به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
آرهمه گیر را یاد می کنید؟ یادت میاد وقتی فکر میکردیم دیگه هیچی مثل قبل نمیشه؟ به یاد دارید زمانی که فکر میکردیم آسیب مالی به فوتبال آنقدر شدید است که ممکن است هزینههای نقل و انتقالات هرگز جبران نشود؟ ما قسمت درستی بودیم در تابستان امسال، باشگاه های لیگ برتری 2.25 میلیارد یورو (1.94 میلیارد پوند) هزینه کرده اند که بیشتر از مجموع لالیگا، سری آ، بوندسلیگا و لیگ 1 است.
خرج خالص حتی قابل توجه تر است: 1.35 میلیارد یورو برای باشگاه های لیگ برتر، با لالیگا با 52.44 میلیون یورو در رده دوم قرار دارد (و تنها به دلیل هدر رفتن اهرم محور بارسلونا).
ناتینگهام فارست بیش از مجموع هر باشگاه قهرمانی و برزیلی هزینه کرده است. و با وجود تمام نگرانیهایی که در مورد اینکه آیا تیم جدید آنها میتواند موفق شود یا خیر، شاید این تنها راه برای یک باشگاه ارتقا یافته برای رقابت باشد. جایگزین چیست؟ چه کسی میخواهد بورنموث شود که به خاطر خرج کردن 27 میلیون یوروی ناچیز، که برابر با کل لیگ یونان است، مورد تحقیر قرار گرفته است؟
از یک طرف، البته، این همه بسیار هیجان انگیز است. بازیکنانی مانند ارلینگ هالند، داروین نونیز و کازمیرو را در لیگ برتر می بینیم. هر روز، ما با دوپامین جذب بازیکنان باشگاه هایمان به قیمت 20، 50، 100 میلیون یورو مواجه می شویم.
آسیاب بزرگ نقل و انتقالات ادامه دارد، یکی از آن پدیده های نادری که به نظر می رسد برای همه مفید است: بازیکنانی که شرایط خود را بهبود می بخشند. عواملی که یک برش می گیرند. کارگردانانی که می توانند پس از به دست آوردن یک ستاره فحاشی کنند یا به خاطر تیزبینی خود در به دست آوردن یک ستاره بالقوه تبریک بگویند. بازاریاب هایی که می توانند کمپین های جدیدی را حول خون جدید ایجاد کنند. طرفدارانی که می توانند در خواب ببینند که این آخرین قطعه اره منبت کاری اره مویی خواهد بود. روزنامهنگارانی که شایعات را فیلتر میکنند، تجزیه و تحلیل میکنند که بازیکن جدید در چه جایگاهی قرار میگیرد و در ستونهایی از این قبیل به معنای همه آنها میگویند.
جای تعجب نیست که در حال حاضر به نظر می رسد خرده فرهنگ بیشتر مجذوب کارکردهای آن است مرکادو نسبت به بازی واقعی اما این نمی تواند سالم باشد.
این نمی تواند برای فوتبال انگلیس خوب باشد که فاصله بین لیگ برتر و چمپیونشیپ آنقدر زیاد باشد که رویکرد فارست احساس کند ممکن است کمترین بدی موجود باشد. چگونه ممکن است که تنها مالکان قابل دوام باشگاه های لیگ برتر، صندوق های سرمایه گذاری، صندوق های سرمایه گذاری عمومی، شیوخ، الیگارش ها و تبعیدیان مالیاتی باشند؟ چگونه خود را به موقعیتی رساندهایم که در آن دو بینظیر خوشمزه، قماربازان حرفهای هستند؟
اگر بیشتر ثروت و در نتیجه استعدادها به یک کشور ختم شود، نمی تواند برای بازی جهانی خوب باشد. از آنجایی که این بیماری همهگیر، مالی باشگاههای قارهای را تحت تأثیر قرار داد، لیگ برتر به دلیل قرارداد پخش عظیم خود و این واقعیت که بسیاری از مالکان آن به درآمدهای دروازه یا نوع درآمدهای تجاری وابسته به حضور تماشاگران در استادیوم وابسته نیستند متکی هستند. ، موقعیت غالب خود را تقویت کرده است.
شکست هلند، پرتغال، اسکاتلند، بلژیک، اسکاندیناوی و لیگ های اروپای مرکزی و شرقی اکنون برای اسپانیا، ایتالیا، آلمان و فرانسه رخ می دهد. شاید ابرباشگاهها، که توسط تاریخ و شبکهای از هواداران در سراسر جهان تقویت شدهاند، به پیشرفت خود ادامه دهند، اما مانع اصلی لیگ برتر برای جذب بهترین استعدادها، وزارت خانه و مقررات مخفیانه مجوز کار آن است.
و با توجه به تصویر کلی اقتصادی، شاید چیزی به خصوص در مورد هزینه ها نگران کننده باشد. با افزایش قیمت انرژی، تهدید میلیون ها نفر به فقر سوخت و به طور بالقوه ورشکستگی ده ها هزار کسب و کار (از جمله باشگاه های فوتبال لیگ پایین تر، که ممکن است به زودی نورافکن برای آنها هزینه ای غیرممکن شود)، این ایده که 100 میلیون یورو می تواند برای آنتونی (یا 5 میلیون یورو) خرج شود. در مورد کالوین رمزی) تقریباً ناپسند است.
این مسئله ارزش ذاتی نیست. این یک وحشت اخلاقی نیست که حتی بازیکنان نسبتاً متوسط در یک هفته بیشتر از یک پرستار یا معلم در یک سال درآمد دارند.
بلکه به ساختار اقتصادی مربوط می شود و از این نظر دو موضوع – قیمت انرژی و هزینه نقل و انتقالات لیگ برتر – بی ارتباط نیستند.
در فوتبال انگلیس تا سال 1983، 20 درصد از دریافتی های دروازه به تیم میهمان تعلق می گرفت، در حالی که مالیات 4 درصدی بین باشگاه های لیگ 92 دوباره توزیع می شد. درآمد تلویزیون تا سال 1985 به طور مساوی بین همه باشگاهها تقسیم میشد، زمانی که توافقنامه هیترو درآمد تلویزیون را تقسیم کرد به طوری که 50٪ به تیم برتر تعلق گرفت و مالیات به 3٪ کاهش یافت.
تولد لیگ برتر در سال 1992 به اشتراک درآمدهای تلویزیون پایان داد و این مالیات به 3 میلیون پوند کاهش یافت. ظهور لیگ قهرمانان در همان سال جریان نقدینگی به باشگاه های برتر را افزایش داد.
سه دهه طول کشیده است، اما این نتیجه است. هر چه باشگاه ثروتمندتر باشد، آنها می توانند بیشتر برای بازیکنان خرج کنند و عواقب تصمیمات ضعیف کمتر خواهد بود. حتی در یک بازی سیستماتیک که در آن، همانطور که والری لوبانوفسکی می گوید، پیوندهای بین بازیکنان به اندازه خود بازیکنان مهم است، پول بزرگترین عامل تعیین کننده موفقیت است، به ویژه به این دلیل که ثروتمندترین باشگاه ها می توانند بهترین مربیان و مدیران ورزشی را داشته باشند.
و بنابراین هزینه منجر به موفقیت می شود که منجر به جایزه بیشتر، درآمد تلویزیونی و مشارکت طرفداران می شود که منجر به موفقیت بیشتر می شود. بدون نوعی توزیع مجدد، برخی مقررات برای جلوگیری از ظهور غولهای غیرقابل توقف، ثروتمندان ثروتمندتر میشوند و بقیه فقط میتوانند ناپدید شدن آنها را در دوردست تماشا کنند، زیرا میدانند که اگر یک بازیکن جوان را پرورش دهند یا گوهری را کشف کنند که به آنها کمک میکند، به طور موقت. ، برای پر کردن این شکاف، ثروتمندان به زودی به او دست خواهند زد.
طنز این است که یکی از محرک های اصلی محبوبیت جهانی لیگ برتر، چانه زنی جمعی و تقسیم نسبتاً عادلانه درآمدهای پخش بود که درجه ای از رقابت را برای اکثر لیگ های برتر بیگانه نگه داشت. این در حال حاضر در حال فرسایش است، اما از آنجایی که حتی طبقه متوسط لیگ برتر نیز می توانند به شدت هزینه کنند، شاید مهم نباشد. شاید برتری تضمین شده است.
اما پیامد آن صرفاً برای ادامه دادن هزینههای ناامیدکننده است. هفت باشگاه در این تابستان بیش از 100 میلیون یورو خالص هزینه کرده اند. اینها مبالغی فراتر از سایر نقاط جهان است، با این حال برخی از آن تیمها ممکن است حتی در نیمه اول به پایان نرسند.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.