به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
جیارمی هانت در مورد تصمیم گیری با “سختی چشمگیر” صحبت می کند. فرض بر این است که او از کاهش بیشتر در بخش عمومی تحت محاصره ما صحبت می کند، اما من پیشنهاد دیگری دارم. چرا 2p را روی نرخ پایه مالیات بر درآمد قرار نمی دهید؟
در نظر گرفتن آن تا 22 درصد حدود 10 میلیارد پوند در سال جمع آوری می کند و بنابراین، اگرچه ممکن است راه حل کامل برای مشکلات کنونی ما نباشد، فشار برای کاهش خدمات ضروری را که برخی از آنها در حال حاضر در وضعیت وخیمی قرار دارند تا حد زیادی کاهش می دهد. .
بدون شک چنین حرکتی باعث اعتراض کسانی در سمت راست خواهد شد که ساعات بیداری خود را با تقاضای کاهش بیشتر مالیات می گذرانند، اما در این شرایط می توان با خیال راحت آنها را نادیده گرفت. کسانی در سمت چپ خواهند بود که دست های خود را با وحشت بالا می اندازند، اما این ها همان افرادی خواهند بود که به شدت با کاهش تقریباً هر نوع مخالف هستند و این نیز قابل اعتماد نیست.
این زمان بحران است. برای سالها، عموم مردم بریتانیا توسط سیاستمداران همه احزاب به این باور رسیدهاند که میتوانند از سطوح خدمات عمومی اروپای شمالی و سطوح مالیات آمریکا برخوردار شوند، و حقیقت این است که ما نمیتوانیم. یک انتخاب باید انجام شود.
کسانی هستند که پیشنهاد می کنند کسری بودجه ما را می توان صرفاً با افزایش مالیات بر ثروتمندان پرداخت، اما صرفاً افزایش نرخ بالای مالیات بر درآمد باعث افزایش مبالغ مورد نیاز نخواهد شد و تظاهر به غیر این گمراه کننده است. این نرخ پایه در حال کاهش است که مشکل است. در بودجه نهایی خود به عنوان صدراعظم، گوردون براون – که سعی داشت محافظهکاران را در بازی خودشان بازی کند – در ازای یک دور تشویق که در عرض 24 ساعت محو شده بود، 2 درصد از نرخ پایه مالیات بر درآمد را کاهش داد. من در آن زمان فکر میکردم که این دیوانگی است و بنابراین ثابت شده است، اگرچه انصافاً اقتصاد در آن زمان وضعیت بسیار بهتری نسبت به اکنون داشت.
اگرچه افزایش در نرخ پایه مالیات هزینه اضافی را برای افراد کم درآمد تحمیل می کند، آنها همچنین عمدتاً ذینفعان خدمات عمومی هستند که از آنها خواسته می شود در تأمین مالی کمک کنند. و قبل از اینکه کسی شروع به اظهارنظر درباره شرارت هر گونه افزایش در نرخ پایه کند، ممکن است به یاد بیاوریم که وقتی مارگارت تاچر در سال 1990، پس از 11 سال قدرت، قدرت را ترک کرد، نرخ پایه 25 درصد به پوند بود. همین اواخر در سال 2007 22p بود.
این لحظه حقیقت برای حزب کارگر نیز هست. پس از 12 سال دوری از قدرت، عادت مخالفت عمیقاً ریشه دوانده است. از یک طرف، سخنگویان اپوزیسیون از تخریب خدمات عمومی ما ابراز تاسف می کنند، اما در مورد پیامدهای مالیاتی سکوت می کنند. اگر هانت نرخ پایه مالیات بر درآمد را افزایش می داد، احتمال این وجود دارد که نمایندگان حزب کارگر در مورد شرارت همه اینها بالا و پایین بپرند. که قابل اعتماد نیست. اگر حزب کارگر در مورد قدرت جدی است، نمیتواند تنها بنشیند و فریاد بزند یاهو. باید شروع به بررسی مالیات عادلانه کند.
استدلال سخت نیست. مالیاتی که نسبتاً افزایش یافته و عاقلانه خرج می شود، اشتراکی است که ما برای زندگی در تمدن می پردازیم. به همین دلیل است که ما خانوادههایی در خیابان نداریم و بیماران، بدشانسها و (بله) حتی بیجهانها از گرسنگی رها نمیشوند.
به ما گفته می شود که دولت ما اکنون بیش از هر زمان دیگری از زمان دولت آتل در اواخر دهه 1940 مالیات افزایش می دهد. دلیل خوبی برای آن وجود دارد. انتظارات عمومی از دولت امروز بسیار بیشتر از زمان آتلی است. وقتی کووید شیوع پیدا کرد، عموم مردم به درستی انتظار داشتند که دولت هرچه لازم است برای درمان بیماران و حفظ بافت اجتماعی هزینه کند.
به همین ترتیب، هنگامی که افزایش قیمت نفت برای بسیاری از مردم با فقر مواجه می شود، بیشتر مردم از دولت انتظار دارند که تقاضاهای بی رحمانه بازار را کاهش دهد. کاری که در این شرایط نمی توان انجام داد، تقاضای همزمان کاهش مالیات است. همه به جز دیوانه ترین ایدئولوگ ها این را می فهمند. و به هر حال، بر خلاف آنچه ما گاهی اوقات تصور می کنیم، بریتانیا نزدیک به انتهای جدول لیگ مالیاتی G7 و اتحادیه اروپا است.
یک بار یکی از مؤسسان که در یک سکوی نفتی در سواحل غربی آفریقا کار می کرد، با من تماس گرفت. اگرچه همسر و فرزندانش بدون شک از مزایای خدمات عمومی ما برخوردار بودند، اما از این که معافیت از مالیات بر درآمدی که در حین کار در خارج از کشور از آن برخوردار بود، در معرض تهدید برخی اصلاحیههایی بود که وزارت خزانهداری در قوانین مالیاتی انجام میداد، خشمگین بود. من پاسخ دادم که اگر میخواهد از سکوی نفتیاش پیاده شود و از کشورهای اطراف دیدن کند – نیجریه و جمهوری دموکراتیک کنگو به ذهنش میرسد – میتواند خودش ببیند که زندگی در کشورهایی که مالیات کم یا اصلاً افزایش نمییابد، چگونه است. جایی که مالیاتی که افزایش مییابد اغلب بهشدت نادرست خرج میشود. بدون شک رای او را از دست دادم، اما به نظر می رسید که برای آشنایی او با واقعیت بهایی ارزش دارد.
در انتخابات، من پیش بینی می کنم که محافظه کاران بار دیگر به عنوان حزب مالیات های پایین ظاهر شوند. در گذشته برای آنها خوب عمل کرده است – حتی اگر آنها گاهی اوقات یک بار در سمت خود برعکس عمل کرده اند. با این حال، این بار، تنها افراد ساده لوح احتمالاً به آن علاقه دارند. هرگز زمان بهتری برای استدلال برای خدمات عمومی با بودجه مناسب وجود نداشت. کارگر نباید تردید کند.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.