعکس شده است، در مورد اینکه آیا گفتگو و تجارت با چین همچنان آینده ای دارد، اگر پکن نیز به عنوان یک تهدید وجودی تلقی شود که نیازمند کنترل های استراتژیک سختگیرانه بر روابط اقتصادی است.
تجاوز چینی ها
در کنگره یک هفتهای حزب کمونیست، شی بهعنوان رهبر چین برای سومین دوره بیسابقه حول یک اصل رهبری جدید تایید شد که امنیت ملی و اتکا به خود را مقدم بر تجارت با غرب قرار میدهد و دست چین را تقویت میکند. کسانی که در G7 هستند که چین را در درجه اول یک تهدید می بینند. کنگره در واقع لغو رهبری جمعی را تأیید کرد، سیاست خارجی تهاجمیتر مبتنی بر ناسیونالیسم مارکسیستی را پیش برد و بر جاهطلبی چین برای تبدیل شدن به رهبر تکنولوژیک جهان تأکید کرد.
با انجام این کار همچنین تأیید کرد که چین، نه روسیه، بر تفکر سیاست خارجی غرب در میان مدت مسلط خواهد شد.
انواع مختلف تهدید
مقامات انگلیسی به ویژه روسیه را به عنوان “تهدید فعال” و چین را به عنوان “تهدید سریع” توصیف کرده اند – تغییری در اظهارات اخیر مدیر کل MI5، کن مک کالوم، که رفتار روسیه را به “حمله های هوای بد” تشبیه کرد. ضمن اشاره به اینکه چین در حال تغییر اقلیم است.
به روز رسانی که قرار است در سال آینده منتشر شود، برای مقاله سیاست بررسی یکپارچه بریتانیا در سال گذشته، ممکن است به طور رسمی تهدید چین را ارتقا ندهد، اما استدلال می کند که سال گذشته نشان داده است که خطر یک درگیری “قدرت بزرگ” به طرز نگران کننده ای افزایش یافته است. یک منبع گفت: «میزان بدتر شدن پیشبینیهای انجام شده در این بازبینی بسیار پایینتر بوده است».
یک رویکرد یکپارچه
این امر مستلزم آن است که غرب در مجموع برای یکپارچهسازی رویکرد خود به چین از طریق هماهنگ کردن یک استراتژی اقتصادی برای محافظت از خود در برابر اجبار اقتصادی چین و آسیبپذیریهای زنجیره تامین در حوزههایی مانند ریزتراشهها، دفاع، فناوری همجوشی، لیتیوم و انرژی تلاش بیشتری انجام دهد.
در 7 اکتبر، آمریکا با کنترل هایی که صادرات نیمه هادی های سطح بالا و همچنین تجهیزات و نرم افزارهای مورد نیاز برای ساخت آنها به چین را به شدت محدود می کرد، عملاً تلاش کرد تا پیشرفت فناوری چین را به زانو درآورد. به گفته ماتیلد ولیت در مؤسسه فرانسوی روابط بینالملل، هدف این است که تواناییهای چین در نیمهرساناها را متوقف کند تا رهبری فناوری ایالات متحده حفظ شود.
این امر همچنین مستلزم آن چیزی است که کریستیا فریلند، معاون نخستوزیر کانادا، در یک سخنرانی در بروکینگز در این ماه به عنوان «دوستی» توصیف کرد – تعهدی مبنی بر اینکه «دموکراسیها باید تلاش آگاهانهای برای ایجاد زنجیرههای تأمین خود از طریق اقتصاد یکدیگر انجام دهند»، حتی اگر این اتفاق بیفتد. با برچسب قیمت برای مصرف کنندگان
نیاز فوری به این کار وجود دارد. کمیسیون اروپا در مجموع 137 محصول را شناسایی کرده است که باید از کشورهای دیگر وارد شوند اما برای اقتصاد اروپا ضروری هستند. نیمی از آنها از چین می آیند.
در حالت ایدهآل، بریتانیا میخواهد این کار بیشتر از طریق G7، که اتفاقا بهترین راه نفوذ بریتانیا پس از برگزیت است، هماهنگ شود. جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی ایالات متحده، اخیراً G7 را به عنوان “کمیته راهبری جهان آزاد” توصیف کرد، بنابراین بین واشنگتن و لندن در انتخاب G7 به عنوان وسیله ای برای دفاع از لیبرال دموکراسی همسویی وجود دارد.
اما چنین جاه طلبی مستلزم تقسیم بار استراتژیک بیشتر بین کشورهای G7 نسبت به آنچه تاکنون دیده شده است. به طور خاص، رویکرد انگلیسی-آمریکایی در قبال چین در برلین و پاریس کاملاً مشترک نیست، جایی که به نظر میرسد تمایل برای از سرگیری گفتگو با چین پس از فروپاشی روابط با روسیه وجود دارد.
آلمان به تنهایی پیش می رود
با توجه به اینکه اقتصاد کشورش به سمت رکود پیش می رود، برای مثال، اولاف شولز، صدراعظم آلمان، به نظر مصمم است که اولین سیاستمدار غربی باشد که بعد از اینکه شی جینپینگ برای سومین دوره ریاست جمهوری بی سابقه ای به دست آورد. شولز با رد درخواست حتی از امانوئل ماکرون برای سفر برای دیدار با شی جینپینگ در نمایش همبستگی فرانسه و آلمان، در عوض گروه بزرگی از بازرگانان را به همراه هیئتی به چین در آغاز نوامبر پیش از اجلاس سران گروه 20 در اندونزی می برد. این دیدار اتحادیه اروپا و شرکای ائتلاف شولتز را عصبانی کرده است، زیرا ممکن است مانع از بازنگری دولت آلمان در مورد سیاست چین در سال آینده شود. و برای چین، آلمان چیزی است که اهمیت دارد. کوین راد، نخست وزیر سابق استرالیا، در این ماه خاطرنشان کرد: «وقتی چین به اروپا نگاه می کند، در درجه اول به آلمان نگاه می کند… این را دست کم نگیرید».
موضع شولز باعث شده است که شرکای ائتلافی او در حزب سبز به او یادآوری کنند که باج خواهی انرژی روسیه اصل اصلی سیاست آلمان پس از جنگ را رد کرد: ادغام اقتصادی با کشورهای غیردموکراسی باعث ترویج صلح، گشایش اجتماعی و تغییرات دموکراتیک می شود. در آنچه که میتوان آن را توبیخ ایالات متحده تلقی کرد، شولز سرسختانه مقاومت میکند و در آخر هفته به دی ولت گفت: «اتحادیه اروپا به خود میبالد که اتحادیهای علاقهمند به تجارت جهانی است و با کسانی که جهانیزدایی را ترویج میکنند، نمیبالد. ” او بی طرفانه تر در مورد تنوع تامین کنندگان صحبت می کند.
بر اساس مطالعهای که در ژوئن توسط موسسه اقتصاد آلمان (IW) در کلن منتشر شد، آلمان بیش از هر اقتصاد اروپایی دیگری در چین سرمایهگذاری زیادی کرده است، وابستگی که تا سال 2021 تقریباً پیوسته افزایش یافته است: «بازار فروش چین. و به نظر می رسد سود کوتاه مدت آنجا خیلی جذاب باشد.
یک مطالعه جداگانه توسط مؤسسه تحقیقات اقتصادی مونیخ Ifo گفت: «تقریبا نیمی از تمام شرکتهای آلمانی در بخش تولید در حال حاضر به «خدمات بالادستی» مهم چین وابسته هستند. اینها میتوانند بخشهای جداگانه باشند، بلکه مونتاژ محصولات نیز هستند.» جدایی اتحادیه اروپا و آلمان از چین که منجر به اقدامات تلافی جویانه از سوی چین خواهد شد، تقریباً شش برابر بیشتر از برگزیت برای آلمان هزینه خواهد داشت.
اهمیت هامبورگ
تمام این موضوع در دو هفته گذشته با عزم شولز برای اجازه دادن به یک شرکت دولتی چینی به نام Cosco برای تصاحب 35 درصد از سهام بندر کانتینری هامبورگ، بزرگترین بندر آلمان و نقطه اصلی ورود، به شدت کاهش یافته است. برای واردات چینی این مناقشه سنگ محک برای بحث در مورد خطراتی شد که آلمان با وابستگی خود به چینی که به طور فزاینده اقتدارگرا با آن مواجه است.
در اواسط اکتبر، وزیر امور خارجه آلمان، آنالنا بائربوک، به سوددویچه سایتونگ گفت: «بندر هامبورگ هر بندری نیست، بلکه یکی از بنادر کلیدی نه تنها برای ما به عنوان یک کشور صادراتی، بلکه برای کل اروپاست. ” با هر سرمایه گذاری در زیرساخت های حیاتی آلمان، این سوال باید پرسید: “در لحظه ای که چین با ما به عنوان یک دموکراسی و جامعه ارزشی مخالفت می کند، چه معنایی می تواند داشته باشد؟”
شولز، شهردار سابق هامبورگ که توسط SDP اداره می شود، استدلال می کند که چین در حال حاضر در بنادر سراسر اروپا از جمله روتردام، آنتورپ و بندر یونانی پیرئوس سهام دارد. سازش ناخوشایندی حاصل شده است که در آن چین به جای 35 درصد برنامه ریزی شده، 24.9 درصد از سهام کمتر تأثیرگذار ترمینال کانتینری را در اختیار می گیرد.
اما نوربرت روتگن، متخصص سیاست خارجی حزب دموکرات مسیحی، از اشتباه تاریخی شولز انتقاد می کند. تحقیر انسان ها در داخل چین با ادعای چین برای قدرت جهانی ترکیب شده است. اما ما همچنان به دنبال یک سیاست خارجی مرکانتیلیستی هستیم که بر دستاوردهای کوتاه مدت تمرکز دارد و هزینه ها و خطرات در بلندمدت را کاملا نادیده می گیرد. برای شولز، بندر به نظر می رسد موقعیت هدیه ای را به خود گرفته است که باید به میزبان خود شی ارائه کند.
بنابراین وقتی بریتانیا در مورد نیاز G7 به همکاری نزدیکتر با یکدیگر در صورت تشکیل یک غرب جهانی صحبت میکند، این آلمان است که بریتانیا در نظر دارد. و نه برای اولین بار، دولت محافظه کار بریتانیا خود را در موقعیت طعنه آمیزی از تشویق سبزهای آلمان می بیند.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار روز ایران و جهان آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.