به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ،
هنگامی که سلمان رشدی رمان خود با عنوان آیات شیطانی را در سپتامبر 1988 نوشت، فکر کرد که ارجاعات فراوان آن به اسلام ممکن است موجهایی را ایجاد کند.
رشدی بعداً به مصاحبهگر میگوید: «انتظار داشتم که چند آخوند آزرده شوند، من را نام ببرند و بعد بتوانم در ملاء عام از خودم دفاع کنم».
این نویسنده هندی الاصل از حرفه ای به عنوان یک کپی رایتر تبلیغاتی بود و برای مثال برای کیک های خامه ای شعارهایی مانند “شیطان اما خوب” را درست می کرد. او هیچ تصوری از سونامی خشم نداشت که قرار بود بقیه عمرش را تحت الشعاع قرار دهد یا اینکه در آستانه تبدیل شدن به یک تله انفجاری ژئوپلیتیک بود.
در اکتبر 1988، او قبلاً در مواجهه با سیل تهدیدهای مرگ، لغو سفرها و هول کردن به یک محافظ نیاز داشت. کشورهای با اکثریت مسلمان یکی پس از دیگری این کتاب را ممنوع کردند و در ماه دسامبر هزاران مسلمان در بولتون، منچستر بزرگ تظاهرات کردند و انبوهی از کتاب ها را سوزاندند. در اسلام آباد، شش نفر در حمله اوباش به مرکز فرهنگی ایالات متحده در پایتخت پاکستان در اعتراض به این کتاب کشته شدند. شورش هایی در سرینگر و کشمیر رخ داد.
فردای آن شورشها، 14 فوریه 1989، رهبر معظم ایران، آیتالله روحالله خمینی، یک فرمان دینی، فتوایی صادر کرد و از همه مسلمانان خواست که نه تنها رشدی، بلکه همه کسانی را که در انتشار کتاب نقش داشتند، اعدام کنند. این فتوا عملاً تهدید مرگ را در سنگ حک کرد و پاک کردن آن را غیرممکن کرد. یک بنیاد مذهبی ایرانی یک میلیون دلار جایزه تعیین کرد، اگر یک ایرانی این قتل را انجام دهد، سه میلیون دلار. ایران به خاطر این موضوع روابط خود را با انگلیس قطع کرد.
رشدی مخفی شد و برای چندین سال زندگی کرد، بیشتر اوقات در یک خانه مزرعه دورافتاده در ولز، تحت نام مستعار جوزف آنتون، برای تجلیل از قهرمانان ادبی خود جوزف کنراد و آنتون چخوف. در سال 2012 او خاطراتی از زندگی خود را در مخفی شدن با این عنوان منتشر کرد.
روشنفکران غربی بیشتر به دفاع از رشدی هجوم آوردند و این موضوع را آزمونی برای آمادگی غرب برای دفاع از اصل آزادی بیان در برابر تهدیدات مرگبار توصیف کردند.
کتابفروشیها در بریتانیا و ایالات متحده بهزودی متوجه شدند که باید فوراً تصمیم بگیرند که در این مورد چه موضعی دارند، در مقابل موجی از بمبگذاریهای آتشزا در فروشگاههایی که به فروش آن ادامه میدادند.
رشدی در فوریه 1989 ابراز پشیمانی کرد و گفت: «از ناراحتی که نشریه برای پیروان مخلص اسلام ایجاد کرده است، عمیقا متأسفم». با این حال، کلمات تأثیر کمی داشتند. در ژوئن 1989، خمینی درگذشت، اما این فتوا در زمان جانشین وی، رهبر فعلی، علی خامنهای، ادامه یافت و به نظر میرسید که تلاشهای مجددی برای اجرای آن وجود دارد. در اواخر همان ماه، یک مرد لبنانی متولد گینه که خود را مصطفی مازه می نامید، خود را در هتلی در پدینگتون در غرب لندن منفجر کرد و بمبی را برای کشتن رشدی آماده می کرد.
رشدی در سال 1990 مجدداً ابراز پشیمانی کرد، گفت که معتقد به دین اسلام است، با نظرات شخصیتهای رمان موافق نیست و با انتشار کتاب در جلد شومیز مخالفت کرد. اما خامنهای عذرخواهی را رد کرده و به نقل از سلف خود گفته است: «حتی اگر توبه کند و باتقواترین مسلمان روی زمین شود، تغییری در این حکم الهی ایجاد نمیشود».
افراطیون که نتوانستند به رشدی دسترسی پیدا کنند، به دنبال همکاران ادبی او بودند. در ژوئیه 1991، مترجم ژاپنی، هیتوشی ایگاراشی، استاد فرهنگ اسلامی، در دانشگاه تسوکوبا که در آن کار می کرد، در شمال شرقی توکیو با چاقو کشته شد. چند روز قبل، مترجم ایتالیایی کتاب در آپارتمانش در میلان توسط مهاجمی که خود را ایرانی معرفی کرده بود، مورد حمله قرار گرفت و به شدت مجروح شد و وانمود کرد که به دنبال ترجمه یک جزوه است. دو سال بعد، ناشر نروژی رمان، ویلیام نیگارد، مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به شدت مجروح شد.
در سال 1997، سید محمد خاتمی، رئیسجمهور اصلاحطلب ایران، روی کار آمد و اعلام کرد که دیگر فعالانه به دنبال اجرای فتوای رشدی یا تشویق کسی به کشتن او، به عنوان بخشی از گشودگی به سوی غرب و احیای اقتصاد نیست. روابط دیپلماتیک با انگلیس
رشدی از تضمین های ارائه شده توسط دولت خاتمی ابراز آرامش کرد و گفت که از کتاب خود پشیمان نیست، حتی پس از یک دهه مخفی شدن.
او گفت: “آیات شیطانی در مجموعه کارهای من به اندازه هر کتاب دیگری مهم است.” او ادعای خود در سال 1990 مبنی بر پذیرش اسلام را پس گرفت و اعتراف کرد که این ادعا را برای لغو فتوا گفته است. وی در پاسخ به این سوال که آیا مسلمان است یا خیر، پاسخ داد: خوشحالم که بگویم مسلمان نیستم.
او تلاش خود را برای جلب رضایت افراط گرایان با تأیید ایمان خود و درخواست برای پس گرفتن کتاب «بزرگترین اشتباه زندگی من» خوانده است.
او نام مستعار خود را کنار گذاشت و حداقل تا حدی در سپتامبر 2001 از مخفیگاه خارج شد و به طور پیوسته بر تعداد حضورهای عمومی خود افزود.
اما تهدید علیه او از بین نرفت. علیرغم اطمینان خاطر دولت خاتمی، این فتوا به قوت خود باقی ماند و رهبر معظم ایران نیز آن را تایید کردند. یک بنیاد مذهبی ایرانی جایزه سر رشدی را افزایش داد و بیش از نیمی از نمایندگان مجلس کشور، بیانیه ای را امضا کردند که این نویسنده مستحق مرگ است.
مدتها پس از برکناری دولت خاتمی، خامنهای همچنان رهبر معظم انقلاب است و به صراحت گفته است که سایه زندگی رشدی برداشته نخواهد شد. در سال 2016، 40 سازمان رسانه ای دولتی در ایران گرد هم آمدند تا 600000 دلار جمع آوری کنند تا جایزه سر نویسنده را افزایش دهند. عباس صالحی، معاون وقت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: فتوای امام خمینی(ره) یک حکم شرعی است و هرگز قدرت خود را از دست نمی دهد و کم رنگ نمی شود.
در مصاحبه ای با خبرگزاری فرانسه در پاریس در سال 2019، رشدی همچنان توسط پلیس های مسلح همراه بود، اما به نظر می رسید او معتقد بود که جهان از فتوا خارج شده است. ما در دنیایی زندگی می کنیم که موضوع خیلی سریع تغییر می کند. و این یک موضوع بسیار قدیمی است. اکنون چیزهای دیگری وجود دارد که باید از آنها بترسید – و افراد دیگری را باید کشت.» او گفت.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار روز ایران و جهان آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.