به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
پمردم در بریتانیا از معاشرت خود کم می کنند زیرا بحران هزینه های زندگی همچنان به کاهش درآمدها ادامه می دهد و مردم را مجبور می کند تا جایی که ممکن است کاهش دهند. هزینههای سوخت به این معناست که بسیاری نمیتوانند به طور منظم بیرون بروند، در حالی که میخانهها و رستورانها گزارش میدهند که با کاهش شدید تعداد پاها، با مشکل مواجه هستند.
در اینجا، پنج نفر توضیح میدهند که چگونه افزایش هزینهها بر توانایی آنها برای گذراندن وقت با خانواده و دوستان و همچنین تأثیر آن بر رفاه آنها تأثیر میگذارد.
“ارتباط با خانواده نباید تجملاتی باشد”
کارولین هر آخر هفته با خانواده و دوستانش ملاقات می کرد. او به طور منظم با شوهرش برای نوشیدن یا لقمه ای بیرون می رفت. پرستار دندانپزشکی 54 ساله در هرتفوردشایر میگوید: «ما هر شب هفته بیرون مهمان نبودیم، اما زندگی بسیار متفاوت بود – ممکن بود هفتهای چند بار بیرون رفته باشیم. اکنون او این کار را متوقف کرده است و فقط می تواند ماهی یک بار برای دیدن خانواده و دوستان خود به کنت برود.
پیشرفت به سمت “فکر کردن در مورد هر پنی” طی چندین ماه اتفاق افتاد. “قبلاً حتی به بیرون رفتن فکر نمی کرد. سپس این بود “ما بیرون شام خوردیم، بهتر است این کار را نکنید”. الان دارم با خودم فکر می کنم، خداییش اینهمه هزینه برای دیدن مامان و بابا داره. تماس با خانواده نباید یک تجمل باشد.» آگوست است، اما او در حال حاضر نگران کریسمس است – توانایی خرید “یک دو بطری، هدیه و مقداری شکلات” را دارد.
او می گوید: «زندگی خیلی تنهاتر شده است. من احساس میکنم کاملاً منزوی شدهام… صحبت کردن با تلفن با تماس انسانی و گذراندن وقت بیرون از خانه یکسان نیست. شادی برای بسیاری از مردم از زندگی خارج شده است.»
“من نمی توانم در زمستان برای صرف غذا بیرون بروم”
نوامبر گذشته، ویکی هیوز، یک تصویرگر آزاد 30 ساله، با شریک زندگی خود به لیدز نقل مکان کرد زیرا آنها دیگر قادر به پرداخت هزینه زندگی در لندن نبودند. هیوز میگوید: «در حین معاشرت، ملاقات با افرادی که در فکرمان پول هستند، بسیار سخت است. ما در حال تلاش برای شناختن مردم هستیم تا جایی که ممکن است. در مورد معاشرت در زمستان که هوا خیلی سرد است نمی توانم بیرون بنشینم و تمام کارهای رایگان تابستان را انجام دهم مطمئن نیستم. من نمی توانم در زمستان برای یک شب بیرون از خانه یا غذا بروم، زیرا باید هزینه گرمایش را بپردازم.
«در طول قرنطینه ما عادت کردیم که هیچ کاری انجام ندهیم و من در زمستان برای یک قرنطینه کوچک دیگر از نظر اجتماعی شدن آماده میشوم. من اهل مهمانی نیستم اما دوست دارم هفته ای چند بار دوستان را ببینم. قرنطینه روی سلامتی من تأثیر زیادی گذاشت – افسردگی بسیار بدی گرفتم.
من نباید از نظر اجتماعی منزوی شوم، اما شما حق انتخاب زیادی ندارید.
ناتالی مارتین، 46 ساله، نگران تأثیر یک زندگی اجتماعی محدود بر سلامت روان خود است. من واقعاً از نظر اجتماعی احساس انزوا میکنم – این به شدت بر اعتماد به نفس من تأثیر گذاشته است. مارتین، که در اقامتگاه پشتیبانی شده در لنکاوی زندگی میکند، میگوید: در مبتلایان به اوتیسم، رفتارهای معمولی را دنبال میکنید، و بیرون نرفتن و دیدن افراد روتین خطرناکی است که باید در آن گرفتار شوید. “این منجر به مارپیچ اضطراب و افسردگی من می شود [experienced] قبل از. بخشی از تشخیص من این است که من نباید از نظر اجتماعی منزوی شوم، اما شما حق انتخاب زیادی ندارید.»
مارتین می گوید افزایش هزینه ها، از جمله افزایش هزینه های مراقبت های اجتماعی، او را در خانه گیر کرده است. او میگوید: «قبلاً بیشتر بیرون میرفتم – به مرکز شهر بلکپول میرفتم، گاهگاهی بیرون غذا میخوردم، و هر هفته برای دیدن پدرم به لیورپول سفر میکردم. او اکنون توان پرداخت کرایه قطار را ندارد و او به جای آن یک بار در ماه رانندگی می کند تا او را ببیند. تنها موقعیتی که اکنون بیرون می روم سوپرمارکت است و برای حفظ سلامت عقلم سعی می کنم بیرون بروم و قدم بزنم. شما تمایل دارید که احساس کنید ما هنوز تحت فشار هستیم [Covid] محدودیت ها، – به دلیل جنبه مالی.
“اضافه کاری در حال تبدیل شدن به یک نیاز است – من زمان کمی برای معاشرت دارم”
برای جان، یک کارگر پست رویال میل 54 ساله در برکشایر، کار کردن شش روز در هفته زمان کمی برای معاشرت باقی می گذارد. او میگوید: «من مدتی است که به طور منظم اضافه کار میکنم. «قبلاً، اگر احساس میکردید نمیخواهید، مجبور نبودید – اکنون احساس میکنید که با افزایش قبوض انرژی این کار ضروریتر است. من تقلا می کنم تا ساعات اضافی هر هفته را به دست بیاورم. هفته کاری معمولی من به طور متوسط حدود 55 ساعت است، و این فقط به من اجازه می دهد که از قبض های خانه و غذا برای خانواده ام مطلع باشم، اما حاشیه بسیار کمی برای هر گونه چیزهای اضافی باقی می گذارد.
برنامه کاری او زمان کمی را برای گردش در روز تعطیلش باقی می گذارد، که معمولاً صرف انجام کارهای خانگی مانند فروشگاه مواد غذایی می شود. اما جان، که از رفتن به تماشای کریکت در لندن لذت میبرد، زمانی که مرخصی داشته است، تفاوت را احساس کرده است. من به دلیل هزینه کمتر به سازماندهی کارها تمایل دارم. من آنقدرها انتظار ندارم. من هفتههای طولانی شش روزه را انجام میدهم و نمیتوانم ادعا کنم که برای پوشش دادن اصول اولیه تلاش میکنم، اما تلاش برای فراتر رفتن از آن و داشتن مقداری بودجه برای غذا خوردن در بیرون یا دنبال کردن یک سرگرمی جدید – این یک مانع است. ذهنیت من اکنون این است که فقط به سر کار بروم، ساعت های طولانی انجام دهم، هزینه های اولیه را پرداخت کنم، انتظار بیشتری نداشته باشید.
“گزینه آسان این است که نروید”
افزایش هزینه ها به این معنی است که سوزان، یک آژانس مسافرتی 41 ساله در گلاسکو، بهانه می آورد تا از دیدن دوستان خودداری کند، زیرا به گفته او تنها کسی است که در حلقه خود برای تامین مخارج زندگی خود تلاش می کند. اگرچه او میگوید که زندگی اجتماعیاش با سه فرزند خردسال «هیچوقت بیرحمانه» نبوده است، اما هزینهها در تابستان امسال با چنان «مسیر سریع» افزایش یافته است که او اکنون «درآمد قابل تصرف صفر» دارد. او میگوید: «حتی دعوت مردم به خانهام و سرو پیتزا هم امکانپذیر نیست.
او میگوید در سال گذشته دوستانش «دوباره به روال بیرون رفتن با هم بازگشتهاند». من نمی توانم آن را انجام دهم، زیرا 20 دلار ندارم که بتوانم چند ساعت در یک میخانه بنشینم. سوزان می گوید که بهانه اش برای بیرون نرفتن، لاغری پوشیدن است. نمیخواهم بگویند، نگران نباش، من 20 دلار به تو میدهم، بنابراین کسی نیست که بگویم چرا واقعاً بیرون نمیآیم. تابستان امسال متوجه اتفاقات زیادی شده ام که من در آن حضور ندارم. گزینه آسان این است که نروید.»
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.