به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
آ پروانه در ژوئن گذشته بالهای خود را تکان داد و نه ماه بعد ورزش همچنان با این پدیده مقابله میکند. این زمانی اتفاق افتاد که دکتر استیو هاک، استاد مهندسی ورزش در دانشگاه شفیلد هالام، با یک مورد سرقت ادبی توسط یکی از همکاران در مجموعه مقالات کنفرانسی که در سال 2006 ویرایش کرده بود، مواجه شد. در زندگی خود از همان زمان او در سال 2000 مقاله ای به نام فیزیک، فناوری و المپیک برای دنیای فیزیک نوشت. در سال 2012، او از تکرار بیشتر همان مقاله، کلمه به کلمه، در سرمقاله ای که در سال 2005 توسط سردبیر مجله پزشکی ورزشی بریتانیا، دکتر پل مک کروری، منتشر شد، شگفت زده شد. پس از پرداختن به یک مورد قدیمی، هاک در نهایت تصمیم گرفت برای دیگری کاری انجام دهد.
شاید نام مک کروری را نشنیده باشید – هاکه نیز چیز زیادی در مورد او نمی دانست – اما اگر در 20 سال گذشته یک ورزش تماسی یا برخوردی بازی کرده یا تماشا کرده اید، او در سرگرمی شما نقش داشته است. مک کروری یکی از بنیانگذاران و رئیس مشترک گروه Concussion in Sport بود. آنها یک بیانیه اجماع ارائه می کنند که قرار است تحقیقات موجود را در مورد ضربه مغزی خلاصه کند، و عمل پزشکی در این زمینه را در سراسر ورزش حرفه ای و پایه شکل می دهد. آنها توسط راگبی جهانی، کمیته بین المللی المپیک و فیفا و دیگران تامین مالی می شوند. مک کروری یکی از تاثیرگذارترین چهره ها در این زمینه در 20 سال گذشته بوده است.
BJSM در نهایت با Haake موافقت کرد که “همپوشانی قابل توجهی” بین این دو قطعه وجود دارد. مک کروری توضیح داد که این یک خطا در ویرایش بوده است، که نسخه پیش نویس مقاله او به اشتباه آپلود شده است. و این همان جایی است که موضوع ممکن است متوقف شود. اما این داستان توسط سازمانی به نام Retraction Watch انتخاب شد، جایی که توجه یک دانشگاهی به نام نیک براون را به خود جلب کرد. براون خود را به عنوان “یک کادت پلیس اطلاعات خود منصوب” توصیف می کند. او و دوستش جیمز هدرز قبلاً نقصهایی را در کار پروفسور سابق کرنل، برایان وانسینک، در میان دیگران آشکار کرده بودند.
براون تصمیم گرفت شروع به کندوکاو در کاتالوگ پشتی مک کروری کند. او به زودی مقالات بیشتری پیدا کرد که حاوی “همپوشانی های قابل توجه” مشابه با سایر نشریات بودند. چند ساعت پس از فاش شدن این موارد، مک کروری از CISG کنار رفت. یکی از نقش های کلیدی CISG ارزیابی تحقیقات جدید ضربه مغزی است. این شغلی است که مستلزم اعتماد جامعه افرادی است که پژوهش را انجام می دهند، به خصوص که CISG از چنین معیارهای واجد شرایط سختگیری استفاده می کند. این سختگیری ظاهراً به همین دلیل است که آنها همیشه چنین موضع محافظه کارانه ای را در مورد خطرات آنسفالوپاتی تروماتیک مزمن اتخاذ کرده اند. می گوید مدرک کافی وجود ندارد. طبق آخرین بیانیه اجماع گروه، هنوز نمی توان گفت که وجود دارد.رابطه علت و معلولی” بین CTE و ضربه مغزی مک کروری نویسنده اصلی بود.
زنجیره رویدادهایی که پس از تصمیم هاک برای رسیدگی به آن مورد سرقت ادبی در سال 2005 رخ داد، باعث شد تا نهادهای حاکمیتی که در سالهای پس از آن به CISG متکی بودند، توضیح دهند که چرا سهام زیادی در کار خود سرمایهگذاری کردهاند و تصمیم بگیرند که آیا به کار خود ادامه میدهند یا خیر. کنارش بایست اعتبار این گروه، که قبلاً توسط گروههای کمپین و سیاستمداران در جریان جلسات DCMS در مورد ضربه مغزی در ورزش در سال گذشته زیر سوال رفته بود، در پایینترین حد خود قرار دارد. آخرین کنفرانس آنها، که قبلاً دو بار به تعویق افتاده است، قرار است اواخر امسال در آمستردام برگزار شود.
این یک مشکل مخصوصاً برای راگبی جهانی است، و نه فقط به دلیل دخالت آنها در پرونده های آزمایشی قانونی در مورد نحوه مدیریت ورزش آنها در سال هایی که توسط CISG هدایت می شد. هیئت حاکمه اتحادیه راگبی در حال حاضر یک پروتکل شش روزه بازگشت به بازی را اجرا می کند، به این معنی که ممکن است یک بازیکن در یک شنبه دچار ضربه مغزی شود، و اگر بدون علائم باشد، می توانند تا شنبه آینده به بازی برگردند (اگرچه در تمرین بازیکنان اغلب برای مدت طولانی تری بیرون هستند). قبلاً یک توقف اجباری سه هفته ای برای بازیکنان ضربه مغزی داشت، اما این تغییر برای مطابقت با توصیه های ارائه شده توسط CISG در مقاله اجماع آنها در سال 2012، که باز هم مک کروری نویسنده اصلی آن بود، تغییر کرد.
در سال گذشته AFL دوره بازگشت به بازی خود را به 12 روز و لیگ فوتبال راگبی دوره بازگشت به بازی خود را به 11 روز افزایش داده است. راگبی جهانی نیز تحت فشار قرار گرفته است تا بازگشت به بازی خود را افزایش دهد، اما اینطور نیست – میگوید این به دلیل این باور است که یک محدودیت زمانی مشخص به این معنی است که بازیکنان شروع به گزارش نکردن علائم میکنند (اگر درست میگویند). این نشان میدهد که آنها هنوز کار بیشتری برای انجام دادن روی برنامههای آموزشی بازیکنان خود دارند، زیرا بازیکنان هنوز دقیقاً نمیدانند چه چیزی در خطر است، اگرچه، با توجه به آخرین بیانیه اجماع CISG، ارتباط بین CTE و ضربه مغزی را زیر سؤال میبرد، آنها تنها نیستند. در آن).
کاری که راگبی جهانی انجام داده است، اتخاذ رویکردی «فردیتر» برای این موضوع است که در آن زمان لازم برای بازگشت به بازی به صورت موردی تعیین میشود. این تغییر، که مطابق با توصیههای گروه کاری مستقل ضربه مغزی آنها است، نشان میدهد که در حال حاضر تلاش میکند بین خود و سیاستهای تعیینشده توسط CISG، که برای مدت طولانی به آن تکیه میکردند، فاصله بیندازد.
این رویکرد “انفرادی” در تئوری خوب است، اما در عمل به ناچار منجر به ناسازگاری در نحوه مدیریت بازیکنان ضربه خورده می شود. اگر قرار است کارساز باشد، همه دست اندرکاران، به ویژه بازیکنان، بازیکنان سابق و خانواده هایشان، باید به تمام فرآیندهای مختلفی که ورزش برای تشخیص ضربه مغزی و مدیریت بازگشت به بازی استفاده می کند، ایمان کامل داشته باشند.
با توجه به این سیستمها همان سیستمهایی هستند که به توماس فرانسیس پس از اینکه شواهدی مبنی بر ضربه مغزی در بازی مقابل انگلیس نشان داد، اجازه بازی در آنها را داد و به ولز این امکان را داد که بگوید خوشحال است که او را دوباره برای بازی فردا انتخاب کند، حتی اگر در ماه نوامبر یک ضربه مغزی قبلی داشت. اینطور نیست
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.