آبراموویچ تنها یکی از لیست طولانی مالکان آلوده است. آیا ورزش شویی پایانی ندارد؟ | دیوید گلدبلات

به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،

آرعمان آبراموویچ غیرعادی نیست. این ارزش تاکید دارد. 18 سال مالکیت آبراموویچ به عنوان مالک چلسی، هر چقدر هم که ثروتمند باشد و از نظر سیاسی به اندازه یک فرماندار سابق یک استان روسیه در ارتباط باشد، بهترین نمونه شناخته شده از روش هایی است که قدرت اقتصادی و بازیگران سیاسی شکل گرفته و بر آنها تسلط پیدا کرده اند. فوتبال جهانی

فراتر از آبراموویچ، نحوه استفاده رژیم ولادیمیر پوتین از این بازی را در نظر بگیرید. باشگاه‌های پیشرو روسیه به الیگارش‌های متحد، شرکت‌های دولتی و جنگ‌سالاران محلی، مانند رمضان قدیروف، رئیس جمهور چچن، اختصاص یافته است. اولتراهای فوتبال به عنوان عضله برای جنبش های جوانان ersatz و ارعاب مخالفان سیاسی استخدام شده اند. دیگر الیگارش های منعطف و غیرمجاز که هنوز مالک باشگاه های خارجی هستند عبارتند از دمیتری ریبولوفلف در موناکو و کلوب بروژ و ایوان ساویدیس، رئیس پائوک تسالونیکی.

شرکت دولتی گازپروم از فیفا و یوفا و همچنین چلسی، شالکه 04 و ستاره سرخ بلگراد، سه باشگاه در بازارهای مهم سیاسی برای این شرکت، حمایت مالی کرده است. و جواهری در تاج و تخت، روسیه حق میزبانی جام جهانی 2018 را به دست آورد و دهکده ورزشی پوتمکین را برپا کرد که هم اعتراض داخلی نسبت به اصلاحات فاجعه بار بازنشستگی و هم بدخواهی بین المللی خود را پنهان کرد.

روسیه در این مورد تنها نیست. در 20 سال گذشته، فوتبال، در بسیاری از نقاط جهان تحت استعمار قدرت و پروژه های سیاسی قرار گرفته است. چرا دولت ها، سیاستمداران و جنبش های سیاسی جهان چنین علاقه بی سابقه ای به این بازی نشان داده اند؟

پول برای بعضی ها یک عامل است. رئیس جمهور اسبق هندوراس رافائل کالخاس را در نظر بگیرید که با گرفتن رشوه های هنگفت از صدا و سیما، تلاش کرد تا از نظر مالی بازنشستگی خود را با ریاست اتحادیه فوتبال هندوراس، نهادی که حتی از دفتر رئیس دولت فاسدتر و غیرشفاف تر است، تضمین کند.

فوتبال همچنین مکان مناسبی برای پولشویی بیشتر است. جنایتکاران سازمان یافته روسی دقیقاً برای این منظور باشگاه های کوچک پرتغالی را خریدند، در حالی که فوتبال کلمبیا و مکزیک همچنان مملو از پول مواد مخدر است.

با این حال، فوتبال چیزهای بسیار جذاب‌تری را ارائه می‌کند تا گزینه‌های صرفاً اختلاس یا تغییر پول. حداقل، همراهی با بازی باعث ایجاد نمایه و محبوبیت محلی می شود. به طور اساسی‌تر، عرصه‌های محبوبی برای بازی تئاتر سیاسی، هویت‌های محلی آماده و تشریفاتی شده و منبعی از روایت‌های قابل انعطاف برای تزیین پیشرفت سیاسی ارائه می‌دهد. اگر به درستی استفاده شود، نه تنها برای سیاستمداران محلی یا ملی، بلکه برای دولت های ملی در صحنه جهانی می تواند این کار را انجام دهد.

در نتیجه، بسیاری از سیاستمداران مانند روسای جمهور لولا، احمدی نژاد، موگابه و اردوغان به طور سیستماتیک هواداران فوتبال را در شخصیت های عمومی خود که به دقت ساخته شده اند و استعاره های فوتبال را در زبان خود وارد کرده اند. سیلویو برلوسکونی و مائوریسیو ماکری صعودهای سیاسی خود را به ترتیب به عنوان روسای آث میلان و بوکا جونیورز آغاز کردند. دیگران در واقع در زمان قدرت بازی را حرفه ای انجام داده اند، مانند اوو مورالس از بولیوی یا ویکتور اوربان مجارستانی.

افزایش محسوس درگیر شدن سیاستمداران با این بازی صرفاً ناسیونالیسم هولناک یا تمرینی برای ابهت شخصی نبوده است – هر چند هر دوی آنها به وفور وجود داشته است – بلکه به طور فزاینده ای فوتبال را به موضوع مداخله دولت تبدیل کرده است.

با نگاهی به کتاب پوتین، علی اف ها، خاندان حاکم پس از شوروی در آذربایجان، با پروژه های استادیوم های فرعونی، میزبانی مسابقات قهرمانی فوتبال اروپا در سال گذشته و لیگ اروپا در سال 2019، به دنبال ستم بین المللی به دلیل سابقه بد حقوق بشری خود هستند. نهایی و استفاده از شرکت نفت دولتی برای حمایت از یوفا و اتلتیکو مادرید.

در مجارستان و ترکیه، برنامه‌های چند میلیارد پوندی بازسازی استادیوم توسط اوربان و رجب طیب اردوغان برای کمک به پرورش طبقه جدیدی از الیگارش‌های ساختمانی و مستغلات متحد استفاده شده است و هر دو در واقع فوتبال خود را به دست آورده‌اند. باشگاه ها، Puskás Akadémia و استانبول Başakşehir.

آمریکای لاتین به طرز خسته کننده ای با کاربردهای سیاسی فوتبال آشنا است و قرن بیست و یکم شاهد تسلط کوتاه مدت چاویستا بر فوتبال ونزوئلا و نبرد تلخ 10 ساله بین چپ و راست بر سر ملی شدن و سپس خصوصی سازی حقوق تلویزیون داخلی فوتبال داخلی بوده است.

با این حال، جاه طلبی واقعی در آسیاست، جایی که حتی تیم های کوچک هم می توانند رویاپردازی کنند. پس از تصمیم گیری در مورد استفاده از پول عمومی برای خرید منچستریونایتد، حکومت نظامی میانمار به ثروتمندترین مردان این کشور دستور داد تا یک لیگ برتر میانمار را ایجاد و تأمین مالی کنند. در چین، جایی که “سه آرزو” شی جین پینگ – راهیابی، میزبانی و برنده شدن در جام جهانی مردان – به اولویت های رسمی ملی تبدیل شده است، یک برنامه فوتبال مدرسه بزرگ برای تحقق آن آغاز شده است.

امارات متحده عربی، عربستان سعودی و قطر، که هر کدام صاحب یک باشگاه فوتبال بزرگ اروپایی هستند، هزینه های زیادی را صرف حمایت مالی از فوتبال می کنند و نفوذ قابل توجهی در فیفا، یوفا و همچنین در فوتبال آسیا دارند. در قطر، بازی مهم‌ترین ابزار در برنامه توسعه اقتصادی و شهری این کشور و قوی‌ترین پلان در سیاست خارجی آن است.

چیزی که در این مورد بسیار قابل توجه به نظر می رسد این است که، مانند ورود آبراموویچ به چلسی، در بیشتر موارد مورد استقبال قرار گرفته و حتی مورد استقبال قرار گرفته است، هیچ جایی واضحتر از پذیرش مالکیت دولتی عربستان در نیوکاسل یونایتد توسط لیگ برتر در حالی که جنگ وحشیانه در یمن به خشم خود ادامه می دهد.

فدراسیون‌ها و لیگ‌های فوتبال جهان با بی‌احتیاطی همه این‌ها را پذیرفته‌اند، علی‌رغم اینکه همچنان به تقوای قرن نوزدهم «ورزش و سیاست با هم قاطی نمی‌شوند» به زبان می‌آورند. حتی در جایی که مجبورند با واقعیت‌های سیاسی عصر ما روبرو شوند، نه مشروعیت دارند و نه سند قانونی یا سیاسی برای انجام کار زیادی در این زمینه – برای مثال، لیگ‌های خودمان با “آزمون یک فرد مناسب و مناسب” ادامه می‌دهند. طراحی شده برای حذف کلاهبرداران کوچک، نه قدرت های جهانی.

اگر فوتبال به مهم ترین فضا در فرهنگ عامه جهانی تبدیل نمی شد، هیچ کدام از اینها اهمیت چندانی نداشت. هیچ کدام از اینها مهم نیست اگر شست و شوی ورزشی کار نمی کرد، و فوتبال تأثیری را نمی خرید، اما آنها این کار را می کنند، همانطور که هواداران چلسی به دقت نشان دادند که نام آبراموویچ را فریاد می زدند در حالی که دیگران با وضعیت اسفناک اوکراین همبستگی نشان می دادند.

خوب، چه چیزی باید انجام شود؟ می‌توانیم با تغییر مالکیت اجتماعی همه باشگاه‌های فوتبال شروع کنیم. می توانستیم بر سخت ترین مقررات مالی و قانونی موسسات فوتبال پافشاری کنیم. ما می‌توانیم از فدراسیون‌های ملی و بین‌المللی فوتبال، توانمندسازی بازیکنان و هواداران و دموکراسی‌سازی عمیق‌تر آنها، شفافیت و پاسخگویی واقعی را مطالبه کنیم. سیاست در آینده نزدیک فوتبال را ترک نمی کند. سوال این است که ما چه نوع سیاستی می خواهیم؟

دیوید گلدبلات نویسنده توپ گرد است: تاریخچه جهانی فوتبال و بازی زندگی ما است.

این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.

منبع

درباره ی aban_admin

مطلب پیشنهادی

بازی های برگشت نیمه نهایی لیگ اروپا و لیگ کنفرانس اروپا – زنده | لیگ اروپا

به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ، اتفاقات کلیدی فقط رویدادهای کلیدی را …