به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ،
هنگامی که جودی یانگ برای اولین بار واکنش دولت به نگرانیها در مورد منابع برق را دید که ممکن است خاموشیهای احتمالی در زمستان باشد، اولین فکرش این بود: “خدا را شکر که دیگر بچه خردسال ندارم.”
روز سهشنبه، گزارش شد که بر اساس آخرین طرح «بدترین سناریوی معقول» دولت، در صورت کمبود قدرت، بریتانیا ممکن است در ماه ژانویه چندین روز خاموشی برق را تجربه کند.
یانگ، یک مدیر بازنشسته و در حال حاضر نقاش پرتره که در هرفوردشایر زندگی می کند، گفت که خاموشی های برق دهه 1970 به ویژه برای دو فرزند بسیار خردسال او چالش برانگیز بود.
او میگوید: «در یک خاموشی با بچههای خردسال که هرگز نمیتوانی حتی برای یک ثانیه چشمهایت را از آنها بردار، سخت بود، به خصوص اگر همه جا شمع داشته باشی».
خانه یخ زده بود و با چنین بچه های کوچکی داشتن هر نوع بخاری نفتی که بتوانند انگشتانشان را بسوزانند خطرناک بود.
او میگوید که در طول خاموشیهای برق، خانواده باید به سرعت با این واقعیت سازگار میشدند که ممکن است ساعتها بدون برق بمانند، و بنابراین از زمانی که برق روشن بود، از جمله پخت و پز در زمانی که میتوانستند، بهترین استفاده را ببرند.
اما با وجود مشکلات، تفریحی را که بچه ها در آن زمان احساس می کردند به یاد می آورد.
یانگ میگوید: «هنوز در ذهنم میتوانم چهرههای کوچکشان را تصور کنم که با هیجان از فکر اینکه وعدههای غذایی خود را به عنوان پیک نیک در اتاق نشیمن میخورند، و حمام خود را در یک حمام حلبی در مقابل آتش میخندند. «آنها آن را دوست داشتند. بعد از قطع برق التماس می کردند که دوباره این اتفاق بیفتد. یادشان نبود که اینقدر سرد و بدبخت باشند.»
کریس لیلی، معلم بازنشسته 69 ساله، به یاد می آورد که هنگام تماشای Live Like Pigs اثر جان آردن در تئاتر سلطنتی کورت به عنوان دانشجوی نمایش در سال 1973، قطع برق را تجربه کرد.
لیلی میگوید: «در ابتدای نمایش، آنها به ما گفتند که منتظر قطع برق هستند، و اگر ما هم باشیم، خوشحال میشوند که ادامه دهند. «سپس آنها یک دوجین نفر از ما را روی مشعلهای ردیف اول گذاشتند و بازی پیش رفت.
لیلی به یاد میآورد: «همه چیز به شکل شنا پیش میرفت، و بعد چراغها خاموش شد، و این زمانی بود که ما مجبور شدیم مشعلهایمان را روشن کنیم. “این یک جورهایی شبیه روح رعد اسا بود.”
اگر چه این روزها ممکن است تصور اینکه باید در تئاتر به مشعل تکیه کرد عجیب به نظر برسد، اما در آن زمان برای لیلی غیرعادی نبود. او میگوید: «خاموشیها در حقیقت بسیار مهم بودند، بسیار معمولی بودند. قطع برق وجود داشت، و به شما گفته شد که چه زمانی قطع برق در روزنامه منتشر می شود، بنابراین می توانید با آن کنار بیایید.
جنیفر گولد، یکی از اعضای شورای محلی که در دورست بزرگ شد، در زمان خاموشی برق در دهه 1970 کودک بود. تجربه آنها به قدری برای او مؤثر بود که به عنوان یک بزرگسال همیشه از وجود شمع در خانه مطمئن می شود.
او میگوید: «وقتی برق را از دست دادیم، روشن کردن شمعها در ذهنم گیر کرده است. بدون داشتن ایده بزرگ در مورد اینکه واقعاً قطع برق چیست و چرا اتفاق میافتد، میدانستیم که وقتی شمعها خاموش شدند، چیزی در حال رخ دادن است.»
گولد به خاطر میآورد که خاموشیها به نظر یک “چیز عادی” بود.
من به یاد نمی آورم که این یک مسئله بزرگ باشد، زیرا ما فقط به برق متکی نبودیم. گولد میگوید ما یک رادیو با باتری داشتیم و پخت و پز گازی داشتیم. زمانی که این اتفاق افتاد هرگز احساس شوک نداشتم، و به یاد نمیآورم که والدینم هر زمان که این اتفاق میافتد، سر و صدای زیادی به پا کرده باشند. تقریباً به نظر سرگرم کننده و کمی هیجان انگیز بود.»
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار روز ایران و جهان آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.