به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
اسome “برنامه رشد”. میلیونها نفر با آیندهای روبرو میشوند که نه مستحق آن بودند و نه برای آن آماده بودند، بنابراین ناگهان فاجعه رخ داد. پرداخت کنندگان وام مسکن به طور غیرمنتظره ای تحت فشار قرار خواهند گرفت. همه صاحبان خانه با کاهش شدید قیمت مسکن روبرو هستند که بیشتر ثروت آنها در آن نگهداری می شود. بدتر از آن، کسانی که به خدمات و مزایای عمومی کارآمد وابسته هستند با محرومیت و حتی فقر مواجه می شوند.
خزانه داری که مجبور به کاهش هزینه های 40 میلیارد پوندی در ماه نوامبر برای پرداخت هزینه کاهش مالیات ناخواسته لیز تراس است، مجبور است دولت را فلج کند تا اعتبار مالی را بازگرداند. سرمایه گذاری سرمایه، بودجه علمی، مدارس و بیمارستان های جدید، افزایش مزایا و دستمزدهای بخش دولتی مطابق با تورم – همه آنها را فراموش کنید. بریتانیا به جای محرکی برای رشد، با نابسامانی شدید اقتصادی و اجتماعی و رکود تورمی مداوم مواجه است. ریاضت برگشته است، این بار در مقیاسی حماسی.
زمزمه کنید – این جایی است که برگزیت به طور اجتناب ناپذیری منجر شده است. هیچ برگزیتی وجود ندارد که بتواند با ارزشها، باورها و منافع اقتصادی بریتانیا مطابقت داشته باشد. یک رأی دموکراتیک به یک کودتای جناح راست تبدیل شده است، که به یک برنامه آزادیخواهانه مخرب منجر می شود، تلاشی برای کوچک کردن دولتی که جناح راست آن را متورم می داند، برای حذف آخرین بقایای مقررات، تلاش برای کاهش مالیات ها، هر چند که برای حفظ خدمات عمومی حیاتی باشد. همه اینها به نام «شرکت رهایی بخش» و اجبار به «اتکاء به خود» به آنچه که برگزیت به عنوان نیروی کار تنبل و تضعیف شده در نظر گرفته می شود. خط از برگزیت تا شکست هفته گذشته مستقیم و آشکار است.
اتحادیه اروپا هرگز در بین 10 نگرانی برتر رای دهندگان قرار نگرفت: این وسواس جناح راست بریتانیا بود که آن را نمادی از مقررات “دولت بزرگ” می دانست. بدتر از آن خارج بود. بله، اتحادیه اروپا در تلاش برای ایجاد استانداردهای مشترک محصول، خدمات و حرفه ای در سراسر کشورهای عضو، همراه با آزادی های متحد برای تامین منافع یک منطقه اقتصادی قاره ای، مجبور به تنظیم مقررات است. اما برای آزادیخواهان آمریکایی، که بر جناح راست بریتانیا تأثیرگذار هستند، هر مقرراتی لزوماً اجباری است، آزادی را محدود میکند و از نظر اخلاقی مذموم است. این آزادی خواهان در جهانی موازی زندگی می کنند که در آن تنها مسئولیت اخلاقی در قبال خود است: حتی ضمیر «ما» نیز اجباری است زیرا «من» فرد را در بر می گیرد. اگر چنین فکر می کنید، پس هر دستورالعمل اتحادیه اروپا برای هر هدفی باید لزوماً با آخرین دستورالعمل مخالف باشد.
بدتر از آن، اتحادیه اروپا به منبعی از قانون تبدیل شد که در مجلس عوام، که در محافل دست راستی وجود دارد تا از طریق حزب محافظه کار به طبقه بالای انگلیسی حق امتیاز بدهد، سرچشمه نمی گیرد. اتحادیه اروپا ممکن است در حال ایجاد یک بازار قارهای، استانداردهای با کیفیت بالا و رقابت در سطح قاره باشد، اما مفهومی خاص از آزادی و یک ایده منفعت طلبانه از حاکمیت را تهدید میکند.
این یک دغدغه اقلیت بود – تا زمانی که مهاجرت برجسته شد. ناگهان، دورنمای اتحاد بین آزادیخواهان انگلیسی و طبقه کارگر مسن سفیدپوست پدیدار شد. نابغه بدخواه نایجل فاراژ را به همراه برکسیهای قابل قبول در سمت چپ، مانند رئیس کاریزماتیک RMT، میک لینچ، اضافه کنید، و بقیه تاریخ است.
عضویت در اتحادیه اروپا یک موهبت ناشناخته بود: 40 سال رشد اقتصادی را برای بریتانیا به وجود آورد که به بریتانیا اجازه داد تا به جامعه ای لیبرال تر تبدیل شود و در عین حال از مسائل سخت در رسیدگی به ناکارآمدی های عمیق سرمایه داری خود اجتناب کند. بخش بهتری از شهر رونق گرفت، منطقه داخلی قارهای را ارائه داد، در حالی که سرمایهگذاران چند ملیتی بخشهایی از اقتصاد بریتانیا – از خودرو گرفته تا صنایع غذایی – را چرخاندهاند که میتوانند آزادانه از بریتانیای ارزان قیمت به بازار واحد اتحادیه اروپا صادرات داشته باشند. شرکتهایی مانند وودافون میتوانند به چند ملیتی تبدیل شوند و استانداردهای بریتانیا را از طریق برکت اتحادیه اروپا به استانداردهای جهانی تبدیل کنند. مناطق ما با بودجه سخاوتمندانه اتحادیه اروپا حمایت شدند. ضعفهای دیرینه، از کوتاهمدت مالی بومی گرفته تا یک سیستم آموزشی ضعیف مزمن، پنهان شدند. در جایی که بریتانیا با مقررات ضعیف عمل نکرد، از تامین امنیت سواحل تمیز گرفته تا ارتقای امنیت در محل کار، اتحادیه اروپا برای پنهان کردن شکستهای بریتانیا وارد عمل شد.
برگزیت همه اینها را خراب کرده است. تلاش های مذبوحانه برای احیای بازار سهام لندن به عنوان یک آهنربای مالی بین المللی، نمی تواند تشخیص دهد که با جدا شدن از اتحادیه اروپا، بازار سهام منطقه ای در حال شکست است: سرمایه گذاری داخلی راکد شده است. صادرات کالاها و خدمات در حال کاهش است. هیچ شرکت جدیدی هرگز نمی تواند مسیر Vodafone به مقیاس را بازتولید کند. بریتانیا باید مدل اقتصادی دیگری ابداع کند که مکان جدید و منزوی آن در جهان را منعکس کند.
بوریس جانسون میتوانست در مورد ارتقاء سطح، تبدیل شدن به یک ابرقدرت علمی و بازگرداندن عظمت شهر صحبت کند، اما بدون عضویت در اتحادیه اروپا همه چیز داغ بود. بریتانیا زمانی رهبری علم و امور مالی اتحادیه اروپا را بر عهده داشت. بیشتر نه. زمانی پایه مالیاتی برای افزایش سطح مالی و جذب سرمایه گذاری داخلی داشت. بیشتر نه. برای تراس، کوارتنگ و بقیه فرقه روز قیامت تنها یک راه به جلو وجود دارد – انقلاب آزادیخواهانه. از این رو فاجعه هفته گذشته.
شکست خواهد خورد و نه تنها به دلیل تنفر اجتماعی و سیاسی. کل تز اشتباه است. سرمایه داری نمی تواند جوامعی را که در آن فعالیت می کند فقیر کند: برای فعالیت باید مجوز کسب کند. آژانس دولتی برای به اشتراک گذاشتن ریسک فلج کننده با تجارت ضروری است. باید حداکثر دسترسی به بازارهای مقیاس قاره وجود داشته باشد: آنچه واضح است اروپا است. یک دولت آزادیخواه ایالات متحده، با دلار به عنوان ارز ذخیره جهانی، می تواند در مقیاس تروسی وام بگیرد. بریتانیا منزوی نمی تواند.
جایگزین مدلی است که حزب کارگر در حال ایجاد آن است: مشارکت بین دولت و کسب و کار، دنبال کردن یک استراتژی صنعتی که برای رویارویی با چالش های ملی طراحی شده است – تغییرات آب و هوایی، داده ها، مراقبت، انعطاف پذیری – و در عین حال توجه به ایجاد یک سازمان قوی تر و عادلانه تر. جامعه. موفقیت مستلزم جبران کوتاهمدت مالی و پایه مهارتهای ضعیف، و ارتقای شرکتهای هدفمحور است. اما، بسیار مهم، بازارهای اتحادیه اروپا باید به روی تجارت، فناوری پیشرفته، دانشگاه ها و امور مالی ما باز شود. بریتانیا باید به اتحادیه گمرکی بپیوندد. و باید بخش به بخش با قوانین و مقررات اتحادیه اروپا هماهنگ باشد. تنها بدین ترتیب است که چشم اندازی از رشد صادرات – و همراه با رشد سرمایه گذاری – برای ارتقای استانداردهای زندگی ما وجود دارد.
کابینه سایه ممکن است نخواهد در مورد آن صحبت کند، اما این منطق اجتناب ناپذیر موقعیت آن است. با این حال، واقعیت بر سیاستمداران شلوغ است: تراس در اولین نشست جامعه سیاسی اروپا در پراگ این هفته که توسط رئیس جمهور مکرون حمایت می شود، شرکت خواهد کرد تا در مورد امنیت دفاعی و انرژی اروپا بحث کند. یک منافع جمعی اروپایی وجود دارد که بریتانیا نیز بخشی از آن است. هفته گذشته شاهد اوج آزادیخواهی و اوج شکاکیت اروپایی بودیم.
راهپیمایی طولانی و آهسته بازگشت به جایی که بریتانیا اکنون به آن تعلق دارد آغاز می شود – به قلب اروپا.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.