به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
شاید، فقط شاید همه چیز درست شود. بله، هیچ دنیای معقولی وجود ندارد که در آن یک تساوی پر هرج و مرج 3-3 شبیه اخراج قهرمانان مسابقات باشد. و بله، یکی از اولین قوانین فیلم بیان میکند که لحظهای که کسی پیشنهاد میکند همه چیز ممکن است درست باشد، تضمینی است که در واقع، قطعاً چیزی جز این خواهد بود.
هرگز در کمد را باز نکنید. هرگز فریاد نزنید “چه کسی آنجاست؟” به سوی تاریکی. هرگز زیر دوش با رادیو با شادی آواز نخوان. و هرگز، هرگز، به یک تورنمنت بزرگ نزدیک نشوید که متقاعد شده باشد که یک انگلستان ضعیف میتواند آن را بال بزند، که ممکن است همه چیز به هم بخورد. آنها کلیک نمی کنند. هیچ کلیکی وجود ندارد.
خبر خوب از شکست ایتالیا و تساوی مقابل آلمان این است که در حال حاضر تنها سه مشکل در این تیم انگلیس وجود دارد. خبر بد این است که سه چیز دفاع، حمله و دروازه بان است. و با این حال، تماشای گرت ساوتگیت آخرین سخنرانی پیش از مسابقات خود را در عمق محوطه بتونی خاکستری ورزشگاه ومبلی در دوشنبه شب، وسوسه انگیز بود که عجیب ترین چیزها را احساس کنیم: نه دقیقاً امید، بلکه احساس اینکه این تیم ممکن است به تازگی از جهان خارج شود. فنجان، هر زمان که ممکن است، با غرغر به جای ناله.
در حال حاضر یک حس تفرقه وجود دارد. در چند بازی اخیر، برای اولین بار، امکان مشاهده ارواح در اطراف این تیم انگلیس وجود داشت، سوسو زدنی از خطوط آشنا، سایههای مدیران انگلیس در گذشته دور از دید در کمین نشسته بود، در حالی که ساوتگیت به سرعت در خط تماس خود قدم میزد و احساس میکرد که در حال کشش است. دم ژاکتش، شنیدن زمزمه پشتش. حالا شما هم مثل ما هستید. و این چیز به زودی از بین خواهد رفت. این که چگونه بازی می کند، داستان آن کشف چه می شود، برای ساوتگیت و در واقع برای هرکسی که بعد از آن بیاید، مهم خواهد بود.
واقعیت این است که او یک سرمربی خوب انگلیس بوده است. فوتبال تدافعی و نقشه هجومی باریک، انگلیس را در دو تورنمنت به عمق برده است. اما آن طرح برنده اکنون قدیمی شده است. دفاع بدتر شده، نه بهتر. هری کین و رحیم استرلینگ، مهاجمان انتخاب اول پنج سال پیش، اکنون هم مهاجمان گزینه اول هستند. ظاهراً دست طلایی فوق استعدادهای نسلی بیشتر یک کیسه پارچه ای است. ساختن یک تیم دیگر سخت است. ساوتگیت به عنوان مربی محدودیت هایی دارد. این اتفاق نیفتاده است.
اکنون سؤال این است که چگونه می توان سرزنش کرد، زیرا سرزنش کلیدی است که فوتبال انگلیس می خواهد خودش را ببیند. هیچ شکست معقولی، هیچ کوتاهی قابل قبولی نمی تواند وجود داشته باشد. فقط زوزه کشان، ناظران، شیرهایی که توسط الاغ رهبری می شوند. حالت طبیعی لطف، گزینه پیش فرض – برد انگلیس – تنها با حرص و حماقت کسانی که در مرکز هستند خیانت شده است. این یک تصور غلط رایج است که ورزش ملی فوتبال است. ورزش ملی در واقع ناله از فوتبال است و ناله از فوتبال به گونه ای که این توهم را حفظ می کند.
در حال حاضر به نظر می رسد به احتمال زیاد این تمایل در یک بازیکن حل شود. به اندازه کافی واضح است که هیچ بازی برای انجام دادن باقی نمانده است که ترنت الکساندر-آرنولد در ترکیب تیم قطر نخواهد بود. این مایه شرمساری است زیرا او یک فوتبالیست فوق العاده، لذت تماشای خالص و شاید غیرمعمول ترین، اصیل ترین و مجلل ترین بازیکن خلاق این نسل انگلیس است. اما این ایده که الکساندر-آرنولد باید به عنوان یک دلیل مشهور، عدم انتخاب او یک بی عدالتی عمومی، نمونه ای از همه چیز اشتباه است نیز نادرست است، تصوری که تحت هر بررسی دقیقی از بین می رود.
ممکن است ساوتگیت برنامه اشتباهی داشته باشد، یا برنامه ای کسل کننده داشته باشد، یا طرحی که شما به سادگی دوست ندارید. اما پیشنهاد نکردن الکساندر-آرنولد ناعادلانه یا غیرمنطقی یا با انگیزه شخصی پوچ است. ساده تر، او فصل خوبی را پشت سر نگذاشته است. در همین حال، انگلیس سه مدافع راست رده بالای دیگر دارد که همگی در چندین پست بازی میکنند و همگی آنها خطرات دفاعی کمتری دارند. و ساوتگیت نیست – آیا تماشا کرده اید؟ – در مورد خطرناک بودن در دفاع ریس جیمز همچنین یک بازیکن جوان خوب با سابقه لیگ قهرمانان است. کایران تریپیر یک جنگجوی مسابقات است. کایل واکر … کایل واکر است. هر سه در فرم جلوتر هستند. و در واقع برعکس این موضوع صادق است: برای ساوتگیت غیرمنطقی و غیرمنصفانه خواهد بود که الکساندر-آرنولد را از هر یک از این سه نفر در حال حاضر انتخاب کند.
اینجاست که مقایسه هری مگوایر ممکن است دخالت کند. مانند الکساندر-آرنولد، مگوایر نیز در فرم ضعیفی است و با این حال همچنان انتخاب می شود. اینو توضیح بده داداش در واقع این دو ربطی به هم ندارند. ترکیب مشابهی از جایگزین های آماده برای مگوایر وجود ندارد. مگوایر تابستان گذشته در تیم یوفا یورو بود، در حالی که الکساندر-آرنولد هرگز برای انگلیس خوب بازی نکرده است. ممکن است یک انتخاب بد، وفاداری کاذب، محکوم به شکست باشد. اما هنوز یک منطق پشت مگوایر وجود دارد. این انتخاب یک زنجیره دلیل در پشت خود دارد و کاملاً مطابق با شش سال گذشته است.
آیا به الکساندر-آرنولد فرصتی داده شده است که همان حاشیه خطا را بدست آورد؟ هجده بازی ملی در پنج سال نشان نمی دهد. او در زمان مناسب و در دسترس دویدن داشته است. او می توانست در یورو حضور داشته باشد اما به دلیل مصدومیت. در همین حال، این موقعیت به سختی مشکل ساز بوده است. انگلیس در راه صعود به فینال یورو یک گل دریافت کرد. مدافعان کناری گل های مهمی به ثمر رسانده اند. ما خوبیم، ممنون
موردی وجود دارد که الکساندر-آرنولد باید خارج از این فرآیند به عنوان یک مورد خاص برای انگلستان انتخاب شود، صرفاً به این دلیل که او بسیار با استعداد است، زیرا از آن همه ظرفیت خلاقانه استفاده نشده است. و او یک نوع فوتبالیست رویایی منحصر به فرد است، نه آنقدر یک مدافع کناری که یک بازیساز سرگردان، و یک نیروی خلاق بی وقفه. اما او اساساً زمانی که در فرم است، در یک تیم لیورپول که آماده است، یک پست سفارشی را به خوبی بازی میکند. انگلیس اینطوری بازی نمی کند. و او در فرم نیست.
پس چرا این همه سر و صدا؟ چرا این باید به یک علت مشهور، یک بی عدالتی، با پیامدهای خصومت و طرفداری تبدیل شود؟ چه چیزی در این مجموعه وجود دارد که باید در هر دوره نتایج ضعیف احساس خیانت پیدا کرد؟ همانطور که هر کسی که آنها را برای مدت طولانی تماشا کرده است می داند، انگلیس در گذشته مدیران تنبل، نالایق و جزئی داشته است. اما، هر چه ناکامی ساوت گیت باشد، این آن چیزی نیست.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.