به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
مناگر بودجه کوچک کواسی کوارتنگ از طوفانی که به راه انداخت جان سالم به در برد، یک بانکدار با حقوق سالانه میلیون پوندی 50000 پوند از مالیات بر درآمد دریافت می کند – علاوه بر پاداش های اضافی که بانک می تواند اعمال کند، اکنون که دولت لیز تراس دریافت کرده است. کلاه روی آنها را برداشت. در همین حال، یک سوار دلیورو درباره ارزش رهایی بخش آرزوی ثروتمند شدن، احتمالاً به عنوان انگیزه ای برای رکاب زدن بیشتر صحبت می کند. این نکته اصلی استراتژی رشد دولت یا به گفته دیوید فراست، وزیر سابق برگزیت، پادزهر آن در برابر رکود و شکست است.
در حالی که وسوسه انگیز است که تشابه آشکاری بین ایده های زامبی مانند اثر رشد قطره چکان و فیلم ترسناک هالیوودی کلاسیک Night of the Living Dead داشته باشیم، پاسخ مناسب تر به جدی بودن وضعیت، دنبال کردن پول نقد اضافی بانکدار است. دولت ادعا می کند که بانکدار آن را سرمایه گذاری خواهد کرد و در نتیجه باعث رشد می شود. اگر این یک دروغ آشکار نبود، ممکن بود به عنوان یک نمونه تأثیرگذار از ایمان بیاساس بگذرد. اما بر خلاف نانواها، قصابان و آبجوسازان آدام اسمیت، که پول نقد اضافی را برای نان، الکل و گوشت بهتر و بیشتر سرمایهگذاری میکنند، بانکدار در صندوقی خریداری میکند که به نوبه خود، سهام، مشتقات و اوراق قرضه را خریداری میکند.
این دریافت کنندگان پول اضافی بانکدار سابقه طولانی در عدم سرمایه گذاری در ظرفیت تولید واقعی دارند. وقتی تودههای آنجا توانایی خرید محصولات جدید و با ارزش را ندارند، چرا آنها باید بخرند؟ در عوض، کسبوکارهای بزرگ از هر وجوهی که سر راهشان قرار میگیرد یا برای بازخرید سهام خود (برای افزایش قیمت سهام و در نتیجه پاداشهایشان) یا برای سفتهبازی در بازار مشتقهها یا در املاک و مستغلات استفاده میکنند. راز کثیف پشت ایده زامبیها اقتصاد قطرهای این است که تنها یک چیز میتواند از خارج شدن از کنترل چرخه مالی معیوب جلوگیری کند: قدرت دولت (و گاهی اوقات بانک مرکزی) برای تغذیه آن.
مارگارت تاچر، که لیز تراس وانمود می کند او را بت می کند، این راز کوچک کثیف را درک کرد. او به سختی آموخت که کاهش مالیات برای ثروتمندان صرفاً درآمد را به طبقه حاکم منتقل می کند بدون اینکه سودهای رشدی را به همراه داشته باشد. برای اینکه سیاستهای نئولیبرالی او ظاهری از رشد را ارائه دهد، او مجبور بود ثروت عمومی از قبل موجود را وارد چرخه مالی معیوب کند: به ویژه خانههای شورا و خدمات عمومی (گاز، برق، آب). به طور خلاصه، سیاستهای تاچر رشد را تقویت کرد نه به این دلیل که کاهش قطرهای مؤثر بود، بلکه به این دلیل که بخشهایی از ثروت مشترک جامعه با قیمت های پایین تر از بین رفت و به دیگ شهر انداخته شد.
مدل کسب و کار تاچر برای بریتانیا از آن زمان تا کنون کم و بیش ثابت مانده است. در حالی که آخرین دولت کارگر از درآمدهای خود از مالیات بر شهر برای تأمین مالی NHS و خدمات اجتماعی استفاده کرد، پایه سرمایه مولد بریتانیا همچنان رو به کاهش بود. تونی بلر و گوردون براون نه تنها چرخه مالیسازی را که تاچر آغاز کرده بود حفظ کردند، بلکه از دو طریق آن را تقویت کردند: با حذف تمام محدودیتهای نظارتی باقیمانده در شهر، و با ریختن درآمد حاصل از خدمات عمومی غیرقانونیشده در جریان چرخهای آن.
سپس، در سال 2008، چرخه معیوب مالیسازی، زیر بار غرور خود، سقوط معروف خود را تجربه کرد. بانک انگلستان بلافاصله نیروهای خود را با دولت ترکیب کرد تا دوباره آن را شناور کند. جورج آزبورن به آن نمونه باشکوه سوسیالیسم که منحصراً برای سرمایهداران بود، ریاضت اقتصادی را اضافه کرد که با سرکوب بیشتر تقاضای کل، هرگونه انگیزه باقیمانده به سمت سرمایهگذاری واقعی در پایگاه تولیدی بریتانیا را از بین برد.
چهار دهه پس از آغاز آزمایش نئولیبرال، شواهد موجود در این زمینه وجود دارد: اقتصاد فروپاشی یک باور ساختگی خطرناک است. رشد در واقع نسبت به بالاترین نرخ های مالیات بر درآمد غیرقابل نفوذ است. پل کروگمن اخیراً نشان داد که نه کاهش مالیات رونالد ریگان و نه افزایش مالیات بیل کلینتون تأثیر قابل توجهی بر مسیر درآمد ایالات متحده نداشته است. به طور مشابه در بریتانیا، دادهها این اعتقاد محافظهکاران را مبنی بر اینکه تاچر بریتانیا را در مسیری شجاعانه برای رشد بالاتر قرار داده است، از بین میبرد. ما دریافتیم که در سال 1979، خروجی به ازای هر ساعت کار در بریتانیا به ترتیب 17 و 18 درصد از فرانسه و آلمان عقب تر بود. آیا بریتانیا پس از چهار دهه سیاستهای مالیاتی کاهشیافته و اقدامات مختلف مقرراتزدایی، که هرگز در فرانسه اتفاق نیفتاد، به عقب افتاد؟ خیر، در سال 2019، بهره وری فرانسه 18 درصد بالاتر از بریتانیا و آلمان 17 درصد باقی مانده است.
از این منظر تاریخی، واکنش متقابل اخیر علیه لیز تراس تقریباً ناعادلانه به نظر می رسد. البته به اندازه کافی، نخست وزیر جدید و صدراعظم او اشتباه بزرگی کردند. با این وجود، از طرف زبالهدانان تراس بیصادق است که سعی کنند گناهان یک مدل کسبوکار الهامگرفته از تاچر، اصلاحشده توسط بلر، حمایت از آزبورن، تضعیف برگزیت و نادیده گرفته شده توسط بوریس جانسون را به او نشان دهند. اشتباه تازه کار نخست وزیر جدید بدبخت این بود که سعی کرد ریشی سوناک را شکست دهد (در حالی که دستور کار جانسون را هم تراز می کند) با انجام … تاچر. افسوس، چون او دسترسی تاچر به دارایی های عمومی فراوان برای تزریق به بخش مالی را نداشت، و با توجه به اینکه بانک انگلستان از تورم به شدت ترسیده بود که نمی توانست پول بیشتری برای احیای مالی شدن چاپ کند، تراس در نهایت تلاش کرد تا به غیرممکن دست یابد: انجام یک ریگان. ، اما بدون دلار قدرتمند در حمایت.
مشکل ایدههای زامبیهایی که از مردن امتناع میکنند این است که، پس از ظهور مجدد، دیگر ایدههای مرده مرگبار را نیز تشویق میکنند که برخیزند. در حال حاضر نشانه هایی وجود دارد که کوارتنگ، به جای کشتن زامبی قطره چکان، در عوض زامبی ریاضتی را احیا خواهد کرد. با توجه به این واقعیت که کاهش مالیات هرگز باعث رشد نمی شود، و ریاضت هرگز نرخ رشد بدهی عمومی را متوقف نمی کند، مقدر است که بریتانیا برای دو سال دیگر توسط این دو زامبی شکار شود.
نکته مهم این است که Trussonomics تقریبا شکست محافظهکاران را در انتخابات بعدی تضمین کرده است. و سپس؟ آیا حزب کارگر Keir Starmer برنامه ای برای از بین بردن حلقه نابودی تصاحب ثروت حفظ شده توسط دولت با محوریت شهر دارد؟ آینده بریتانیا و هر گونه امیدی برای خنثی کردن چهار دهه آسیب غیرضروری، به آن بستگی دارد.
-
یانیس واروفاکیس رهبر MeRA25 در پارلمان یونان، وزیر دارایی سابق یونان و نویسنده کتاب «حالا دیگر» است.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.