به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
به عنوان یک خبره از هنر ژورنالیستی چرخاندن روندهای جعلی که صرفاً برای برانگیختن واکنشهای شدید خوانندگان در اینترنت وجود دارد، از اختراع «ترک آرام» قدردانی میکنم.
این اصطلاح، که میتوان آن را به راحتی به این صورت تعریف کرد: «مردم در محل کار آن را نیمه کاره میگیرند»، ممکن است این میل سرکوبناپذیر را در شما برانگیزد که فریاد بزنید: «این چیز جدیدی نیست!» این بدان معناست که کار خود را به عنوان یک قطعه روند انجام می دهد. با این حال، به عنوان یک تجزیه و تحلیل اجتماعی، برای معایبش بسیار مفید است: این فقط شواهد بیشتری است که کارگران امروزی تمام ناامیدی هایی را دارند که کارگران همیشه داشته اند – اما آنها فراموش کرده اند که ما واقعاً چه چیزی را قرار می دهیم. برای انجام دادن در مورد آن.
«ترک بی سر و صدا»، مانند بسیاری از شبهروندها، از دریای متلاطم رسانههای اجتماعی پدیدار شد، و سپس توسط تعدادی از رسانههای خبری اصلی بهطور حرفهای در اکوسیستم شبه روند ملی جذب شد. این شامل اظهارات مردم در سراسر کشور است که، همانطور که یک کارگر جوان گفت: “شما از فکر فراتر رفتن و فراتر رفتن از کار دست می کشید”. خب حتما مگر ما همه نیستیم؟
سوال واقعی این نیست که آیا این احساس ناخوشایند که تغییر نام داده شده است چیزی جدید یا قابل اندازه گیری یا حتی “واقعی” است – باور کنید وقتی به شما می گویم که درگیر شدن با داستان های روند با حسن نیت دستور العملی برای جنون است – بلکه آنچه در مورد آن می گوید به نظر می رسد که این نوع تلاش برای درک یک احساس مشترک در کلمات جدید، چنین وتر را در همه می زند.
و چیزی که می گوید این است … یووز! ما واقعاً باید در مورد اتحادیه ها به مردم آموزش دهیم.
من سعی نمیکنم اینجا بیحوصله باشم. اشتهای بی انتها برای آخرین اصطلاح ساخته شده برای این احساس وجود دارد که آنقدر در اثر کار مزخرف خود سوخته اید که فقط تسلیم می شوید. این مهمتر از همه به من میگوید که افراد زیادی هستند و هستند که به خاطر شغلهای مزخرفشان سوختهاند و وقتی میشنوند که کسی آن احساس آشنا را توصیف میکند، احساس سوزن سوزن شدن دوپامین میکنند. این به خودی خود عالی نیست. خبر خوب این است که ما می دانیم چگونه آن را برطرف کنیم. زیرا افراد بسیار زیادی قبلاً در کنار شما بوده اند.
فکر می کنید معدنچیان اولیه زغال سنگ در ویرجینیای غربی و پنسیلوانیا و مونتانا چه احساسی داشتند؟ در مورد خیاطانی که صد سال پیش در عرقفروشیها حبس شده بودند، چطور؟ در مورد کل و اکثریت بدبخت نیروی کار قرن بیستم چطور؟ کودکان کار، باربرهای سیاهپوست ماشینخوابی که از نژادپرستی و بیاحترامی رنج میبرند، کارگران کارخانهای که انگشتان خود را در ماشینها گم کردهاند، مهمانداران هواپیما که مورد آزار جنسی قرار گرفتهاند، بدون هیچ چارهای؟ جهنم، میلیونها نفر برای نسلها و نسلهای قبل از شما احساس میکنند که به خاطر مشاغل مزخرف خود سوختهاند. این را نه برای تمسخر کسانی از شما که با جدیدترین کلید واژه TikTok آرامش می یابند، بلکه برای تشویق شما می گویم. زیرا همه آن افراد کتک خورده ای که در سال های گذشته همان احساس شما را داشتند، چیزی را کشف کردند که می تواند آن را بهتر کند. سازماندهی کردند.
و چه اتفاقی افتاد؟ معدنچیان زغالسنگ در مقابل رؤسای بارون زغالسنگ خود، اتحادیهای قوی را سازماندهی کردند و برنده شدند. خیاطان سازماندهی کردند و به ابداع قوانین ایمنی محل کار کمک کردند. باربران ماشین خواب یکی از بزرگترین رهبران کارگری در تاریخ آمریکا را سازماندهی کردند و به وجود آوردند، که یک چهره کلیدی در جنبش حقوق مدنی بود. کارگران کارخانه طبقه متوسط این کشور را سازماندهی کردند و ساختند. مهمانداران سازماندهی شده بودند، و شما می توانید مطمئن باشید که اگر به روشی که در سال 1950 مرسوم بود با آنها رفتار کنید، امروز از هواپیما اخراج خواهید شد.
همه این گروههای کارگر، مردمی که به همان اندازه که شما احساس میکنید سوخته و خسته شدهاند، سازماندهی کردند و اتحادیهها را تشکیل دادند و با شرکتها و روسا و سرمایهگذاران بیچهره که فقط به فکر فشار دادن آنها برای هر چیزی که میتوانستند، مقابله کردند. (در حالی که در آن بودند، کار کودکان را ممنوع کردند و آخر هفته را اختراع کردند.) همه این افراد کارگر دست از کار کشیدند. ساکت هم نبودند. آنها می دانستند چه مشکلی دارد و آن را برطرف کردند. با صدای بلند
انگیزه واکنش به استثمار شغلتان از شما با انجام هر کاری که می توانید برای استثمار آنها با تنبلی خود کاملاً انسانی است. اما بسیار مهم است که جوانان امروزی که از دروغ های مزخرف سرمایه داری سرخورده شده اند بدانند که راه بهتری وجود دارد. آن راه سازماندهی است. رئیس شما نمی ترسد شما بی سر و صدا کنار بروید. این در بهترین حالت، یک آزار جزئی است، آزاری که میتوان تنها با ادامه دادن به کارگران کمدستمزد مانند دستهای دستمال کاغذی غلبه کرد تا در اولین نشانهی مشکل دور انداخته شوند و جایگزین شوند. این نوع چیزها کل مدل کسب و کار بسیاری از بدترین کارفرمایان آمریکاست. آنها آن را دوست دارند. آنها می خواهند از شما استفاده کنند و زمانی که دیگر نمی توانید برای خدمت به آنها انرژی جمع کنید، شما را از در بیرون ببرند. آنها هستند خوب با آن.
چیزی که روسای افتضاح، ثروتمند و بی عاطفه شما تحت هیچ شرایطی نمی خواهند، یک اتحادیه کارگری سازمان یافته و خشمگین در شرکت هایشان است. این واقعاً آنها را خراب می کند. این چیزی است که آنها نمی توانند کنار بگذارند. این چیزی است که آنها طبق قانون مجبور به مقابله با آن هستند. این یکی از تنها چیزهایی است که واقعاً می تواند باعث شود آنها با کارمندان خود – شما – مانند زباله رفتار نکنند. چرا، اگر بخواهید تمام آن عصبانیت و عصبانیت و بدبینی را که شغلتان در شما ایجاد کرده است را به سازماندهی اتحادیه منتقل کنید، خوب … رئیس شما را بسیار ناراضی می کند. آنها حتی ممکن است یک ناله طولانی و دردناک از خود بیرون دهند. غم انگیز خواهد بود.
من کسی را سرزنش نمیکنم که احساس میکنید میخواهید فقط به شغل مزخرف خود بگویید “جهنم”! تقصیر خود جنبش کارگری است که ما به همه جوانانی که به زودی ناامید می شوند که وارد دنیای کار می شوند، درباره اتحادیه ها آموزش نداده ایم. اما این می تواند تغییر کند. و شما می توانید کسی باشید که آن را تغییر می دهد. سازمان دادن. این کار را برای سابقه تاریخی، یا الزامات سیاسی یا دستاوردهای اقتصادی انجام ندهید. این کار را انجام دهید تا رئیستان گریه کند.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.