به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
آ توقف سقف قیمت انرژی اکنون اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. افزایشی که Ofgem قصد دارد در 26 آگوست اعلام کند و افزایش بیشتر در اواخر سال باید توسط تنظیم کننده انرژی که عملکردهای آن تحت تأثیر رویدادها قرار گرفته است، کنار گذاشته شود. Ofgem نمی تواند به طور واقع بینانه روندی را به حرکت درآورد که تورم را که در حال حاضر روی 10 درصد است، بیشتر می کند و میلیون ها نفر را به دامن زدن به فقر محکوم می کند. استعفای شرافتمندانه کریستین فرنیش، عضو هیئت مدیره Ofgem، آخرین خروج از سازمانی نخواهد بود که راه خود را گم کرده است.
انجماد ضروری است اما به دور از حد کافی است. ما هنوز برای حدود 40 درصد از انرژی مصرفی روزانه خود به گاز طبیعی متکی هستیم. انتقال انرژی وعده داده شده به سختی آغاز شده است. قیمت گازی که ما وارد میکنیم – تقریباً نیمی از کل مصرف – همچنان در بازار جهانی تعیین میشود و احتمالاً همچنان در حال افزایش است، بهویژه اگر تابستان گرم اروپا با زمستانی سرد همراه شود. اقدامات بیشتر از سوی دولت و صنعت انرژی مورد نیاز است.
اول، یک طرح حمایتی باید اجرا شود که از فقیرترین مردم و کسانی که با بودجه های کم دست و پنجه نرم می کنند محافظت کند. سیستم رفاهی را می توان برای حمایت از افراد دارای مزایا مورد استفاده قرار داد، اما برخی اقدامات بیشتر، شاید از طریق تخفیف در باندهای پایین مالیات شورا، ممکن است بهترین راه برای کمک به کسانی باشد که قیمت های فعلی انرژی برای آنها سختی ایجاد می کند. نرخهای کسبوکار نیز میتواند متفاوت باشد، مانند دوران کووید، برای کمک به شرکتهایی که بیشترین خطر را دارند. باید از خرده فروشان انرژی خواسته شود تا نشان دهند که از افراد نیازمند حمایت می کنند، به ویژه با پایان دادن به هزینه های زیانبار اضافی تحمیل شده برای کسانی که از مترهای پیش پرداخت استفاده می کنند.
دوم، باید یک بررسی پزشکی قانونی از حساب های شرکت ها در سراسر بخش انرژی وجود داشته باشد. در هر مورد، آنها باید هزینه ها و حاشیه سود خود را برای بازیابی اعتماد عمومی مشخص کنند. به عنوان مثال، هیچ دلیلی وجود ندارد که چرا تولیدکنندگان انرژی از منابع هسته ای یا تجدیدپذیر در بریتانیا باید از سقف قیمتی که تحت سلطه قیمت عمده فروشی گاز طبیعی است، استفاده کنند. بررسی دقیق اقتصاد واقعی هر شرکت احتمالاً نشان میدهد که مسدود کردن سقف قیمت ارزانتر از آن چیزی است که در حال حاضر تصور میشود و دقیقاً نشان میدهد که چه کسی باید هدف هر گونه مالیات بر سودهای غیرقابل توجیه باشد. کسانی که مقاومت می کنند در خطر از دست دادن مجوز فعالیت خود هستند.
چرخه خصوصی سازی که در دهه 1980 آغاز شد، ممکن است به پایان برسد. من نزدیک به 30 سال برای BP کار کردم و از تجربیات سخت در جریان اختلاف رانندگان نفتکش در سال 2000 آموختم که تداوم تامین انرژی به درستی به عنوان یک مسئولیت دولت در نظر گرفته می شود. مانند بخش مالی در سال 2008، اگر بخش خصوصی انرژی نتواند نیازهای جامعه ای را که به آن خدمت می کند برآورده کند، وظایف آن باید و توسط دولت انجام شود. شرکت های درگیر در حال حاضر باید نشان دهند که درک می کنند که باید از مهارت ها و منابع خود در جهت منافع عمومی استفاده کنند.
سومین چالش فراتر از انجماد، تامین منابع فیزیکی کافی گاز است. این موضوع برای همکاری نزدیک دولت و بخش انرژی است. سایر کشورهای اروپایی، به رهبری آلمان، فعالانه به دنبال منابعی در بازار جهانی برای جایگزینی منابعی هستند که دیگر از روسیه نمی آیند. اتحادیه اروپا مکانیزم تک خریدار را ایجاد کرده است و کشورها به دنبال معاملات جدیدی با تولیدکنندگان در سراسر جهان از قطر و الجزایر گرفته تا ایالات متحده هستند. منابع یدکی کمیاب هستند زیرا سطوح سرمایه گذاری پایین بوده و عرضه جدید معمولاً سه تا پنج سال طول می کشد. نتیجه این است که کمبود فیزیکی گاز در سراسر اتحادیه اروپا در زمستان امسال بسیار محتمل است.
آلمان و سایرین با برنامه های جدی برای جیره بندی مصرف خود را برای این خطر آماده می کنند. بریتانیا که ظاهراً خود را مصون از مشکلات اروپا میداند، کاری انجام نداده و حتی با اقدامات داوطلبانه فعلی که در سراسر اتحادیه اروپا برای کاهش مصرف اتخاذ شده است، مطابقت ندارد. به نظر میرسد وزیران نمیدانند که اگر کشورهایی مانند فرانسه و نروژ برای تامین نیازهای خود در زمستان امسال عرضه به بریتانیا را محدود کنند، کمبودها میتواند واقعی و قابل توجه باشد. نیاز فوری این است که یک حائل از ذخایر اضافی و توسعه تأسیسات ذخیرهسازی گاز که مدتها نادیده گرفته شدهاند، ایجاد کنیم که سایر کشورها آن را بدیهی میدانند. تأمین و حفظ منابع کافی مستلزم مشارکت عمومی-خصوصی با هدف مشترک و مهم حفظ امنیت انرژی است.
این اقدامات به کاهش خطرات وضعیت فعلی کمک می کند. اما آنها هنوز برای ایجاد امنیت واقعی انرژی در دراز مدت کافی نیستند. سرمایهگذاری پایدار در تمام بخشهای کسبوکار انرژی مورد نیاز است – برای بهبود کارایی روشهای استفاده از انرژی، فراهم کردن زیرساختهای لازم برای انتقال جدی کم کربن، و تنظیم یک بخش ترکیبی پیچیده که سیاستهای عمومی و سرمایه خصوصی را ترکیب میکند. . تعهدات سست، بیدلیل و کمهزینه به هدفهای اصلی جاهطلبانهتر، هیچ نتیجهای ندارد. تنظیمکنندهای که به تأمینکنندگان کمسرمایه به منظور ترویج «رقابت» مجوز میدهد، سپس به محض شروع به افزایش قیمتها شاهد شکست آنها است، ناتوان است. سرنوشت گرایی در مواجهه با نوسانات اجتناب ناپذیر بازار جهانی که در آن تدارکات متمرکز و آسیب پذیر در برابر تسلیحاتی شدن هستند، رقت انگیز است.
درس تجربیات گذشته این است که مشکلات سیستمی مرز بین بخش دولتی و خصوصی را تا حد زیادی بی ربط می کند. راه حل ها مستلزم تلاشی ترکیبی از سوی دولت ها و شرکت های واقع بینانه و واقع بینانه است که از مسئولیت های اجتماعی خود آگاه هستند. در حالی که به سوی زمستان جدیدی از نارضایتی می رویم، تنها امید این است که بحران کنونی ما را به اصل و جزئیات یک سیاست جدی انرژی برگرداند.
-
نیک باتلر استاد مدعو در کینگز کالج لندن و معاون سابق گروه توسعه استراتژی و سیاست در BP و مشاور گوردون براون است.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.