به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ،
مندر خیابانهای متلاشیشده لیمان، شهری اوکراینی که تهاجم روسیه، ماهها اشغال و نبرد وحشیانه هفته گذشته برای آزادسازی آن را پشت سر گذاشته است، شواهدی از عقبنشینی و شکست آشفته و خونین روسیه در همه جا وجود دارد.
یک سرباز اوکراینی که از مخزن یک ایست بازرسی سابق روسی در حومه شهر دونباس بیرون میآید، یک نسخه روسی از جنگ و صلح تولستوی را در دست میگیرد و آن را در کنار یک بطری آب دور ریختهشده و پر از مهمات تفنگ قرار میدهد. او در داخل به یک نماد ارتدکس که به دیوار چسبانده شده اشاره می کند.
سرنوشت ساکنان سابق گودال مشخص نیست: آیا آنها اکنون زندانی هستند یا در جنگ کشته شده اند. یا اینکه آیا آنها در جریان تعقیب و گریز بعدی به سمت کرمینا جان خود را از دست دادند، جایی که یک کاروان روسی در حال فرار بی وقفه توسط نیروهای اوکراینی گلوله باران شد.

یا شاید آنها توانستند فرار کنند تا همچنان بیشتر تعقیب شوند، زیرا ضد حمله اوکراینی به عقب راندن نیروهای روسی ادامه می دهد.
فقط وسایل و وسایل شخصی نبود که اینجا رها شد. روس ها همچنین مردگان خود را پشت سر گذاشتند تا نگران سگ های لیمان شوند، اجسادی که در سه روز گذشته توسط تیم های امدادی اوکراین جمع آوری شده است.
اما در امتداد جاده های باریک خارج از لیمان است که به نظر می رسد درگیری شدیدترین بوده است.
آسفالت سوراخ شده و پر از ترکش و قفسه های موشک است، خودروهای زرهی سوخته روسی در فاصله کمی از سنگرها و گودال های منفجر شده قرار دارند. مین های ضد تانک اخیراً خنثی شده هنوز در برخی نقاط قابل مشاهده است.

در اینجا درختان مثل چوب کبریت با موشک و توپ شکسته شده اند.
سیاستمداران، تحلیلگران و سربازانی که در این نبرد شرکت کردند، بر اهمیت لیمان و خطوط راه آهن آن به عنوان “دروازه شمالی” به استان لوهانسک تاکید می کنند. اما معنای واقعی ضربه روانی به روحیه نیروهای روسی است که خطوط آنها در شرق و جنوب دچار فروپاشی فزاینده ای شده است.
با عقب راندن نیروهای روسی در بخش اطراف لیمان، ارتش اوکراین به اهداف بعدی خود چشم دوخته است: Lysychansk و Sievierodonetsk و شهر باخموت دونباس که روس ها همچنان در تلاش برای پیشروی هستند.
و مهمتر از همه، سقوط لیمان به نیروهای اوکراینی در سمت شمالی رودخانه سیورسکی دونتس جای پایی گذاشته است.
تا هفته گذشته توسط سربازان ارتش 20 تسلیحات ترکیبی روسیه و نیروهای Bars-13 از گارد روسیه – که برخی از آنها قبلاً از استان خارکف عقب نشینی کرده بودند – اشغال شده بودند – هنگامی که حمله رخ داد، به سرعت در محاصره ای که به سرعت در حال بسته شدن بود به دام افتادند زیرا روستاها در خارج از آن قرار داشتند. شهر که در میان تپههای غلتان قرار داشت، به سرعت در هم پیچید.
آنچه واضح است این است که ارتش اوکراین راهی برای نبرد پیدا کرده است که بسیار ماهرتر و انعطافپذیرتر از روسها است – که به شدت به خطوط تدارکاتی متزلزل خود متکی هستند – که سریعاً برای قطع، محاصره و نابودی واحدها تکه تکه هستند.
و آن روسهایی که برای جنگ ماندند با گلولهها و شلیک موشک از بین رفتند. یا تیراندازی در جنگل ها.
در تقاطع یک تقاطع همسطح و یک جاده، درختان اطراف یک سنگر روسی گویی توسط یک دست غول پیکر، جاده پر از گلوله های توپ، تکه هایی از لباس و بقایای انسان است.
در بررسی صحنه، “پرچمدار” افسر اوکراینی که از زمان حمله روسیه در فوریه در این بخش جنگیده است، گفت که در حالی که روس ها به جاده ها تکیه می کردند، اوکراینی ها آنها را از این جنگل ها کمین کردند.

زمانی که آنها برای اولین بار آمدند، آنها یک نیروی بزرگتر با سلاح های سنگین تر بودند. بنابراین ما به خطوط بهتر عقب نشینی کردیم.
اما پس از موفقیتهای اوکراین در خارکف و ایزیوم در ماه سپتامبر، نیروهای آنها به اینجا عقبنشینی کردند، اگرچه واقعاً خود را سازماندهی نکردند. سپس فرماندهان ما فرصتی دیدند که آنها را بزنند.
من در دوران شوروی به عنوان افسر آموزش دیدم و برخی از افسران روسی اینجا نیز همین آموزش را داشتند.
آنها حرفه ای بودند، اما این افسران ارشد آنها بودند که آنها را ناامید کردند. او با تایید گزارشهای اطلاعاتی بریتانیا میگوید که آنها خواستار عقب نشینی شدند، اما آنهایی که بالاتر بودند به زندگیشان اهمیتی نمیدادند. در نهایت آنها بیش از حد مشغول الحاق غیرقانونی و جشن های خود بودند.
فکر نمیکنم هرگز دستور عقب نشینی داده شود. در نهایت آنها خود را سازماندهی کردند تا با وجود دعوت به تسلیم فرار کنند.»
اکنون پس از نبرد، تنها بقایای جاه طلبی های امپراتوری روسیه، گرافیتی است که توسط اشغالگران سابق بر روی دیوارها کشیده شده است، خط خطی “روسیه حکومت می کند!” در کنار کتیبه های شهرها و مناطقی که سربازان از آنجا آمده بودند.
برای معدود ساکنانی که همه اینها را پشت سر گذاشتند، عواقب پس از آن تلخ بوده است.
بیرون از خانه آپارتمانی که او در طبقه پنجم زندگی می کند، اولنا گریگوریونا، 69 ساله، در حال پخت اسپاگتی در تابه ای روی آتشی بود که شوهرش با چوب های خرد شده تغذیه می کرد.

او می گوید که از نزدیک شدن زمستان در شهری بدون بنزین و بدون پنجره در خانه اش خسته است و می ترسد، کلماتی که می توانند حال و هوای جمعی را خلاصه کنند که کمتر سرخوشانه به نظر می رسد تا افسرده.
زمانی مکانی با حدود 27000 نفر – که بسیاری از آنها در راه آهن کار می کردند – تنها صدها نفر باقی مانده اند که با دوچرخه یا پیاده در خیابان های ویران شده حرکت می کنند.
بسیاری، مانند اولنا، مسنتر هستند، نمیتوانند یا نمیخواهند فرار کنند وقتی جنگ فرا رسید.
او می گوید: «در اشغال روسیه سخت بود. حقوق بازنشستگی من نرسید و فقط ماهی یک بار به ما کمک غذایی می دادند. ما سربازان روس را زیاد ندیدیم و وقتی دیدیم تقریبا هیچ تعاملی وجود نداشت.
در طول نبرد هفته گذشته، در حالی که نیروهای اوکراینی روس ها را در یک شکست خونین بیرون راندند، اولنا در زیرزمین خود پنهان شد، تنها زمانی که متوجه شد که پرچم آبی و زرد اوکراین بر روی ساختمان مجاور برافراشته شده است، پایان یافته است. “آن موقع بود که فهمیدم تمام شده است.”
دعوا، حداقل
راه رفتن با دو چوب و با آپارتمان آسیب دیده در جنگ، برای اولنا جنگ هنوز از بین نرفته است، با صدای بوم های خط مقدم جدید در دوردست، یادآوری دیگری است.
او با ناراحتی می پرسد: می خواهم بدانم. “این همه برای چه بود؟”
در یک مغازه خواربار فروشی بدون برق و قفسه های نیمه خالی، چند صف برای آنچه در دسترس است، پرداخت با پولی که دارند – hrvna اوکراین یا روبل تحمیل شده توسط اشغالگران.
بیرون، تعداد انگشت شماری از پلیس اوکراین که تازه به شهر بازگشته اند، در خیابان های خالی گشت می زنند.
ویکتور سرهییوویچ، 75 ساله، میگوید: «من برای نان آمدم. اما چیزی وجود ندارد. قبلاً یک نانوایی بزرگ در شهر وجود داشت اما در درگیری به آن ضربه زد. حالا کار نمی کند.»
سرهییوویچ مدتی قبل از حمله هفته گذشته پس از تمام شدن پول به لیمان بازگشت.
تنها چیزی که می خواهیم کمی آرامش و فرصتی برای سازماندهی زندگی و دیدن بازسازی شهر است. این تنها سومین روز از خروج روس هاست. درگیری بسیار بلند بود و من در زیرزمین خود پنهان شدم. بعد از اینکه درگیری شروع به خاموش شدن کرد، رفتم تا شیشههایم را تعمیر کنم و آنجا بود که دیدم سربازان اوکراینی آمدهاند.»
در جاده یک آمبولانس نظامی سعی می کند راه خود را از طریق گیر کردن در جاده های پشتی پیدا کند. همانطور که به جلو حرکت می کند، یکی از پزشکان دری را برای مدت کوتاهی باز می کند تا مصدوم را که در داخل شیارها تکان می دهد، بررسی کند.
جم را پاک می کند و با ناله آژیر خود در دوردست ها ناپدید می شود. جنگ اوکراین هنوز به پایان نرسیده است.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار روز ایران و جهان آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.