به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
تیاینجا لحظه مهمی در چهارشنبه شب برای ناظران استایل، اپتیک، تئاتر فیزیکی باشگاه لیورپول در طول سال های یورگن کلوپ بود. با 83 دقیقه حضور در آنفیلد و بازیکنان نیوکاسل در حال حفظ یک زمین خوب از تهاجمات دفاعی – به علاوه، البته، اتلاف وقت دفاعی به همان اندازه – کوستاس تسیمیکاس، فابینیو و هاروی الیوت در سمت چپ توپ سه نفره را ایجاد کردند. از خط میانی لیورپول، ضربه زدن به پاشنه های جو ویلاک و کشیدن یک ضربه ایستگاهی در فاصله 40 یاردی دروازه.
و بالاخره آنجا بود: چهره آنفیلد، کلوپ عرق میریزد، عرق قرمز – غرق در عرق، مضطرب، چشمان درهم و برهم، که از یک سفر شگفتانگیز اسید لاکتیک به دنیا نگاه میکند. شاید کمی دیر اما به طور غیرقابل انکاری حضور داشت که ویلوک برای اعتراض به داور برگشت، تا در میانه اولین طلسم واقعاً پایدار فوتبال خازنی با پیراهن قرمز آشنا، یک لحظه استراحت کند.
این شخصی نیست این تاکتیک است. ویلاک در روز چهارشنبه بسیار خوب بازی کرد، مانند همه بازیکنان نیوکاسل، با قلب بزرگ و یک برنامه کاملاً مشخص در برابر این روند مقاومت کردند. اما این تیم لیورپولی است که دورانی را بر فرسودگی حریفان خود بنا کرده است، که چهره آنفیلد را از جاده ویکاریج تا نیوکمپ ایجاد کرده است، لحظه ای در هر بازی که مانند بریدگی بالای چشم یک بوکسور به عنوان نشانه ای برای پیروزی عمل می کند. یا یک دونده مسافتی که در پشت صاف می چرخد و می پیچد.
لیورپول کلوپ شما را وادار میکند بدوید، گلهای نیمه دوم را به ثمر میرساند، شما را به مکان دیگری از مه قرمز و الیاف درهم میکشاند. در سالهای اولیه، آنها این کار را از طریق فشار فیزیکی محض، بازی دوی سرعت و پرسینگ بلیتز انجام میدادند. اخیراً با نوعی فوتبال طاقت فرسا با مالکیت سرعت بالا. سیستم به این صورت عمل می کند. برنده دیرهنگام فابیو کاروالیو ضربه ای به دل بازیکنان نیوکاسل بود که به سادگی از هم پاشیدند، رشته ها قطع شد و مخزن خالی شد. اما آن حالت خستگی القایی به همان اندازه گویا بود. کلوپ می خواهد اینگونه به نظر برسید. هنوز هم توانایی انجام آن برای پیشرفت فصل لیورپول از اینجا کلیدی است.
بلافاصله به دربی جذاب مرسی ساید در روز شنبه اشاره میکند، ترکیبی از سبکهای با سرعت بالا که منطقهای آشنا، قدیمی، همسایه و از نظر تاکتیکی برای هر دو تیم حیاتی است. فولام و منچستریونایتد نشان دادهاند که حریفان به دنبال راههایی برای مبارزه با این فرسودگی ساختاری و کاربردی هستند.
این هرگز فقط در مورد دویدن یا اشتیاق نبوده است، بلکه موضوع بازی هوشمندانه، حرکات جمعی مته است. در اولدترافورد، یونایتد مالکیت و قلمرو خود را واگذار کرد، کمتر دوید و پاسهای کمتری داد، اما همچنان به نظر میرسید که لیورپول را به محدودیتهای فیزیکی خود سوق میدهد تا در دوئلهای فردی کلیدی پیروز شود.

بهترین لحظات اورتون تحت هدایت فرانک لمپارد با فشار مشابهی همراه بوده است. فصل گذشته بعد از اینکه او با صدای بلند در مورد نیاز به بازی با “توپ” فکر کرد، که به نظر می رسد به معنای پرسینگ بالا، یک هافبک سفت سه و انجام کارهای جالب با الکس ایووبی است که از قدم زدن در زمین مانند مردی که در حال بازی کردن است، متحول شد. توپ تنیس سه و دو با یک رول سوسیس در یک دست به یک بازیکن دیوانه وار مشغول برنده شدن توپ عمیق به جلو.
اورتون از نظر خطاها، تکل ها و کارت ها پنج نفر اول لیگ است. جیمز تارکوفسکی، کانر کودی و آمادو اونانا در خط دفاعی جدی هستند. دوایت مک نیل ممکن است گل نزند یا گلزنی نکند، اما او یک ماشین تکل است. این می تواند چیزهای طاقت فرسا و پرانرژی باشد. اما پس از آن، ما از دربی مرسی ساید چه می خواهیم؟ احساس خشم آنی و تسلی ناپذیر. برخوردها، مه غده فوق کلیوی، خشم مدیریتی عملکردی. آخرین مورد احتمالاً در هر صورت روی کارت است.
“شما برنده اید ONE عنوان قهرمانی لیگ را به او میدهی، میتوانی لعنت بری و بنشینی.» این جمله مهم تو بود، فرانک لمپارد. یا حداقل در جریان آن پیروزی عجیب و غریب، خالی و 5-3 اواسط تابستان مقابل چلسی دو سال پیش بود. به سختی می توان از تلاش های لمپارد برای تزریق حسی به آن موقعیت ناراضی بود. او دوست دارد که آن را هم بزرگ کند و چیزهایی درباره لیورپول دارد. اما بهترین بخش این چشم انداز این است که اساساً یک چیز تاکتیکی است، دو تیم که موقعیت نهایی لیگ آنها احتمالاً به توانایی کشیدن حریفان به لبه توانایی های خود بستگی دارد.
مخصوصاً برای لیورپول کلوپ این یک سوال وجودی است. به راحتی می توان فراموش کرد که بازی اخیر لیورپول نباید اتفاق بیفتد، این امری مهندسی شده و مربی محور است. به ندرت می توان یک تیم نخبه را در هر ورزشی پیدا کرد که در آن موفقیت تا این حد بر اساس یک وضعیت عاطفی، در القای احساسات به حریف، جمعیت، بازیکنان خود شما شکل گرفته باشد.
کلوپ پس از شکست در اولدترافورد در جریان یک مسابقه کمی پریشان گفت: «ما قدرت کافی نداشتیم. او البته در مورد نحوه اعمال قدرت صحبت می کند. شکل و سیستم و حرکت به جای اینکه صرفاً عضله سازی شود و “مقداری به آن بدهیم”. و این هنوز یک چیز شکننده است.
در مورد نیاز به یک هافبک جدید صحبت های زیادی شده است و آمدن آرتور ملو از یوونتوس نویدبخش انرژی، مهارت و میم های سوپرانو است. اما اثر تاکتیکی خالص لیورپول، احساس این تیم در زمین، چیزی فراتر از افزودن قطعات باکیفیت است، همانطور که سادیو مانه چیزی بیش از یک مهاجم کلاس بالا و قابل تعویض بود. مانه را از دست میدهید و تناسب اندام خود را از دست میدهید، بازیکنی که سطوح تکلهایی را به آیوزه پرز ارائه میدهد – 45 مورد از آنها در فصل – با تعداد گلهای کفش طلایی ازدواج کرده است. مانه مطبوعات را رهبری می کرد و با حرکات خلاقانه بی پایان، خط میانی را به کار انداخت. او همچنین برای محمد صلاح که در این فصل 4 شوت در چارچوب داشته است، عالی بود.
به علاوه، تیم های دیگر آماده می آیند. لیورپول در سه بازی اول خود در لیگ برتر (دو تساوی و یک شکست) تکل های کمتری انجام داد، بیشتر اوقات محروم شد، ضربات سر کمتری نسبت به حریف به دست آورد و گاهی اوقات در کمین حریفانی قرار گرفت که به نوآوری های کلوپ پاسخ داده بودند و راه هایی برای انحراف فیزیکی پیدا کردند. شدت، یا بالا بردن سطح خود.
تیم بازسازی شده ادی هاو به مدت یک ساعت در آنفیلد با آنها برابری کرد، اگرچه کلوپ مسیر را در نیمه دوم تغییر داد. فابینیو و الیوت شروع به بازی نزدیکتر با هم کردند. کاروالیو صنایع دستی را در مناطق تنگ اضافه کرد. و این شاید همان چیزی است که کلوپ از چهارشنبه بیش از همه ارزش قائل است: تماشای دو بازیکن تکنیکی جوانتر که بیوقفه متقابل میکنند و پس از تمرین، شدت پنج سال گذشته را دوباره جمع میکنند.
خیلی چیزها در روز شنبه به توانایی خود اورتون بستگی دارد که نه فقط با این فشار، مقاومت در برابر تکان های کلوپ، بلکه برای اثبات توانایی های خود و دنبال کردن مردان کلوپ در منطقه قرمز.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.