به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
تیاو برندهای بزرگ غربی به ولادیمیر پوتین نشان دادند که چگونه این کار را انجام دهد. در حالی که ارتش کرملین در اوکراین گرفتار شده بود، کوکاکولا و استارباکس زمان خود را برای بستن درهای خود به روی مشتریان روسی از دست ندادند.
اما نمادین ترین حرکت مک دونالد انجام شد که تمام 850 شعبه خود را در روسیه تعطیل کرده است. در دسترس بودن بیگ مک در اتحاد جماهیر شوروی در سال 1990 به عنوان شاهدی بود که دشمن قدیمی جنگ سرد غرب به کمونیسم پشت کرده بود، اما دو هفته گذشته خاطرات روزهای بد گذشته را دوباره زنده کرد. هنگامی که مک دونالد در مسکو افتتاح شد، صف هایی در بیرون از آن وجود داشت. هفته گذشته، روس ها برای آخرین برگر قبل از شروع خروج در صف ایستادند.
یکی از اسلاف پوتین در کرملین – لنین – زمانی گفت که دههها وجود دارد که هیچ اتفاقی نمیافتد و هفتههایی که دههها اتفاق میافتد، و این در مورد دورهای از زمانی که نیروهای روسی در 24 فوریه از مرز به سمت اوکراین حرکت کردند، صادق است.
فقط این نیست که روسیه با یک رکود بی رحمانه مواجه است. این درهم شکستن ایده یک اقتصاد جهانی بدون درز پس از جنگ سرد است. این بازگشت به روزهای افزایش هزینه های دفاعی در غرب است. این احتمال وجود دارد که دولت ها از تعهدات خود در مورد کربن صفر خالص عقب نشینی کنند.
محمد الاریان، اقتصاددان ارشد آلیانز و رئیس کالج کوئینز در کمبریج می گوید: «پوتین بدترین کابوس خود را ایجاد کرده است. او غرب را به گونه ای متحد کرده است که برای مدت طولانی نبوده است. او کاتالیزور تسلیحات به اوکراین در مقیاس وسیع بوده است. او رویکرد آلمان به هزینه های نظامی را تغییر داده است. و او اقتصاد روسیه را به زانو درآورده است. آن باور نکردنی است.”
مسدود کردن بخش عمده ای از ذخایر روسیه به این معنی است که بانک مرکزی برای تقویت روبل تلاش کرده است، که در بازارهای ارز به یک سوم سقوط کرده است. کنترل سرمایه معرفی شده است، نرخ بهره بیش از دو برابر شده است و تورم سالانه به سمت 20 درصد می رود. بازار سهام بسته شده است و بازارهای مالی نگران هستند که مسکو در اواخر این هفته بازپرداخت بدهی های دولتی را نکول کند.
جان لاف، همکار برنامه روسیه و اوراسیا در چتم هاوس، که در نقش قبلی خود در ناتو در اواسط دهه 1990 اولین نماینده اتحاد مستقر در مسکو بود، میگوید: «طبقههای متوسط بسیار خواهند بود. به شدت تحت تاثیر عدم دسترسی به تعطیلات خارجی، وسایل، و غذای خوب – چیزهایی که به آنها عادت کرده اند اما اکنون در حال خشک شدن هستند. نمادگرایی در سیاست و روابط بین الملل مهم است. این چه سیگنالی دارد؟ این سیگنال “بازگشت به اتحاد جماهیر شوروی” است.
تحلیلگران نسبت به شدیدترین کاهش سالانه روسیه از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی هشدار می دهند، زیرا خروج سرمایه، فناوری و دانش غربی، پرده آهنین قرن بیست و یکم را دور اقتصاد روسیه کشیده است.
بانک آمریکا پیشبینی میکند تولید ناخالص داخلی امسال 13 درصد کاهش یابد – ضربهای بزرگتر از همهگیری یا بحران مالی سال 2008.
تحریم های غرب، روسیه پوتین را به یک کشور منفور به سبک کره شمالی تبدیل کرده است، اما اقدامات سختگیرانه عواقبی برای اقتصاد شکننده جهانی که هنوز از کووید-19 بهبود می یابد، خواهد داشت.
این کشور ممکن است تنها یازدهمین اقتصاد بزرگ جهان باشد، با جمعیت رو به کاهش و پیوندهای کمتری با زنجیره های تامین جهانی نسبت به چین، اما وضعیت روسیه به عنوان بزرگترین صادرکننده گاز طبیعی در جهان و دومین صادرکننده بزرگ نفت خام به این معنی است که از وزن خود بالاتر می رود. .
روسیه کمی بیش از یک چهارم واردات نفت اتحادیه اروپا و 40 درصد گاز را به خود اختصاص داده است که این رقم در آلمان به 65 درصد و در برخی از کشورهای اروپای شرقی به 100 درصد می رسد. برای ایالات متحده، قرار گرفتن در معرض آن چندان بزرگ نیست: این کشور بزرگترین تولید کننده نفت در جهان است، با بازار داخلی وسیع، و تنها 7 درصد از واردات نفت آن از روسیه است.
برای آلمان، تحویل گاز در اواخر دهه 1960 آغاز شد، به عنوان محصول برنامه Ostpolitik رهبر سابق ویلی برانت، که خواستار پیوندهای تجاری نزدیکتر بین آلمان غربی و شرق به عنوان راهی برای غلبه بر تنش ها با اتحاد جماهیر شوروی بود.
آنگلا مرکل در طول 16 سال قدرت خود به واردات متعهد ماند، از جمله توسعه خط لوله نورد استریم 2 که اکنون متوقف شده است. وابستگی آلمان به انرژی تنها زمانی افزایش یافت که این کشور تولیدات هسته ای خود را به عنوان بخشی از توافقات ائتلافی بین اتحادیه دموکرات مسیحی مرکل و سبزها کاهش داد.
لاف میگوید: «کل این میراث Ostpolitik روی سرش ریخته شده است. «آنچه که اکنون شاهد آن هستیم، یک تحول خواهد بود. تعهد اتحادیه اروپا به کاهش چشمگیر وابستگی انرژی به روسیه در قلب آن است.
با این حال، بعید به نظر می رسد که این یک روند آرام باشد. با توجه به اینکه جهان به دنبال منابع انرژی جایگزین است، استراتژیست های کالایی در بانک آمریکا تخمین می زنند که کمتر از نیمی از صادرات روسیه را می توان با ایران، کشورهای اوپک و شیل آمریکا جایگزین کرد.
بحرانهای جهانی در بازارهای انرژی برای برهم زدن اقتصاد بینالمللی و همچنین ایجاد تغییرات پایدار شکل میگیرند. رونق طولانی پس از جنگ زمانی به اوج رسید که اقدام کارتل اوپک به چهار برابر شدن قیمت نفت خام در اواخر سال 1973 منجر شد. هفته گذشته بازتاب هایی از آن وجود داشت، زمانی که نفت خام برنت به بالای 130 دلار در هر بشکه رسید. بشکه ای 147 دلار که در سال 2008 به این میزان رسید.
الاریان میگوید حتی قبل از تهاجم روسیه، احتمال رکود تورمی – ترکیبی از افزایش سریع قیمتها و رشد ضعیف – در اقتصاد جهانی وجود داشت. او می افزاید: «اکنون رکود تورمی به خط پایه و رکود جهانی تبدیل به سناریوی ریسک شده است.
روسیه با بحران های اقتصادی غریبه نیست. «درمان شوک» که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی توسط صندوق بینالمللی پول و سایر نهادهای چندجانبه انجام شد، وحشیانه بود. تولید تا اواسط دهه 1990 به طور مداوم کاهش یافت، بیکاری تقریباً به 14 درصد رسید و افزایش اعتیاد به الکل و خودکشی منجر به کاهش شدید امید به زندگی مردان شد. یک نکول بدهی در سال 1998 موج هایی را در بازارهای مالی جهانی ایجاد کرد که منجر به سقوط صندوق تامینی ایالات متحده مدیریت سرمایه بلندمدت شد.
به گفته هولگر اشمیدینگ، اقتصاددان ارشد بانک برنبرگ، اقتصاد از زمان فروپاشی کمونیسم سه مرحله را پشت سر گذاشته است. یک دوره اولیه تغییرات سریع اما اغلب بی نظم جای خود را به پیشرفت از اواخر دهه 1990 به بعد داد. پس از دیگر کشورهای پسا سوسیالیستی، روسیه با افزایش قیمت نفت شروع به ایجاد پیوندهای نزدیک تر با اقتصاد گسترده تر اروپا و جهانی کرد. در مرحله سوم، انزوای جهانی از زمان الحاق کریمه در سال 2014 آغاز شده است و مسکو را وادار می کند تا بر روی وابستگی به خود و سیاست اقتصادی «قلعه روسیه» برای محافظت در برابر تحریم های غرب تمرکز کند.
اقتصاددانان می گویند تنها مشکل این است که راه رسیدن به خودکامگی به ندرت دستور العملی برای موفقیت پایدار است.
اشمیدینگ می گوید: «گام به گام، شروع به شبیه شدن به برخی از ویژگی های اواخر اتحاد جماهیر شوروی در دوران برژنف می کند – یک اقتصاد نفتی ضعیف با بخش نظامی بزرگ.
به دور از نفت، روسیه برای مواد معدنی خاکی کمیاب و محصولات کشاورزی مانند گندم، ذرت و روغن آفتابگردان حیاتی است. روسیه و اوکراین با هم یک چهارم از صادرات گندم جهان را تشکیل می دهند. قیمت ها بیش از 50 درصد افزایش یافته است زیرا سبد نان جهان با جنگ دست و پنجه نرم می کند.
برخی از کشورهای در حال توسعه متوجه خواهند شد که بهای آن را می پردازند. روسیه 85 درصد گندم وارداتی مصر را با جمعیتی بیش از 100 میلیون نفر تامین می کند، در حالی که 90 درصد گندم و روغن خوراکی وارداتی لبنان از اوکراین و روسیه تامین می شود.
برای بریتانیا، افزایش قیمت نفت در حال حاضر به شدت به رانندگان ضربه می زند و قیمت پمپ بنزین بدون سرب و گازوئیل را به بالاترین حد خود در هفته گذشته سوق می دهد.
اگرچه بریتانیا 5 درصد گاز و 10 درصد نفت خود را از روسیه دریافت می کند – به این معنی که قطع تدریجی عرضه به احتمال زیاد منجر به کمبود نخواهد شد – افزایش قیمت گاز در بازارهای عمده فروشی به هزینه زندگی اضافه می کند. چلاندن، فشار دادن. صدراعظم ریشی سوناک در بیانیه بهاری خود در 23 مارس برای تقویت حمایت از خانواده ها تحت فشار قرار گرفته است.
انتظار میرود که تورم بالا منجر به بزرگترین کاهش سالانه استانداردهای زندگی حداقل از دهه 1970 شود – به طور متوسط حداقل 1000 پوند در سال هزینه برای خانوار دارد – زیرا پرداخت با قیمتها همگام نمیشود.
جرارد لیونز، استراتژیست ارشد اقتصادی در شرکت مدیریت ثروت Netwealth، میگوید: «فکر نمیکنم رکود اقتصادی برای بریتانیا قابل رد باشد، حتی اگر این محتملترین سناریو نباشد».
فشار دادن قدرت مالی پوتین می تواند روسیه را به ایجاد روابط نزدیک تر با چین تشویق کند. با سیستم پرداخت، و قدرت بانکهای مرکزی برای مداخله در بازارهای ارز، که به دلیل تحریمها غوغا کرده است، روی آوردن به یوان چین و شبکههای پرداخت تحت نظارت پکن میتواند جذاب باشد.
با این حال، کارشناسان معتقدند ممکن است در هر دو کشور نسبت به پیمان چین و روسیه بی میلی وجود داشته باشد. خطوط لوله و سایر زیرساختها برای صادرات نفت و گاز در مقیاس بزرگ به سمت شرق وجود ندارد، در حالی که اگر به روسیه کمک کند تا از تحریمهای گسترده و هماهنگ غرب فرار کند، میتواند پیامدهایی برای پکن داشته باشد.
آنها به چین نزدیکتر خواهند شد، اما این برای روسیه بدون رابطه متعادل با غرب و دسترسی به منابع مالی و فناوری های غربی بسیار ناراحت کننده است. لاف میگوید که این بر ضعف سیستم روسیه تأکید میکند.
“نظر من این است که این به طرز مهلکی موقعیت او را تضعیف خواهد کرد. او نوعی تخریب را برای روسیه به ارمغان آورده است زیرا تأثیر اقتصادی آن بسیار بزرگ خواهد بود. فقط هیچ توجیهی برای آن وجود ندارد. این یک اشتباه محاسباتی فوق العاده است.»
و یکی با بازتاب بسیار فراتر از روسیه.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.