به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
اچباورش نمیشود حالا، وقتی در میانه گرداب هستیم، اما یک روز این هم گذشته خواهد بود. و وقتی که شد، وقتی از روان درام ساعتی خارج شدیم – دیگر به صفحه خیره نمیشویم، تماشای هواپیمای کواسی کوارتنگ در حال انجام یک چرخش واقعی در آسمان در مسیر شلیک او در تاچ داون، به جرم انجام کاری رئیسش از او می خواست که این کار را انجام دهد – ممکن است آنقدرها هم پیچیده به نظر نرسد.
مورخان به گذشته نگاه خواهند کرد و نقطه منشا جنون کنونی را خواهند دید، نقطهای که توضیح میدهد چگونه یک نخستوزیر جدید میتواند شاهد سقوط دولت خود در عرض چند هفته باشد، حتی اگر در حال حاضر با صدای بلند آن علت را نام ببریم. وقتی کتابهای درسی آینده به فصلی میرسند که ما در آن زندگی میکنیم، در پاییز 2022، با تابستان 2016 شروع میشود: برگزیت و توهم خاصی که آن را پیش برد.
آنها به تأثیر آشکار تصمیم بریتانیا برای خروج از اتحادیه اروپا و نقشی که در سرنگونی کشوری که زمانی به خاطر ثباتش شهرت داشت، اشاره خواهند کرد. آنها ممکن است با اصول اولیه شروع کنند. آنها می نویسند که خروج، اقتصاد بریتانیا را به لطف کاهش 5.2 درصدی تولید ناخالص داخلی منقبض کرد. کاهش 13.7 درصدی در سرمایه گذاری و کاهش مشابه در تجارت کالا. این انقباض خودساخته به توضیح این موضوع کمک میکند که چرا بریتانیا شوکهای بینالمللی – برای مثال تورم فزاینده – را سختتر از بقیه احساس کرد. اگر اقتصاد شما کوچکتر است، یا باید مالیات بیشتری از مردم بپردازید تا خدماتی را که انتظار دارند بپردازند، یا آن خدمات را قطع کنید یا وام بگیرید. راه های دیگری وجود ندارد.
مگر اینکه به تفکر جادویی متوسل شوید. که ما را به دومین ارتباط علّی بین دیوانگی اکنون و نقطه عطف سال 2016 می رساند. برگزیت پیوند بین حکومت و عقل، بین سیاست و شواهد را شکست. تا قبل از برگزیت، سیاستمداران به ندرت با نادیده گرفتن حقایق تجربی یا منطق ابتدایی کنار می آمدند. اما در سال 2016 آنها وانمود کردند که یک کشور میتواند روابط تجاری خود را با نزدیکترین همسایگانش ضعیف کند و ثروتمندتر شود، که مانند این است که بگوییم میتوانی در یک حمام یخ قدم بگذاری و گرمتر شوی. زمانی که تابوی تفکر جادویی شکسته شد، زمانی که فانتزی به یک عادت محافظهکاران تبدیل شد، ترسونومیکس اجتنابناپذیر شد – با لبخند اصرار داشت که میتوانید مالیاتها را برای ثروتمندترین افراد کاهش دهید، «مطلقاً» هیچ کاهشی در خدمات عمومی ایجاد نکنید و وامگیری را همزمان کنترل کنید.
اما راهی کمتر آشکار وجود دارد که برگزیت از طریق آن، گره گشایی بزرگ کنونی را به مرگ سیاسی پیش بینی شده تبدیل کرد. این ایده ای را که بیش از هر چیز دیگری میل به خروج از اتحادیه اروپا را تقویت می کند روشن می کند: آن را توهم حاکمیت نامید.
شعار ترکها، «کنترل را پس بگیرید»، از بریتانیاییها میخواست که محدودیتهای بروکسل را کنار بگذارند و یک بار دیگر به کشوری مغرور و مستقل تبدیل شوند – کشوری که به تنهایی سرنوشت خود را تعیین میکند. آنها قول دادند که پس از برگزیت، بریتانیا تنها ارباب سرنوشت خود خواهد بود، بدون نیاز به مشورت یا حتی همراهی با دیگران.
سه هفته از زمانی که کوارتنگ بودجه کوچک خود را ارائه کرد، شاهد شکست این توهم بودیم. زیرا تراس و صدراعظم سابق او بیرحمانهترین یادآوریها را دریافت کردند که در دنیای وابسته به هم ما چیزی به نام حاکمیت خالص و بدون قید و شرط وجود ندارد. هیچ دولتی بدون توجه به دیگران نمی تواند آنچه را که دوست دارد انجام دهد. در این مورد، محدودیت حاکمیت اتحادیه اروپا نبود، بلکه بازار پول بود. اما حکم آنها به اندازه هر فرمان بروکسل الزام آور بود. در واقع بیشتر از این بود. آنها دستور برکناری صدراعظم را پس از تنها 38 روز ریاست جمهوری و لغو استراتژی اقتصادی دولت دادند. این بازارهای مالی هستند که کنترل را پس گرفته اند.
هیچ یک از این رویدادها نباید غافلگیر کننده باشد. افراد زیادی بودند که هشدار دادند این اتفاق خواهد افتاد، از جمله حریف تابستانی تراس، ریشی سوناک. اما تراس و کوارتنگ به هر حال پیش رفتند و اعلامیههای خود را به گونهای صادر کردند که گویی تنها بازیگران روی صحنه هستند، غافل از این که شما نمیتوانید 43 میلیارد پوند کاهش مالیات بدون بودجه را بدون کسانی که انتظار دارید به شما پول قرض بدهند اعلام کنید. یک دیدگاه – در این مورد با ایجاد یک جهش فوری در هزینه وام. شما نمی توانید به سادگی از ناظر مخارج رسمی، دفتر مسئولیت بودجه عبور کنید، بدون اینکه بازارها به این نتیجه برسند که شما غیرقابل پیش بینی و در نتیجه غیرقابل اعتماد شده اید و به یک ریسک بد تبدیل شده اید.
همانطور که شش سال پیش بقیه به دلیل اشاره به آن مورد تمسخر قرار میگرفتند، چیزی به نام حاکمیت نامحدود در قرن بیست و یکم وجود ندارد: هر کشوری باید با همسایگان خود، اقتصاد جهانی و واقعیت کنار بیاید. اما ترکها و تراس نوکیش غیورشان از شنیدن آن خودداری کردند. وقتی سوناک سعی کرد این حقایق ابتدایی را بیان کند، اعضای حزب محافظه کار فکر می کردند که او یک ورزشکار بد است. وزیر دائمی خزانه داری، تام اسکالر، تجسم چنین تفکر کسل کننده و مبتنی بر واقعیت تلقی می شد و بنابراین تراس او را اخراج کرد.
این هفته سانجی راجا، اقتصاددان ارشد بریتانیایی دویچه بانک، به یک کمیته مشترک گفت بریتانیا با شکل منحصربهفردی از شوک تجاری مواجه است: «از سال 1955، از زمان شروع ثبت حسابهای ملی، ما شاهد این نوع کسری تجاری نبودهایم». عجیب بود، زیرا من نیز به اواسط دهه 1950 فکر می کردم، به ویژه بحران سوئز در سال 1956. شکست آن ماجراجویی نظامی اکنون به عنوان لحظه ای تلقی می شود که سطلی از واقعیت سرد به صورت بریتانیا پرتاب شد، تحقیر و تحقیر. کشور را از توهمات امپریالیستی خلع کرد و آن را مجبور کرد بپذیرد که دیگر ابرقدرتی جهانی نیست که بتواند به تنهایی عمل کند. بریتانیا برای مدتی این درس را آموخت: تنها پنج سال پس از سوئز، این کشور درب اروپا را می زد و خواستار پیوستن به باشگاه می شد.
اما برخی، بهویژه در حزب محافظهکار، هرگز این توهم قدیمی را از بین نبردند. در سال 2016، دوباره بازگشت، محافظهکاران در اوج برگزیت صحبت میکردند که بریتانیای جهانی بار دیگر در اقیانوسهای جهان، آزاد از دست محدودکننده اتحادیه اروپا، آماده بازگشت به عظمت واقعی خود است. محافظهکاران شش سال است که این دود را استشمام کردهاند، و مینیبودجه تراس-کوارتنگ نتیجه آن بود: سیاست اقتصادی سوئز، اقدامی فاجعهبار از حاکمیت تصوری امپراتوری.
همانطور که بسیاری از اقتصاددانان خاطرنشان کردند، تراس طوری رفتار می کرد که گویی بریتانیا، ایالات متحده، صادرکننده ارز ذخیره جهان است، و بازارها برای قرض دادن به آن پول، تحت فشار قرار گرفتند. مانند آنتونی ادن قبل از او، او نمیتوانست بپذیرد که جایگاه بریتانیا آن چیزی نیست که بود: هرگز نمیتواند مانند پادشاهی در افسانهها حاکم باشد و بتواند جهان را به خواست خود خم کند. این نوع حاکمیت همیشه یک فانتزی بود، که هم برگزیت را تغذیه می کرد و هم از آن تغذیه می شد.
اکنون او مجبور شده است که واقعیت را کنار بگذارد، زندگی سیاسی دوستش را کنار بگذارد و آنچه را که یک سیاست امضا بود کنار بگذارد. او مسئول حوادث نیست. او حتی مسئول دولت خودش هم نیست. جرمی هانت قراری بود که به او تحمیل شده بود. رفتار او در کنفرانس مطبوعاتی بعدازظهر خود در روز جمعه – شوکهشده، شکننده – نشان میدهد که او معنای کامل آنچه را که اخیراً رخ داده است را جذب نکرده است.
او تمام شده است، پوسته توخالی یک نخست وزیر. اما این بزرگتر از آن است. حباب برکسیت ترکیده است. کشور دیده است که توهم توری جزیرهای که میتواند جزر و مد را کنترل کند، چیزی بیش از یک رویای تب و در عین حال خطرناک نبود. ما می توانیم Trussonomics را مرده تلفظ کنیم. روزی را بیاور که بتوانیم همان هذیان را بگوییم که آن را به وجود آورد.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.