به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
چیزی که در مورد دربی یکشنبه منچستر عجیب بود این بود که چقدر روتین احساس می شد. هنگامی که مجارستان در سال 1953 در ومبلی انگلیس را با نتیجه 6-3 شکست داد، امتیازی بود که در سراسر جهان شنیده شد، ناقوس مرگ برای هر حس ماندگار برتری فوتبال انگلیس و تأیید عالی بودن تیم گوستاو سبس. راضیترین چشمها را به دوران جدید فوتبال باز کرد و حتی در آن روزهای گلهای آزاد، نتیجهای غیرعادی بود که صحبت از «6-3» به معنای ایجاد تصاویری از ناندور هیدگکوتی بود که تظاهر انگلیسی را در میان مه ومبلی خرد میکرد. .
یکشنبه 6-3 بود، خوب، دقیقا چه؟ مانند بازی در سال 1953، به نظر نمی رسید که بیان کاملی از شکاف بین دو طرف باشد: تیمی که سه بازی را به دست آورد، باید همزمان با بزرگی شکست احساس تنبیه می کرد و بسیار خوش شانس بود که تنها با یک سه شکست خورده بود. -حاشیه گل خواندن گزارشهای 53، شنیدن گزارشهای کسانی که در آن بازی کردهاند یا آنجا بودهاند، به این معناست که مشاهده یک تغییر پارادایم، آگاهی سپیدهدم، آهسته و سپس ناگهانی، چه احساسی دارد، که دیگر هیچ چیز مثل قبل نیست. ، اینکه هر چیزی که فکر می کردید می دانید باید دوباره ارزیابی شود، مجدداً تنظیم شود. یکشنبه هیچ کدام از اینها را نداشت.
حتی در 4-0 قبل از نیمه، زمانی که واقعاً به نظر می رسید که سیتی ممکن است ادامه دهد و دو رقمی شود – نام ادکاک، استوارت و وایت، گلزنان هت تریک سیتی در پیروزی 10-1 سیتی مقابل هادرزفیلد در سال 1987، به نظر می رسید. برای مدتی در مورد اتحاد زمزمه میکردم – چیزی که قابل توجه بود این بود که سیتی چقدر ویرانکننده بود، یا یونایتد چقدر ضعیف بود تا اینکه همه اینها احساس معمولی داشتند. سیتی خیلی بهتر از یونایتد است. چرا نباید آنها را به این شکل بیرون بیاورند؟
این فوتبال مدرن است، زمانی که امتیازهای بزرگ امری عادی است. این سیتی است که اکنون میانگین 5 گل در هر بازی خانگی در لیگ را دارد. این یونایتد است که در پنج بازی از 10 بازی خارج از خانه گذشته خود در لیگ، 4 گل یا بیشتر دریافت کرده است. این ارلینگ هالند است که از زمان حضورش در سیتی به طور میانگین 1.75 گل در هر بازی در لیگ کسب کرده است که 16.67 درصد بیشتر از گلزنی در هر بازی در جام ملت های آفریقا 2002 است. او در خانه میانگین 2.25 است که بیشتر از هر یک از 5 جام ملت های گذشته و ایتالیا 90 و یورو 2016 است.
شاید تعداد هت تریک های سیتی در 9 دقیقه نیمه دوم به اندازه کل تاریخ بازی قبلی انجام شده باشد، اما می توان حدس زد که اریک تن هاگ به خانه نرفت و ساعت ها سرش را زیر بالش فرو برد. الکس فرگوسن پس از باخت 5-1 در دربی در سال 1989 داشت. همچنین حس شوک مشابهی نداشت که سیتی در سال 2011 با نتیجه 6-1 در اولدترافورد پیروز شد – بازی که نشان دهنده تغییر موازنه قدرت در منچستر بود، حتی اگر یونایتد بیشتر نیمه دوم را 10 نفره بازی می کرد و سه گل بسیار دیرهنگام برای تاکید بیشتر لازم بود. در حال حاضر این فقط روش است. 6-3 دیگر یک امتیاز غیرعادی هم نیست: این سومین باری است که سیتی از ابتدای فصل گذشته با نتیجه در اتحاد پیروز می شود.
از یک طرف هیجان انگیز است. پپ گواردیولا مربی درخشانی است، او بازیکنان درخشانی را هدایت می کند و آنها فوتبال درخشانی بازی می کنند. گل های سوم، چهارم و پنجم سیتی، به شیوه خود، به آرامی خیره کننده بود. هیچ دوستدار عینی بازی نمی تواند حداقل کمی با سطوحی که اکنون در آن اجرا می شود احساس ارتقاء کند.
و با این حال، و با این حال … غیرممکن است که در مورد آنچه بازی تبدیل شده است فکر نکنید. با توجه به اینکه یونایتد بیشتر از سیتی برای ترکیب این تیم ها هزینه کرده است، شاید زمان عجیبی باشد که از تعادل رقابتی صحبت کنیم. شما می توانید مالکی در خارج از کشور داشته باشید که صرف نظر از انگیزه ای که در خرید باشگاه دارد، اداره آن را به افرادی می سپارد که می دانند در حال انجام چه کاری هستند، که یک مدیر بزرگ را منصوب می کنند و شرایطی را برای تولید فوتبال مسحورکننده ایجاد می کنند. و شما می توانید صاحبان خارج از کشوری داشته باشید که به طور ناآگاهانه از یک طرح بزرگ به طرح بزرگ تغییر مسیر می دهند، همیشه مستعد حواس پرتی توسط شهرت درخشان گذشته هستند تا نوعی آشفتگی ایجاد کنند که تن هاگ در تلاش است تا یونایتد را از آن خارج کند.
اما چیزی عمیق تر اینجا وجود دارد، که بسیار فراتر از اتحاد یا منچستر یا حتی لیگ برتر است. این دنیایی است که در آن یک باشگاه در آلمان تسلط دارد (و آن چیزی که به طور گسترده به عنوان یک بحران بزرگ برای بایرن تلقی می شود این است که دو امتیاز از صدر جدول لیگا فاصله داشته باشد)، یکی در فرانسه، دو تیم در اسپانیا (و یکی دیگر). یکی از آنها در حال معاشقه با فاجعه مالی است) و یکی قبل از اتخاذ یک رشته بی سابقه از تصمیمات استخدامی وحشتناک در ایتالیا تسلط داشت. این دنیای نابرابری وحشتناک است.
سیتی چهار عنوان از پنج عنوان گذشته را کسب کرده است. آنها در چهار بازی خانگی این فصل لیگ 20 بار گلزنی کرده اند. سوالی که فوتبال انگلیس باید از خود بپرسد این است: آیا آنها این کار را به خاطر موهبت های منحصر به فرد این مربی خاص و این مجموعه خاص از بازیکنان (و شاید ناتوانی یا اولویت های مشکوک برخی دیگر از مالکان که ممکن است از نظر مالی رقابت کنند) انجام می دهند؟ آیا این یک عصر طلایی است، مانند آرسنال در دهه 30، لیورپول در دهه 80 یا یونایتد در دهه 90، که در دهه های آینده جشن گرفته می شود؟
یا چیزی موذیانه تر در کار است، یک جبر مالی که با عقب انداختن خود فوتبال در پشت اهداف سیاست خارجی و سود، بازی را از بین می برد؟
دنیایی که در آن 6-3 برد غیر استثنایی به نظر می رسد، دنیای راحتی نیست.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.