به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
افیا فهد صالح، مکالمه در مرکز کار در خاطره می ماند. چند سال پس از ورود به منسفیلد به عنوان یک پناهنده سوری که امیدوار بود در لیورپول، منچستریونایتد و چلسی آزمایش شود و فوتبال خود را ادامه دهد، وقتی از او پرسیده شد که به طور ایدهآل قصد دارد کدام حرفه را دنبال کند، نگاه سرد و متعجبی داشت. . صالح میگوید: «گفتم که دروازهبان بودم و دوست دارم برای یک تیم کار کنم. “خانم، و من هنوز می توانم مکالمه را تصویر کنم، او به من گفت: “تو خواب می بینی.” اکنون من واقعاً دوست دارم او را ببینم تا به او بگویم که در یک تیم حرفه ای به نام منسفیلد تاون کار می کنم و به جایی که هستم بسیار افتخار می کنم.
صالح نقش خود را به عنوان مربی دروازه بان آکادمی در منسفیلد با کار به عنوان معلم ورزش در مدرسه ابتدایی کرسنت در شهر ترکیب می کند. پس از مشاهده یک تبلیغ محلی، او از اینکه توسط مدیر آکادمی، ریچارد کوپر، و مدیر باشگاه لیگ دو، نایجل کلاف، فرصتی به او داده شد، که به صالح اجازه دادند فصل گذشته برای چند ماه در کنار کادر مربیگری خود کار کند، سپاسگزار است.
منسفیلد پول میدهد تا صالح مجوز یوفا B را تکمیل کند، دورهای که او یک جلسه را در مقابل مربی دروازهبانان انگلیس، مارتین مارگتسون برگزار کرد. صالح می گوید: «من به پارک سنت جورج رفتم. “وای، اینجا جایی است که تیم انگلیس تمرین می کند.” این یک رویا بود که به حقیقت پیوست.»
فاصله زیادی با حمص دارد، جایی که او برای الکرامه بازی کرد و عناوین داخلی را به دست آورد و در لیگ قهرمانان آسیا شرکت کرد. او پس از گرفتار شدن در آتش متقابل جنگ داخلی سوریه، زمانی که همسرش، تحریر، در انتظار اولین فرزندشان، نور بود، شهر را ترک کرد.
«یک شب، ارتش ها درست پشت خانه من، در خیابان جمع شدند تا شناسنامه مردم را بررسی کنند و تانک ها را برای ارسال بمب و موشک آوردند. می توانستم همه چیز را بشنوم. در طول شب آنها شروع به حمله به یکدیگر کردند. ما وسط بودیم. من یک آپارتمان در این ساختمان داشتم که سه طبقه بود و طبقه بالای آن بمباران شد. آپارتمان من در طبقه اول بود. از همان موقع صبح گفتم: صبح فرار می کنیم. بیشتر نه.'”

صالح به مدت چهار ماه به باشگاهی در امارات متحده عربی پیوست، اما به دلیل نگرانی از ترک عزیزانش، خانواده خود را به اردن برد. او قبل از درخواست پناهندگی از طریق آژانس پناهندگان سازمان ملل، سه سال و نیم را در آنجا گذراند. به او گفته شد که قبل از اینکه مقصدش را تغییر دهند در ایالات متحده مستقر خواهد شد. “آنها گفتند: “آیا هنوز مایل به آمدن هستید؟” من می گفتم: “بیا، بله، لیورپول، منچستریونایتد، منچسترسیتی، بله، من می خواهم بیایم!”
به محض ورود به منسفیلد در سال 2015، او نمی توانست یک کلمه انگلیسی صحبت کند و اگرچه فرهنگ لغت سنگین انگلیسی-عربی خود را همیشه به کلاس ها و دوره ها می برد، اما این مصاحبه را با درک کامل زبان انجام می دهد. او صراحتاً درباره همه چیز صحبت می کند، از بت کردن جانلوئیجی بوفون، گوگلینگ کلاف، ملاقات با گری لینهکر، عشق فزاینده او به ماهی و چیپس و ژاکت سیب زمینی، و دستیابی به فرهنگ لغت فوتبال. “من شنیدم “درایو، رانندگی”… اوه “با فوتبال رانندگی کن، برو جلو”. صالح با لبخند می گوید: باشه، متشکرم. و سپس: شلاق بزن، شلاق بزن. منظورت از شلاق زدن چیه؟ اوه، از آن عبور کنید. باشه ممنون من باید بتوانم از این نوع کلمات در جلساتم استفاده کنم.»

صالح در دوره رهبری کالج ثبت نام کرد و یک سال را در یک مدرسه متوسطه کار کرد تا از سه کودک سوری حمایت کند تا اینکه در AFC Mansfield و مدرسه ای که اکنون دو بار در هفته در آن کار می کند، داوطلب شود. من از این کشور یاد گرفتم که اگر چیزی نخواهی، هرگز به آن نخواهی رسید.
من الان بیش از دو سال آنجا هستم. من به انگلستان نیامده ام که از دولت سود بگیرم و روی مبل بنشینم. من به انگلستان آمدم تا یاد بگیرم، خودم را توسعه دهم، شغل مناسبی پیدا کنم، از خانواده ام حمایت کنم، جامعه خود را حمایت کنم و الگوی خوبی در مقابل فرزندانم باشم. من به آنها می گویم: “اگر زود بیدار شوید، در حالی که آنها کار خود را انجام می دهید.” [others] خوابند.»
خانواده صالح به همراه سه خانواده سوری دیگر به منسفیلد نقل مکان کردند و متوجه شدند که این یک نعمت است که در قسمتهای جداگانهای از شهر زندگی میکنند. صالح میگوید: «من این موضوع را با گری لینهکر ذکر کردم.» او به یاد میآورد که چگونه مهاجم سابق انگلیس به او گفت که در زمانی که برای بارسلونا بازی میکرد، سعی میکرد وقت زیادی را با مهاجران سپری نکند. لینکر برای بخشی از کتابی برای حمایت از پناهندگان با صالح مصاحبه کرد.
او از من پرسید: چگونه زبان را یاد گرفتی؟ به او گفتم که چگونه سعی میکنم زیاد درگیر خانوادههای دیگر نباشم، زیرا میدانستم که این موضوع بر زبان انگلیسی من تأثیر میگذارد. بنابراین ما همین طرز فکر را داشتیم… حالا وقتی مسابقه روز روی بچههای من است، بگویید: “بابا، این گری لاینکر است، دوست شما.” من می گویم: “خب، من دوست دارم او دوست من باشد!”
از زمان ورود به انگلیس، او مادرش را فقط در تماس های ویدیویی دیده است و واجد شرایط شرکت در مراسم خاکسپاری پدرش در سال 2017 نبود. او با دوستانش در سوریه در تماس است، اما اخیراً توانسته است اخبار مربوط به وقایع خانه را دریافت کند. دو یا سه سال اول اصلاً آن را تماشا نکردم زیرا دلخراش است.» – و منظره آنجا بسیار تغییر کرده است.

در گذشته زندگی عالی بود: با بازی برای یک تیم، در شهر قدم می زنید، بیشتر مردم شما را می شناسند و می خواهند عکس بگیرند، و ناگهان همه چیز از بین می رود. افتضاح است. قبل از فرار تصمیم گرفتم به خانه بروم تا مقداری از وسایلم را بیاورم. وقتی به آنجا رفتم خانه ام سوخت. تمام جام ها، عکس های من رفته بودند. ببخشید، من احساساتی می شوم.» او در حالی که اشک در چشمانش جمع می شود، می گوید. “این کار آسانی نیست.”
هدف صالح این است که ظرف پنج سال در لیگ برتر کار کند. این مرد 37 ساله چگونه به سفر خود به این نقطه فکر می کند؟ من می خواهم بگویم که این یک دستاورد بزرگ است. بازسازی زندگی ای که در گذشته داشتی بسیار سخت است، با زبان جدید، فرهنگ جدید، فضای جدید، غذای جدید، همه چیز جدید.
“نکته اصلی این است که به خود ایمان داشته باشید، به آنچه دارید و به جایی که می خواهید بروید ایمان داشته باشید. من فقط به یک فرصت نیاز داشتم. من پول نمیخواستم، فقط یک فرصت میخواستم.»
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.