به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
دورانی به همان اختصار که شروع شد بسته شد. صدر اعظم کواسی کوارتنگ در مینی بودجه خود در سپتامبر به طرز سرسام آوری دوران جدیدی از رشد، رشد و رشد را اعلام کرد که ناشی از کاهش مالیات بدون بودجه در مقیاسی خیره کننده است. در یکی از شگفتانگیزترین چرخشهای تاریخ اقتصادی و سیاسی بریتانیا، او و او تنها سه هفته زنده ماندند. اکنون این یک سوال باز است که آیا نخست وزیر و دولت می توانند زنده بمانند و حتی حزب محافظه کار در پوشش فعلی اش. هرگز شکست تا این حد به خودی خود تحمیل نشده است، تا این حد مطلق و اینقدر سزاوار. Nemesis از غرور پیروی کرده است، اما با این کار، نهادهای حکومتی را تا حد خود و زندگی همه افراد مورد آزمایش قرار داده است.
این یک اسپاسم سه هفتهای بود که نقطه اوج یک دوره دوم و طولانیتر است، دورانی که در سال 1976 آغاز شد، زمانی که صدراعظم وقت، دنیس هیلی، زود به کنفرانس صندوق بینالمللی پول رفت تا در مورد وام عظیمی برای محافظت از استرلینگ در آمریکا مذاکره کند. قیمت کاهش شدید هزینه های عمومی اجماع پس از جنگ بر سر مدیریت اقتصادی جان خود را از دست داد تا تاچریسم بازار آزاد جایگزین آن شود. با تقارن دقیقی از سرنوشت، کوارتنگ 46 سال بعد از جلسه صندوق بینالمللی پول زود به خانه رفت تا اخراج شود و ببیند که جرات از بودجه کوچکش جدا شده است. عصر اقتصاد بازار آزاد آزادیخواهانه که چنین نفوذی بر حزب محافظهکار و بحثهای اقتصادی و سیاسی گستردهتر داشت، به همان شیوهای دراماتیک که راهاندازی شد، مرده است.
زیرا هیچ صدراعظم محافظه کار هرگز تلاش نمی کند کاری را که کوارتنگ انجام داد تکرار کند. نویسندگان جمعی – جمعی از سیاستمداران راستگرای حزب محافظه کار برکسیتر با محوریت گروه تحقیقات اروپایی، اندیشکده های دست راستی، به ویژه مؤسسه امور اقتصادی و مؤسسه آدام اسمیت، و تشویق کنندگان رسانه های دست راستی – کشف و تحقیر شده اند. روغن مار فکری و سیاسی را تبلیغ می کردند. هیچ مدرکی برای حمایت از تز «کاهش قطرهای» وجود نداشت مبنی بر اینکه داراییهای عمومی باید سازماندهی شوند تا سرمایههای کلان را به سمت ثروتمندترین افراد هدایت کند، صرف نظر از تأثیری که بر فقیرترین افراد و حجم بدهیهای عمومی حاصل میشود، که در پاسخ به رشد اقتصادی منجر میشود. که همه از آن سود می برند. این یک مزخرف اقتصادی بود، نادیده گرفتن حقایق آنچه واقعاً در پشت رشد اقتصادی نهفته است، نادیده گرفتن آمادگی بازارهای سرمایه برای خرید بدهی دولت بریتانیا در چنین مقیاسی و به آتش کشیدن هر مفهومی از انصاف.
واکنش خیلی قابل پیش بینی بود. بازارها به طور چشمگیری هزینه اوراق قرضه دولتی بریتانیا را با پیامدهای جدی برای نرخ بهره تمام بدهی ها، از جمله وام مسکن، افزایش داده اند. برای بازگرداندن اعتبار مالی خود، دولت مجبور شد به راه اندازی یک دوره ریاضت مالی شدیدتر از آنچه توسط جورج آزبورن تحمیل شده بود، فکر کند. در همین حال، رای دهندگان که به هزینه های وام مسکن به شدت بالاتر می اندیشند، خدمات عمومی را تا حد زیادی کاهش می دهد و محرومیت بیشتر برای فقرا را به شدت کاهش می دهد، به همه اینها نه گفته است، و پیشتازی 30 درصد یا بیشتر را در نظرسنجی حزب کارگر ارائه می دهد.
مقیاس این عقب نشینی توسط صدراعظم تازه منصوب شده، جرمی هانت، نشان داده می شود. در مصاحبههای اولیه که به وضوح بازارها را به همان اندازه مردم هدف قرار داده بود، با کمی صداقت گفت که او با یک صفحه تمیز شروع میکند، ممکن است مالیاتها به جای کاهش هزینههای عمومی بالا برود، ممکن است کاهش هزینههای عمومی دردناکی در پیش باشد و هیچ چیز وجود ندارد. گرامی لزوماً ایمن است – چه هزینه های دفاعی و چه نمایه سازی کامل مزایای رفاهی. این رد محور اصلی کاهش مالیات سیاستهای کوارتنگ است، که خود چیزی بیش از دفترچهای نیست که لیز تراس بر اساس آن رهبری محافظهکاران را با حمایت اعضای حزب به دست آورد.
شوک او از این تغییر در رفتار افسردهاش در کنفرانس مطبوعاتی نه دقیقهای که در بعدازظهر جمعه برگزار کرد مشهود بود – آنقدر متقاعدکننده که بازارها دوباره سقوط کردند. او نخست وزیری است بدون فلسفه سیاسی قابل اجرا، بدون برنامه سیاسی، بدون هدف، بدون پایگاه در حزب خود و بدون مأموریت انتخاباتی. عنوان او بهعنوان اولین ارباب خزانهداری دارای عنوان است: کنترل و هدایت سیاست اقتصادی به طور کامل به هانت واگذار شده است، که در واقع اکنون دولت را اداره میکند. تعدادی از نمایندگان محافظهکار نگران هستند که هرگونه اظهارنظر عمومی از سوی او اوضاع را بدتر کند، زیرا حتی اجازه دادن به او برای پاسخگویی به سؤالات نخستوزیر دیگری، وسوسه کردن سرنوشت سیاسی است.
اما جایگزینی نخست وزیر دوم با نخست وزیر سوم در یک دوره پارلمانی بدون برگزاری انتخابات عمومی جدید، اصول اساسی دموکراتیک را مطرح می کند. برگزیت نه تنها اقتصاد بریتانیا را متحول کرد، بلکه رکودی را که تراس میخواست از آن فرار کند، مجبور کرد، بلکه حزب محافظهکار را چنان منحرف کرده است که دولت و نهادهای عمومی ما را بهعنوان ابزاری الحاقی به سیاستهای داخلی خود – خواه نگرشش نسبت به خدمات ملکی – در نظر میگیرد. ، دادگاه عالی، اخلاق عمومی یا بی بی سی. همین اتفاق نباید برای دموکراسی ما بیفتد. باید درک کرد که هر جانشین تراس فقط می تواند قبل از ارائه یک انتخابات عمومی سرپرست باشد.
خط نقره ای در یک چشم انداز غم انگیز این است که کنترل فاجعه آمیز جناح راست بر سیاست عمومی شکسته شده است. تراس در یک چیز حق داشت: خروج کشور از رکود اقتصادی امری ضروری است. جایگزینی برای اقتصاد قطرهای، افزایش سرمایهگذاری عمومی و خصوصی همراه با افزایش صادرات، محرکهای جهانی رشد اقتصادی است. بریتانیا به یک تغییر گام به سمت بالا در سرمایه گذاری عمومی نیاز دارد و باید سیستم مالی و مالکیت خود را برای تقویت شرکت های بزرگی که نوآوری و سرمایه گذاری می کنند، بازسازی کند. این کشور باید تجارت خود را با اتحادیه اروپا از طریق همسویی کامل با بازار واحد و اتحادیه گمرکی تقویت کند. واگرایی با قوانین اتحادیه اروپا باید از دستور کار خارج شود. برای افزایش درآمد، سیستم مالیاتی بریتانیا، به ویژه مالیات بر املاک مسکونی و تجاری، باید به طور کامل اصلاح شود. ما نمی توانیم مالیات شورا را بر اساس ارزیابی املاک سال 91 ادامه دهیم. گزینه هایی که راست ایدئولوژیک آن ها را وتو کرد، اکنون بالاخره امکان پذیر و روی میز است. کشور مشتاق ثبات، حکمرانی خوب و راه حل است. روشن است که حزب کارگر خواهد بود که آنها را تأمین کند – احتمالاً زودتر از این. بهتره آماده باشه
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.