به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
دبلیوکلاهی که مردم درباره زنان سیاه پوست قوی نمی فهمند این است که ما قوی بزرگ شده ایم. ما تجربه متفاوتی داریم. تنها چیزی که به یاد دارم پدرم همیشه به من می گفت: “هی، تو خوبی، اما باید از بقیه بهتر باشی.” این چیزی است که سرنا ویلیامز برای من نشان می دهد. چیزی که او را متمایز می کند، استقامت او برای ادامه دادن و ادامه دادن است، مهم نیست که چه مانعی برای رسیدن به آن استاندارد بالاتر وجود دارد. غیرقابل انکار بودن
فقط برای ما سخت تر است. همه ما این را می دانیم. نژادپرستی احمقانه ترین چیزی است که تا به حال با آن روبرو شده ام. این واقعیت که او با آن برخورد کرده و همچنان به شماره 1 رسیده و هرگز از آن به عنوان بهانه استفاده نکرده است، چیز دیگری است. ما او را بهعنوان یک پدیده سیاهپوست میشناسیم، اما او فقط میخواست مانند همه ما به عنوان بازیگر، کمیک یا تنیس باز، وارد رشته خود شود. ما نمیخواهیم اولین سیاهپوست باشیم، اولین سیاهپوست که – وقتی این اتفاق میافتد عالی است، ما هم از اولین بودن نمیترسیم – اما چیزی که برجسته میشود این است که او چقدر سخت میجنگید تا بتواند یک صندلی در آن جا بگیرد. میز.
وقتی داشتم می آمدم، به دبیرستان لین وود در جنوب مرکزی لس آنجلس رفتم. و یک زمین تنیس در پارک لین وود وجود دارد. من به یاد ندارم کامپتون زمین تنیس داشته باشد، بنابراین فکر می کنم سرنا و ونوس باید بیایند و آنجا تمرین کنند. یادم میآید که بعضی شبها وقتی از تمرین بسکتبال باز میگشتم، از پارک عبور میکردم. ما همیشه در آن زمینهای تنیس در لینوود میخندیدیم. چه کسی می خواهد تنیس در کاپوت بازی کند؟ مردم می رفتند آنجا توپ بک هند بازی کنند، اما این بود که چرا آنجا هستند؟
معلوم است به همین دلیل است. یعنی چرا آنها آنجا بودند آن دادگاه های لینوود که قبلاً به آنها می خندیدیم، برخلاف همه شانس ها، دو پدیده را به وجود آوردند.
سرنا و ونوس جمعیت کاملا متفاوتی را وارد این ورزش کردهاند. این مانند کاری است که تایگر وودز برای گلف انجام داد: ممکن است وجود داشته باشد مقداری سیاه پوستانی که قبل از تایگر گلف تماشا می کردند، اما می توانم به شما بگویم که این درصد احتمالاً بسیار پایین بوده است. روزی که شنبه شب زنده را دریافت کردم، در پارکینگی در نزدیکی کرنشاو و آدامز بودم. کاپوت همین است. و من فریاد می زدم: “من SNL گرفتم! من SNL گرفتم!» هیچکدام از این لعنتکنندگان نمیدانستند SNL چیست. اما اکنون آنها انجام می دهند. مخاطبان کاملاً متفاوتی از مردم اکنون می دانند SNL چیست، درست مانند مخاطبان متفاوتی از مردم که می دانند تنیس چیست.
همچنین روشی که سرنا زنانگی خود را می پذیرد و اینکه چقدر زیباست و چقدر قوی است وجود دارد. به یاد دارم که بهترین دوستم یک بار وقتی گریه میکردم که پاهایم چقدر بزرگ است به من گفت: پس میخوای چیکار کنی؟ شما فقط می خواهید آنها را قطع کنید، یک عمل جراحی پا انجام دهید یا چیزی؟ او گفت اگر کسی می خواهد شما را بپذیرد، باید خودتان را بپذیرید. و این همان کاری بود که سرنا انجام داد وقتی به مردم گفتند که تیپ بدنی او برای تنیس اشتباه است. سرنا پذیرفت که چه کسی بود، چه کسی قرار بود باشد و درست از آن عبور کرد. این پیام به بسیاری از مردم رسید، چه او متوجه شده باشد یا نه.
و او این کار را با طعم و مزه انجام داد. اون توتوها و همه اون لباس ها من هرگز ندیده ام که تنیسور دیگری مانند آنها لباس بپوشد. کفش ها، زرق و برق ها، قیطان ها. مثل یک فانک فرهنگی کامل است. آنها استعداد فلو جو را به آن آوردند. این فقط همان جادوی Black Girl است که او به دادگاه آورده است. اون فقط اونه
ورزش همیشه فضایی مردانه بوده است، درست مثل کمدی. من از گفتن آن متنفرم، اما بسیاری از مردان – به جای اینکه به یک زن نگاه کنند و استعداد و توانایی آنها را تشخیص دهند – ترجیح می دهند بگویند لعنت به آنها به جای اینکه حقشان را بدهند. این ناامنی آنها ظاهر می شود و بسیار قدیمی و قدیمی است. سرنا در تمام دوران حرفه ای خود با آن دست و پنجه نرم کرده است.
وقتی به تمام انتقادهای مضحکی که او با آن روبرو شده فکر می کنم، یاد آن میشل اوباما پیر می افتم که می گوید: وقتی آنها پایین می آیند، تو بالا می روی. در یک نقطه، واقعاً به چیزی تبدیل میشود که شبیه این است: من از قبل میدانم که تو مرا عوضی صدا میزنی. من از قبل می دانم که تو مرا سیاه پوست صدا می کنی. من قبلاً می دانم که کمتر از آن به من زنگ می زنی. مثل نبرد پایانی در 8 مایل است که امینم رپ میکند و فقط تمام چیزهایی را که قرار بود در مورد او بگویند، میگوید. وقتی سرنا از آنجا بیرون می رود، حوصله اش را ندارد. پدر و مادرش، خانوادهاش، زندگیاش به او آموختهاند که سرش را بالا بگیرد و درست بازی کند. و آنها بهترین بازیکنان در هر ورزشی هستند که اجازه نمیدهند چیزی به ذهنشان خطور کند.
من می دانم که پدر سرنا همان چیزی را به او گفت که پدرم گفت: غیرقابل انکار باش. اگه خیلی خوب باشی هیچکس نمیتونه انکارت کنه در پایان روز، حتی بزرگترین منتقدان او نیز نتوانستند آنچه او شد را انکار کنند. امیدوارم بتوانم همان قدرت او را داشته باشم. امیدوارم همه همان قدرتی را ببینند که من در او می بینم. من امیدوارم که آنها بدانند سال ها بعد، ما هنوز در مورد سرنا ویلیامز صحبت خواهیم کرد.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.