به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
در دهه 1980، زمانی که هم رونالد ریگان در ایالات متحده و هم مارگارت تاچر از این ایده دفاع کردند، علم اقتصاد پایین در جناح راست سیاسی بسیار شیک بود. در دوران جورج دبلیو بوش و دونالد ترامپ در آمریکا دوباره ظاهر شد و اکنون در بریتانیا تحت احیای نخست وزیر جدید لیز تراس است.
نظریه اقتصاد قطره چکان ساده است. دولت ها باید مالیات ها را برای وضعیت بهتر و شرکت ها کاهش دهند زیرا این کلید تضمین رشد سریع تر است. کارآفرینان تمایل بیشتری به راه اندازی و گسترش کسب و کار دارند، شرکت ها تمایل بیشتری به سرمایه گذاری دارند و بانک ها در صورت پرداخت مالیات کمتر تمایل به افزایش وام دارند.
در ابتدا، ذینفعان ثروتمندان هستند، اما به تدریج همه سود میبرند، زیرا با بزرگتر شدن اقتصاد، مشاغل با درآمد مناسب برای افراد شاغل ایجاد میشود. دولت ها باید تمرکز خود را بر نحوه توزیع کیک اقتصادی متوقف کنند و به جای آن بر رشد پای خود تمرکز کنند.
حامیان قطره چکان اغلب به کار آرتور لافر، اقتصاددان آمریکایی، به عنوان دلیلی بر کارآمد بودن این نظریه اشاره می کنند. لافر گفت که کاهش مالیات برای ثروتمندان اثر چند برابری قدرتمندی دارد و هر گونه درآمدی که دولتها از کاهش نرخهای مالیاتی از دست میدهند، بیشتر از ثمرات رشد بیشتر جبران میشود.
تراس از این استدلال برای توجیه کاهش 30 میلیارد پوندی مالیاتی که در بودجه کوچک کواسی کوارتنگ در روز جمعه اعلام می شود استفاده می کند، حتی اگر لافر واضح بود که تئوری او در زمانی که نرخ های مالیات شخصی بسیار بالا بود، یعنی بین 50 تا 100 به بهترین شکل کار می کرد. ٪. لافر در نرخهای زیر 50 درصد دریافت که کاهش مالیاتها منجر به کسری بودجه بزرگتر به جای کوچکتر میشود.
در عمل، قطره چکان طبق برنامه پیش نرفت. ریگان و بوش مالیات بر درآمدهای بالاتر را کاهش دادند، اما نابرابری افزایش یافت: بین سالهای 1979 و 2005، درآمد 1 درصد از درآمدهای برتر سه برابر شد در حالی که درآمد 20 درصد پایین تنها 6 درصد افزایش یافت. این بیشتر یک مورد از قطره به بالا بود تا قطره پایین.
علاوه بر این، ترکیب ریگان از کاهش مالیات برای ثروتمندان و افزایش شدید هزینههای دفاعی منجر به افزایش سه برابری بدهی دولت فدرال ایالات متحده بین سالهای 1981 و 1989 شد. اقتصاد ایالات متحده در سالهای آخر ریاست جمهوری ریگان به شدت رشد کرد، اما این یک دوره بود. نه تنها به دلیل هزینه های بیشتر برای ارتش، بلکه وام های ارزان تر پس از نرخ های بهره فلج کننده بالا در اوایل دهه 1980.
در ارزیابی سال 2015، صندوق بینالمللی پول قطره چکان را رد کرد و گفت که دولتها باید در عوض روی سیاستهایی تمرکز کنند که مستقیماً به افرادی که درآمدهای پایین و متوسط دارند کمک کند.
ما متوجه شدیم که افزایش سهم درآمدی اقشار فقیر و متوسط در واقع رشد را افزایش میدهد در حالی که افزایش سهم درآمد 20 درصد برتر منجر به رشد کمتری میشود – یعنی وقتی ثروتمندان ثروتمندتر میشوند، مزایا پایین نمیآیند. صندوق بین المللی پول گفت. این نشان میدهد که سیاستها باید مختص کشور باشد، اما باید بر افزایش سهم درآمدی فقرا متمرکز شود و اطمینان حاصل شود که طبقه متوسط از بین نمیرود.» جو بایدن موافق است.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.