تن هاگ برای احیای منچستریونایتد به یک رویکرد عملگرایانه نیاز دارد | منچستر یونایتد

Eریک تن هاگ به توانایی خود در تغییر ثروت منچستریونایتد با وجود شکست در دو بازی ابتدایی لیگ برتر اطمینان دارد. متأسفانه برای سرمربی جدید، باخت 4-0 مقابل برنتفورد نشان داد که بازیکنان او در اجرای موثر سبک او ناکام هستند و روحیه را در اولدترافورد به پایین ترین حد خود رسانده است.

تحسین برانگیز است که تن هاگ می خواهد فرمولی را که برای او در جاهای دیگر کار کرده است تکرار کند تا در درازمدت گام های بلندی در یونایتد بردارد، اما با یک بازی مقابل لیورپول که در انتظار دوشنبه است، یک باخت سنگین دیگر می تواند پیامدهای مهمی داشته باشد. تلاش برای تطبیق با مجموعه جدیدی از قوانین تاکتیکی و سبکی برای فوتبالیست ها در بهترین زمان به اندازه کافی سخت است، اما زمانی که اعتماد به نفس پایینی دارد تقریبا غیرممکن است.

برای رسیدن به مرحله ای که تن هاگ بتواند تاثیر واقعی بر تیم یونایتد بگذارد، باید در کوتاه مدت روی نقاط قوت آنها کار کند. یک رویکرد عمل‌گرایانه می‌تواند به تیم کمک کند که تحت فشار بازیکنان منچستریونایتد در انتهای جدول لیگ برتر شکست بخورد. تجربه و هوش فوتبالی کازمیرو باید به گروهی که روحیه ضعیفی دارند کمک کند وقتی او در دسترس باشد، اما اضافه کردن برنامه‌های پیچیده به آنهایی که باور ندارند سودمند نیست.

کسانی که زیر نظر تن هاگ بازی کرده‌اند می‌گویند عادت کردن به روش‌های او زمان می‌برد. هواداران یونایتد پشت تن هاگ هستند و از گستردگی کار می دانند، اما اگر چند ماه اول همین مسیر را ادامه دهند و هلندی منتظر بماند تا همه چیز سر جای خودش قرار بگیرد، ممکن است به او اجازه داده نشود که سال ها اشتباه را اصلاح کند. در یونایتد

اگر برنتفورد بتواند یونایتد را جدا کند، لیورپول نیز مطمئن است که همین کار را با علاقه انجام دهد. شاگردان یورگن کلوپ در دو بازی اول خود به تساوی رسیده اند و به دنبال این هستند که در مقابل تیمی که دو شکست را تجربه کرده اند، امتیازی به دست آورند.

اسکات مک تومینای و فرد راه حل بلندمدت برای مشکلات خط هافبک یونایتد نیستند، اما تن هاگ باید با آنچه در دسترس است مقابل لیورپول کار کند. هیچ کدام قادر به ارائه پاس های تیز و پیشرفت سریع در زمین نیستند. یکی ممکن است مجبور باشد با کازمیرو شریک شود، و تن هاگ ممکن است بخواهد خود را با تبدیل این دو به توانایی بازی کردن چیزی شبیه به سبک خود آزمایش کند، اما این ممکن است یک قدم بسیار دور باشد و به جای تلاش برای تصحیح، نیاز به پذیرش نقاط قوت آنها دارد. ایرادات ساخته شده

لیساندرو مارتینز پس از 45 دقیقه در برنتفورد کنار گذاشته شد، اما به نظر می رسد در توپ و میدان به اندازه کافی باهوش است تا خود را با ماهیت مستقیم لیگ برتر وفق دهد و در هفته های آینده می توان از او در خط میانی در کنار کازمیرو استفاده کرد.

هنگامی که استفان ساویچ به منچسترسیتی پیوست، در هوا با مشکل مواجه شد و توسط مهاجمان متعدد مورد آزار و اذیت قرار گرفت و او را در زمین ناتوان کرد. روبرتو مانچینی علیرغم ناکامی‌هایش، اصرار داشت که در زمانی که اعتماد به نفسش کم بود، او را در خط شلیک قرار دهد. دوران حرفه ای او در سیتی هرگز بهبود نیافت. با این حال، این بازیکن مونته نگرویی در فیورنتینا و اتلتیکو مادرید حرفه ای چشمگیر داشته است، جایی که او با درک بیشتری مدیریت شد و اجازه رشد یافت. مارتینز بدون توجه به حریف در هوا مورد هدف قرار خواهد گرفت و ممکن است منطقی باشد که فعلاً موقعیت او را برای جلوگیری از آسیب دائمی تنظیم کنیم.

گاهی اوقات یک گام به عقب طول می کشد تا به یک تیم اجازه داده شود تا به جلو برود. تحت رهبری اوله گونار سولسشر، یونایتد برای ضدحمله آماده شد و محدودیت های خود را پذیرفت. مهاجمان بازی‌ها را می‌برند، اما دفاع‌ها عناوین را به دست می‌آورند – نه اینکه یونایتد باید خیلی روی دومی تمرکز کند. اگر آنها بتوانند دفاعی محکم‌تر برای دیدار لیورپول ترتیب دهند، یا حداقل دفاعی که در 25 دقیقه چهار گل دریافت نکند، می‌تواند به افزایش اعتماد به نفس کمک کند، به‌ویژه با اضافه شدن کاسمیرو قوی بعداً. آنها در برنتفورد به هم ریخته بودند و از پشت با دروازه بانی بازی می کردند که قادر به ارائه توزیع مورد نیاز نبود.

حضور کریستین اریکسن در زمین همزمان با برونو فرناندز، لوکسی است که یونایتد از عهده آن برنمی آید. آنها بازیکنان خوبی هستند، اما تن هاگ، برای کمک به ثبات، ممکن است نیاز به تصمیم گیری بین این دو داشته باشد. لیورپول، منچسترسیتی و چلسی ورزش را با مهارت در زمین ترکیب می‌کنند و یونایتد نمی‌تواند به تنهایی با دومی دوام بیاورد، به‌ویژه با توجه به اینکه چقدر مالکیت توپ برای آنها در برابر برایتون و برنتفورد بی‌اثر بوده است.

کریستال پالاس نشان داد که لیورپول در برابر ضد حریف آسیب پذیر است. ویلفرد زاها از فاصله ای دور برای گلزنی گذشت و یونایتد می تواند از این ضعف استفاده کند. گزینه‌های مارکوس راشفورد، جیدون سانچو، آنتونی مارسیال و آنتونی الانگا باید بتوانند هر گونه مشکل جانبی را در جناحین ایجاد کنند و می‌توانند به یونایتد کمک کنند تا اگر مستقیم‌تر به میدان بروند، سریع‌تر وارد زمین شوند. آنها چیزی را ارائه می دهند که کریستیانو رونالدو نمی تواند: پرس مداوم. وضعیت افسانه ای او شکی نیست، اما ناتوانی او در تحت فشار قرار دادن مدافعان در طول 90 دقیقه در یک تیم سخت یونایتد، ممکن است زمان تصمیم گیری سخت فرا رسیده باشد.

تا کنون به تن هاگ بازیکنان مورد نیاز برای برگرداندن مارپیچ نزولی که یونایتد در سال های اخیر تحمل کرده است، داده نشده است. این تیم بسیار شبیه به تیمی است که در فصل گذشته به مقام ششم دست یافت و به نظر نمی‌رسد به سرعت خود را با روش‌هایی که Ten Hag می‌خواهد القا کند، وفق دهد، بنابراین ممکن است یک مورد بهتر از شیاطین سرخ باشد. رویکرد تفنگ پراکنده در مورد نقل و انتقالات برای دلجویی از تن هاگ، رویکردی جذاب است. زمانی که اهداف در آنچه به یک تیم ارائه می دهند بسیار متفاوت هستند، برنامه ریزی دشوار است. آدرین رابیو و کازمیرو مطمئناً یک نوع بازیکن نیستند. کمتر از دو هفته تا بسته شدن پنجره نقل و انتقالات، تعداد کمی می توانند حدس بزنند که تیم چگونه خواهد بود.

میکل آرتتا گابریل ژسوس و الکساندر زینچنکو را به جمع خود اضافه کرده است، دو جوان 25 ساله که می دانند برای قهرمانی در لیگ برتر چه چیزی لازم است. یونایتد امیدوار است تاثیر مشابهی از کازمیرو داشته باشد. پنجره‌های زیادی طول کشیده است تا آرسنال تیمی را که می‌خواهد بسازد و یونایتد باید بپذیرد که آنها در یک کشتی هستند و خریدهای وحشتناک در این پنجره ممکن است به آنها کمکی نکند.

ساده‌سازی کارها در کوتاه‌مدت برای بازگرداندن یونایتد به سطحی که می‌توانند از آن بسازند، برای تن هاگ بسیار منطقی است، اما به معنای مخالفت با ایده‌آل‌های او خواهد بود. به عنوان یک فرد، تن هاگ مستقیم و دقیق است، و در حال حاضر شاید بهتر باشد که تیم او باشد.