انوشه عاشوری: رویای ماراتن لندن بازداشتی ایرانی به واقعیت نزدیک می شود | اخبار انگلستان

به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ،

اسانوشه آشوری، مهندس بازنشسته ایرانی-بریتانیایی 68 ساله که به اتهام جاسوسی در زندان بدنام اوین به حداقل 10 سال حبس محکوم شده بود، می‌دانست که اگر می‌خواهد از جنون جلوگیری کند، باید هدفی پیدا کند.

او متعهد شد که روزی که آزاد شد، ماراتن لندن را بدود. این یک رویای بلندپروازانه بود، به خصوص برای مردی که خیلی مناسب نبود و یا انتظار داشت قبل از 73 سالگی آزاد شود.

اما پس از زنده ماندن از مصیبت وصف ناپذیر دوران خود در یک مرکز بازجویی، جایی که سه بار تلاش کرد به زندگی خود پایان دهد، تقریباً پنج سال در زندان به دلیل اتهاماتی که همیشه آن را انکار می کرد، گذراند و احساس بی عدالتی و از دست دادن شروع شد. عوارض آنها را بگیرد.

و اکنون، که در ماه مارس، همزمان با نازنین زاغری-رتکلیف، توسط ایران آزاد شده است، او را با تعدیل شدیدی که با از سرگیری زندگی خود به خانه در جنوب لندن روبرو می‌شود، از سر می‌گذراند. او گفت، زندگی ای که به طور غیرقابل برگشتی تغییر کرده است.

او در ماه اکتبر ماراتن لندن را برای خود و برای سازمان های خیریه Hostage International و عفو بین الملل که از او و خانواده اش حمایت کردند، اجرا خواهد کرد. او همچنین برای کسانی که در زندان اوین به جا گذاشته است، و بقیه که عمدتا به اتهام جاسوسی زندانی هستند، اجرا خواهد کرد، «تا همه بدانند که فراموش نشده اند».

اودیسه او زمانی آغاز شد که یکی دیگر از زندانیان نسخه‌ای از کتاب What I Talk About When I Talk About Running نوشته هاروکی موراکامی نویسنده ژاپنی را به او داد. “شما باید راه هایی برای مبارزه با جنون پیدا کنید، و این یکی از راه ها بود. این به من برای سلامت جسمانی کمک کرد.»

سپس نسخه ای قاچاقی از کتاب انسان در جستجوی معنا اثر ویکتور فرانکل، روانپزشک، عصب شناس اتریشی و بازمانده آشویتس را خواند. او درباره پیامی که از آن گرفت گفت: «اگر رنجی را سپری می‌کنید، اگر معنا و هدفی در آن رنج بیابید، آنقدرها هم دردناک نخواهد بود».

قرار دادن این دو [books] با هم، دلیل فیزیکی داشتم و حالا هدف. این باعث شد فکر کنم: “باشه، اگر قرار است در ماراتن لندن شرکت کنم، بگذار چیز خوبی از آن بیرون بیاید.” بنابراین او تصمیم گرفت همراه با پسرش آریان که در کنار او در ماراتن شرکت می کند، برای این دو سازمان که “نقش زیادی در آزادی من داشتند و به خانواده ام کمک زیادی کردند” کمک مالی کند.

“من 82 کیلوگرم بودم، و روده آبجو داشتم و [was] او به یاد می آورد که کاملاً نامناسب است. او همچنین قرار بود قبل از اینکه هنگام ملاقات با مادرش دستگیر شود، به دلیل ترک خوردگی مینیسک زانویش تحت عمل جراحی قرار گرفته بود. او گفت: «وقتی در مرکز بازجویی بودم، 17 کیلوگرم وزن کم کردم، زیرا زمانی که آنجا بودم، سه بار اقدام به خودکشی کردم.

پس از انتقال به زندان، او به گروه کوچکی از زندانیان پیوست که روزانه ورزش می‌کردند، در یک سالن ورزشی کوچک به صورت دایره‌ای می‌دویدند، یا وقتی از ورزشگاه محروم می‌شدند، در یک پاسیو کوچک سرپوشیده. او ابتدا در عرض 10 دقیقه نفس خود را از دست داد، اما به آرامی استقامت خود را افزایش داد و در نهایت بدون توقف دو ساعت دوید.

او گفت: «من هدف و عزمم را پیدا کردم که باید کاری انجام دهم، کاری خوب برای بیرون آمدن از مصیبت‌هایی که داشتم انجام می‌دادم.

او همچنین با سخنرانی و شعرخوانی که زندانیان در گوشه عاشوری بین خود سازماندهی می‌کردند – منطقه‌ای که او هر روز با یک قمقمه چای می‌نشست و در مورد مسائل با دیگران بحث می‌کرد – بر مأموریت خود متمرکز شد. او تصمیم گرفت: «در کاری که من انجام می‌دهم باید پیامی وجود داشته باشد. و این پیام باید دو قانون طلایی برای پیروزی باشد. قانون اول: همیشه به یاد داشته باشید که پشتکار نتیجه می دهد. و قانون دو: هرگز قانون یک را فراموش نکنید.

امروز، با تعویض دوش در زندان تنگ با پارک های لندن، لحظه عبور او از خط پایان به واقعیت نزدیک شده است. او در پاسخ به این سوال که این برای او چه معنایی دارد، گفت: «این چیزی است که نمی توانم با کلمات بیانش کنم. زندگی من پوچ است اگر این کار را نکنم. باید از این همه درد و رنج، چیز خوبی بیرون بیاید. من نمی توانم به زندگی عادی خود برگردم بدون اینکه چیز خوبی از آن حاصل شود، زیرا بازنده خواهم بود.»

او در حال حاضر مشغول نوشتن کتابی به نام گوشه آشوری درباره تجربه خود است و می گوید که خیریه ها به او، همسرش شری و پسر و دخترشان کمک می کنند. تنظیم آسان نبوده است. «نزدیک به پنج ماه از آزادی من می گذرد. تا همین یکی دو ماه پیش مشکل زیادی با زندگی نداشتم. فکر می کنم غرق در هیجان آزاد شدن شدم.

من فلاش بک گرفتم. منظورم این است که هر کاری که می‌کنید، ذهن شما به اتاقی که من با 14 نفر دیگر تقسیم می‌کردم، برده می‌شود. اما اکنون، من بارها و بارها دچار حملات اضطرابی شده ام، که باید با آن مقابله کنم، زیرا مفید نخواهد بود. من باید به جای گذشته روی آینده تمرکز کنم.»

او امیدوار است که دویدن به این امر نیز کمک کند. “زندگی نمی تواند زندگی ای باشد که قبلا داشتم. بنابراین، تنها راهی که می‌توانم از آن عبور کنم، یافتن هدف یا ایجاد هدف در روش جدید زندگی‌ام است. بنابراین، شاید این ماراتن، دویدن، یکی از آنها باشد.»

وی با بیان اینکه امیدوارم مردم را از ظلم و ستم تمام اتفاقات زشتی که در دنیا می افتد آگاه کند، افزود: نباید بی تفاوت باشند.

این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار روز ایران و جهان آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.

منبع

درباره ی aban_admin

مطلب پیشنهادی

PC سابق Met می گوید که در مورد فلش قاب وین کوزنز اشتباه کرده است | وین کوزنز

به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ، افسر سابق پلیس مت که …