کن کلارک: “این ایده که کاهش مالیات به طور خودکار باعث رشد می شود، بی معنی است” | کنت کلارک

به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،

کenneth Clarke در سال 2020 بارون کلارک ناتینگهام انتخاب شد و به مدت 49 سال به عنوان نماینده محافظه کار در مجلس شورای اسلامی خدمت کرد و در سمت های مختلف دولت و کابینه از جمله وزیر خزانه داری و وزیر بهداشت فعالیت کرد. او همچنین سه بار برای رهبری حزب ایستاد که دو بار به سختی شکست خورد. او رای خود را در انتخابات رهبری فعلی حزب محافظه‌کار به صندوق انداخته است، اما نمی‌گوید که برای چه کسی پرخاش کرده است.

ما با تورم فزاینده و جنگ مداوم در اوکراین با بحران هزینه زندگی مواجه هستیم. چگونه باید با این مشکلات برخورد کرد؟
در کوتاه مدت، احتمالاً باید از یک بحران اقتصادی بسیار جدی عبور کنیم. مدتی است که احساس می‌کنم احتمالاً دچار رکود بسیار شدیدی خواهیم شد. و اگر مراقب نباشیم، با تورم بسیار بدی همراه خواهد شد که آسیب های اجتماعی و همچنین اقتصادی را به همراه دارد. خود را برای آن آماده کنید، اما استانداردهای زندگی عموماً برای اولین بار برای مدت طولانی سقوط می کند، و اقدامات کوتاه مدت اصلی باید محافظت از افراد بسیار فقیر، بسیار آسیب پذیر و جلوگیری از افزایش تعداد افراد باشد. فقیر شدن در این کشور دولت نباید از خود بپرسد که چیست؟ ایمیل روزانه فردا می گوییم، اما در چند سال آینده که انتخابات داریم، اقتصاد چگونه خواهد بود؟

به عنوان وزیر خزانه داری سابق، نظر شما در مورد این ایده که توسط لیز تراس در کمپین رهبری محافظه کار مطرح شد، مبنی بر اینکه کاهش مالیات باعث رشد اقتصادی خواهد شد، چیست؟
این ایده ساده انگارانه که کاهش مالیات به طور خودکار باعث رشد می شود، بی معنی است. همه این کار را انجام می دهند اگر کار می کرد. اندکی از دولت آرژانتین یا ونزوئلا در مورد آن وجود دارد. اکنون زمان کاهش مالیات نیست زیرا ما هزینه های عمومی هنگفتی را متحمل شده ایم که من از آن حمایت کردم تا از بدترین اثرات کووید-19 جلوگیری کنیم که منجر به بدهی های عمومی هنگفتی می شود. کاهش مالیات رشد تقاضا را تحریک می کند، اما مشکلات ناشی از مشکلات عرضه است، بنابراین تورم را بیشتر می کند.

شما درگیر سیاست بوده اید نزدیک به 60 سال فرهنگ سیاسی را که در حال حاضر داریم چگونه توصیف می کنید؟
از زمانی که من شروع کردم کاملاً تغییر کرده است. سیاست اوایل دهه 1960 بسیار طبقاتی بود. پارلمان قدرتمندتر از امروز بود، اما نهادی دور و دور از عموم مردم بود. این دو حزب بر اصول کاملاً متفاوتی مبتنی بودند – نظم اجتماعی موجود، ثبات، در سمت محافظه کار، و مبارزه طبقه کارگر و سوسیالیسم آینده در سمت کارگر. لحن بحث کمتر پرخاشگرانه، کمتر دیوانه کننده بود. در آن روزها مردم به همان حزب خانواده خود رای می دادند و تعداد کمی از مردم در انتخابات رای خود را تغییر می دادند. امروزه مردم عقاید دو قطبی تری دارند و به هیچ کس وفاداری خاصی ندارند. سیاست آنها واقعاً بی ثبات است و به شیوه ای بداخلاق با بحثی تحت سلطه رسانه ها انجام می شود که به جای مسائل بر شخصیت ها متمرکز است و از هر گونه پیچیدگی اجتناب می کند.

در مورد خود سیاستمداران چطور، همانطور که اغلب گفته می شود بدتر شده اند؟
وقتی خودم را در این فکر می‌بینم، تا 10 می‌شمارم، زیرا می‌دانم که این اتفاقی است که برای جانبازان در هر جنبه‌ای از زندگی می‌افتد. هر فوتبالیست مسن، هر بازیکن کریکت مسن، هر سیاستمدار سالخورده شروع می‌کند به گفتن، چه اتفاقی می‌افتد، چرا امروز مردمی با همان کیفیت نداریم؟ اما من گمان می‌کنم، وقتی جوان و مبتدی مشتاق در سیاست بودم، پسرهای پیری در مجلس عوام بودند که به یکدیگر می‌گفتند، غم خوب دنیا به کجا می‌رسد؟

رویدادهای لولای دوران شما در سیاست چه بوده است که فکر می کنید اگر به شیوه ای متفاوت پیش می رفتند می توانستند به مکان بهتری منتهی شوند؟
من فکر می کنم سقوط مارگارت تاچر باعث شد اختلافات در اروپا در حزب محافظه کار به یک سطح تلخ و مخرب تبدیل شود که تا کنون ادامه داشته است. مارگارت متقاعد شده بود که این همه نوعی توطئه طرفدار اروپایی بود که او را به خاک و خون کشید و بدترین دوستانش او را تشویق کردند که این باور را داشته باشد، که منجر به یک تقسیم پوچ بر سر معاهده مضحک ماستریخت شد. این یک نقطه عطف واقعی در فضای درون حزب محافظه کار بود و جنگ داخلی مخرب محافظه کار را آغاز کرد، که در سال 1997 به قیمت دفتر ما تمام شد و در نهایت برای دیوید کامرون فاجعه به بار آورد، زمانی که او احمقانه همه پرسی را در سال 2016 اعلام کرد. من بسیار عصبانی بودم زیرا او بدون مشورت با کابینه خود آن را اعلام کرد. او این کار را فقط برای راضی کردن مدافعان راست و ساکت ماندن آنها انجام داد. به ذهنش خطور نکرده بود که ممکن است در رفراندوم شکست بخورد.

آیا می توانید تصور کنید که بریتانیا به اتحادیه اروپا بازگردد؟
نه در حد قابل پیش بینی، نه. من وجدانم را با رای مخالف به ماده 50 رای دادم، زمانی که دادگاه ها دولت را رد کردند و گفتند مجلس نقشی دارد. بعد از آن، تصمیم گرفتم که همه چیز حل و فصل شود. آنچه مهم بود شرایط خروج ما بود زیرا هیچ کس نمی دانست خروج از اتحادیه اروپا به چه معناست. و بسیار مهم بود که ما در مورد مسائلی که حتی در رفراندوم اصلاً به آنها توجه نشده بود، مذاکره کردیم که آسیب عملی را که هیچ یک از مردم به آن رأی نداده بودند، به حداقل برساند. ما برکسیت را به پایان نرسانده ایم. ممکن است طی چند سال آینده بتوان روابط ملموس‌تر و بزرگ‌تری با اروپا ایجاد کرد. اما هر ایده ای که بتوانیم به اتحادیه اروپا برگردیم و دوباره برای این پروژه ثبت نام کنیم برای پرندگان است.

کلارک با تونی بلر و مایکل هسلتین در راه اندازی کمپین بین حزبی بریتانیا در اروپا، اکتبر 1999.
کلارک با تونی بلر و مایکل هسلتین در راه اندازی کمپین بین حزبی بریتانیا در اروپا، اکتبر 1999. عکس: استفان روسو/PA

شما سه بار برای رهبری حزب محافظه‌کار ایستادید و نظرسنجی‌ها نشان داد که در بین عموم مردم محبوب‌ترین بودید، پس چقدر سخت است که با اعضای حزب بازی کنید در حالی که همچنان ملت را در سطح وسیع زیر نظر داشته باشید؟
دو بار از سه بار، در هر مرحله از آرای نمایندگان و بقیه آن پیشتاز بودم و در مرحله نهایی شکست خوردم زیرا برای اعضای حزب محافظه کار بیش از حد طرفدار اروپا دیده می شدم. اعضاء معمولی رای دهندگان محافظه کار نیستند، چه رسد به عموم مردم. حامیان من همیشه از من می خواستند که برای کاهش ترس مردم، یک سخنرانی مبنی بر اروپا داشته باشم. و من نمی خواهم. من نمی توانستم با قول دادن به چیزهایی که به آنها اعتقاد نداشتم، خود را به خطر بیاندازم.

شما زمانی گفتید که ایده نخست وزیر شدن بوریس جانسون “مسخره” بود. به نظر شما او چگونه عمل کرد؟
او شرکتی لذت بخش، بسیار سرگرم کننده با شخصیتی بزرگ است، و بسیار باهوش است، اما خلق و خوی او را برای مناصب سیاسی نامناسب می کند. هیچ موضوع سیاسی خاصی وجود ندارد که او در مورد آن دیدگاه قوی داشته باشد. او تلاش کرد تا در دستگاه‌های آپاراتچی‌هایی که واقعاً دولت را اداره کنند، ابتدا دومینیک کامینگز و سپس، پس از درگیری با او، کشور توسط بسیاری از دوستان کری اداره می‌شود. او حزب را از برخی از بهترین چهره‌های پیشرو آینده پاکسازی کرد و مردان و زنان موافق برگزیت را در کابینه قرار داد تا تأثیرات فاجعه‌باری داشته باشد.

به نظر شما بهترین رهبری که حزب محافظه کار هرگز نداشته چه کسی بوده است؟
به نظر شخصی من، این یک ضرر بزرگ برای کشور بود که مایکل هسلتین را به عنوان نخست وزیر نداشتیم. اما پس از استعفای مارگارت به مایکل رای ندادم، زیرا فکر می کردم او حزب را تقسیم خواهد کرد. پس از به دست گرفتن چاقو، او نتوانست تاج را بر سر بگذارد. اگر در آن زمان می دانستم که به هر حال حزب قرار است خودش را از هم بپاشد، شاید به سراغ هزا می رفتم.

چه کسی در انتخابات عمومی بعدی پیروز خواهد شد؟
شما هرگز نباید یک انتخابات عمومی را در دو سال آینده پیش بینی کنید. در شرایط کنونی ساده، قطبی، پوپولیستی، کینه توزانه بحث های سیاسی، که با بدترین ترکیب مشکلات و جنگ مواجه است، وضعیت خدمات بهداشتی و مراقبت های اجتماعی، چه کسی می داند؟ وضعیت کنونی آنارشیک است و هیچ کس در هیچ یک از طرفین ظاهر نمی شود که بتواند این اطمینان را به افکار عمومی القا کند که تفاوت چشمگیری ایجاد خواهند کرد.

این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.

منبع

درباره ی aban_admin

مطلب پیشنهادی

PC سابق Met می گوید که در مورد فلش قاب وین کوزنز اشتباه کرده است | وین کوزنز

به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ، افسر سابق پلیس مت که …