به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
آ صبح پنجشنبه در ماه جولای و گردشگران در خارج از زادگاه قدیس حامی اسنک بارهای فوتبال جمع می شوند. در مجموع هفت بازدیدکننده وجود دارد – یک خانواده چهار نفره، یک جفت مستمری بگیر برنزی و یک خانم تنها با کلاه سطلی گلدار. او به قسمتی از کاغذ فکر میکند، خانواده به صفحههای گوشی اشاره میکنند و مانند مرغهای گرسنه دعوا میکنند، و این زوج برای باز کردن چتر میجنگند که انگار در حال محاسبه نحوه مونتاژ یک تفنگ AK-47 برای اولین بار هستند. پیدا کردن این شاگردان فرهنگ بازی ما در اینجا، خارج از خیابان اصلی 29، Roslin، در Midlothian، به آرامی هیجانانگیز است. آنها نیز باید آمده باشند تا ببینند جان لاوسون جانستون، مخترع نابغه بووریل، کجا متولد شده است.
به جز، آنها چندان علاقه ای به پلاکی که نام او را به رخ می کشد، ندارند. سپس هر هفت نفر با حواس پرتی دور می شوند و من متوجه می شوم که به دنبال کلیسای کوچک هستند: تام هنکس، رمز داوینچی، شوالیه های معبد و همه اینها. آنها نوع اشتباهی از جام مقدس هستند.
شماره 29 یک کلبه ماسه سنگی بی سر و صدا با پنجره های خوابگاهی است که مانند چشم های قورباغه از سقف آن بیرون زده است. آن پلاک – بالا و سمت راست درب ورودی، نقطه زیبایی این خانه – تولد جانستون در اینجا، در سال 1839 را اعلام می کند و نام ساده ای را ارائه می دهد: “بنیانگذار چای بیف Bovril”.
جانستون جوان در قصابی عمویش در Canongate در ادینبورگ شاگردی کرد و در عین حال شیمی می خواند و بر علم نگهداری غذا تمرکز می کرد. با ادامه تجارت خانوادگی تا بزرگسالی، در سال 1874 جانستون قراردادی را برای تامین جیرههای کنسرو گوشت گاو برای ارتش فرانسه به دست آورد.
او در حین بازدید از کانادا برای تامین منابع، یک شرکت کنسرو گوجهفرنگی را تأسیس کرد که به سرعت شروع به ساخت اختراعی کرد: گوشت گاو مایع جانستون. این کارآفرین آن را به عنوان یک نوشیدنی گرم در کارناوال های یخی مونترال فروخت و به دنیا آمدن یک سنت نوشیدنی در فضای باز بود که روزی به مونتروز و فراتر از آن منحرف می شد.
در اوایل دهه 1880، اختراع جانستون در لندن ساخته و به بازار عرضه شد. او گفت که این نام دوباره به بووریل تبدیل شد، نامی که به گفته او، “به خاطر سیگار برای من آمد”. دو نیمه آن از منشأ دوگانه سرچشمه گرفته است: رئیس، لاتین برای گاو، و Vrilya، یک شخصیت قوی و نیروی حیات در رمان Bulwer Lytton، The Coming Race. این نوشیدنی که بهعنوان جایگزینی برای مشروبات الکلی تبلیغ میشد، در اواخر دوران ویکتوریایی و اوایل دوران ادواردین اعتدال رشد کرد و جانستون را خوشحال کرد. Bovril همچنین به عنوان یک انتخاب میهن پرستانه، درمانی برای بیماری های پزشکی و یک دمنوش ورزشی – انفیه مایع برای سبیل همه کاره ویکتوریایی تحت فشار قرار گرفت.
در سال 1900، جانستون در حالی که سوار بر قایق تفریحی خود بود، در کن، یک میلیونر درگذشت. بعدها، اختراع او تبدیل به یک عنصر اصلی آشپزی و سپس فرهنگی فوتبال شد. با این حال، اکنون به نظر می رسد که ارجاعات به Bovril بسیار بیشتر از فروش روز مسابقه است. این یک توتم نمادین بازی ما است: چیزی که ما به جای انجام آن می گوییم. و با این حال، به ندرت با مغازهای از تراس که منوی آن Bovril ارائه نمیشود، برخورد میشود. این مانند یک گالری هنری بدون نقاشی خواهد بود.
همیشه تبردها و همیشه فنجان های پلی استایرن. فراتر از Bovril، اینها موارد حیاتی، پیش نیازها، هستند موقعیت. اینها اجزای بهترین اسنک بارها هستند. یک تونیک طبقه کارگر که در غیر این صورت محدود به سالن کلیسا یا سالن موی محلی باستانی است. و یک جام فنری به رنگ سفید برفی که با موادی از آینده دیروز ساخته شده است. رویارویی با این دو نفر مهم نیست که کجا هستید یک بازگشت به خانه است.
عناصر مشابهی نیز وجود دارند که می توانند این درخشش را ایجاد کنند. یک کابینت پای در رنگ خاکستری کروم ورق کاغذی، محتویات آن مانند ارتشی که در شرف شارژ شدن در صف قرار گرفته است. بطری های عظیم سس فشرده با گدازه های سس کچاپ در لبه. ستارگان فلورسنت روی دیوارها با حروف نشانگر “Mars 70p” یا “Monster Munch 50p” را نشان می دهند. قوطی های چای که در تخیل کودک شبیه موشک های فضایی هستند. یک سینی فرمیکا بژ که با ردیفهای منظمی از کاپها یا تاپیکهای Kwenchy یا سایر تزئینات کمتر خالدار از لذت خفه شده است. آنها مکانهایی هستند که «چند بسته: نباید جداگانه فروخته شود» یک هشدار نیست، بلکه نشان افتخار است.
دریچه پذیرایی در پارک تامسون زمین لوچی یونایتد در شمال داندی اکثر این معیارهای آسمانی را برآورده می کند. “آیا شاتر را بالا ببریم؟” از مردان کمیته مهربانی که جلوی دروازه ایستادهاند، بپرسید و یک ساعت و نیم قبل از شروع بازی برای خود توضیح دهید. با پیراهن ها و کراوات های بی عیب و نقص خود و با پوزخندهای حرارتی خود، بلافاصله افکار محبت آمیز پدربزرگ های دیرباز را فرا می خوانند. با تکان دادن سر به سمت دریچه موافقت می شود که «آنها» تا الان آماده شده باشند و بنابراین یکی از مردان به چین های فلزی کرکره ضربه می زند: «مویرا، می توانی برای این دو آقا بغلت کنی، لطفاً؟»
کرکره با صدای بلند باز می شود، گیوتین معکوس است. پشت پیشخوان، مویرا و ژانت تابارد پوشیده اند. پای ها در کابینت نقره ای جمع می شوند و گرم می مانند. بووریل 1.20 پوند است. مویرا 32 سال در اینجا کار کرده است، ژانت بیش از یک دهه است. آنها هرگز هیچ یک از بازی را نمی بینند. هنگامی که عموم مردم سرو می شود، زمان آن فرا رسیده است که بازیکنان بعد از بازی، غذای خارج از منوی خود را از چیپس در سس کاری درست کنند. هیچ مشکلی در دریچه وجود ندارد، به غیر از غم و اندوهی که به حق برای کودکانی که آداب خود را رها می کنند، وارد می شود. توبیخ داده می شود، کلمات جادویی درخواست می شود و هاریبو یا ایرن برو به درستی ارائه می شود.
مویرا و ژانت شاهد روال معمول هستند، آن محور حامیان. آنها نسخههای Lochee خود را از فنهای تایپکست میبینند که در هر زمین در زمین پاشیده شدهاند. ورود زود هنگام یورتمه سواری، همان زمان، همان پای وجود دارد. پس از آن کسانی که غذاخوری را درست قبل از شروع بازی وارد می کنند، می آیند، زمانی که هر کاری برای اسفنج کردن لجر انجام می شود.
نیمهتایم با گالوپرها شروع میشود، قبل از سوت برای شکست دادن صف و با ترس از این جمله: «ما تمام شدهایم» شروع میشود. وقتی آن سناریو آشکار می شود و طراوت همیشگی آنها نمی تواند بلعیده شود، هر شکستی در یک ساعت بعد به گردن این فاجعه می افتد. Scotch Pie یا The Twix یک خرافات است.
به سمت دریچه ها و سوله ها، به کلبه ها و وسایل نقلیه تغییر کاربری داده شده می رویم. برای هواداران، دیدار یک مراسم دیگر است، یکی دیگر از پست های روز مسابقه. برای باشگاهها، اینجا اتاق دیگری در خانه است، Moiras و Jeanettes آن بخشی دیگر از خانواده است.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.