به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ،
نآتالیا کمپانیتس روزهای خود را با دخترش بر سر دوراهی می گذراند که در خانه جدید موقتشان نشسته اند، یک اتاق مبله ساده در طبقه اول یک ساختمان بی نشان، در حومه بوداپست.
«هر روز فکر می کنیم که آیا باید به عقب برگردیم یا نه؟ یک نبرد در روح ما وجود دارد.
در اینجا، و همچنین در جاهای دیگر در مجارستان، لهستان و سایر کشورهای همسایه اوکراین، صدها هزار پناهجوی اوکراینی – عمدتاً زنان، کودکان و افراد مسن – در حال بررسی سوالات مشابه هستند.
اگر آنها از یک بخش نسبتا امن اوکراین هستند، آیا زمان بازگشت فرا رسیده است؟ آیا آنها باید منتظر پایان جنگ باشند؟ و چه مدت به معنای انتظار است؟
یک نظرسنجی اخیر از پناهندگان اوکراینی در هفت کشور توسط کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد نشان داد که در حالی که بیشتر آنها می خواستند در نهایت به اوکراین بازگردند، تنها 16 درصد برنامه ریزی کردند که این کار را به زودی انجام دهند.
در ماههای آینده، احتمالاً زندگی برای بسیاری از پناهندگان اوکراینی سختتر میشود، زیرا هجوم اولیه حسن نیت در سراسر اروپا از بین میرود و افراد بیشتری مجبور میشوند در مورد غذا و محل اقامت خود را تامین کنند. اما برای بسیاری، آن مبارزات همچنان بر بازگشت به وضعیت نامطمئن در خانه ارجحیت دارد.
“مهمترین چیزی که بسیاری از مردم را در اینجا نگه می دارد، فرزندان آنها هستند. بله، بچه ها از زندگی عادی خود در اینجا بیرون کشیده شده اند، اما حداقل آنها می توانند به طور عادی بخوابند و به طور معمول غذا بخورند.
نیکولانکو اکنون برای آینده برای اوکراین کار می کند، یک بنیاد تازه ثبت شده که در دفتری در یک آسمان خراش ورشو واقع شده و کاملاً توسط زنان اوکراینی اداره می شود. بخشی از کار آن با هدف ارسال کمک به اوکراین است، اما بخشی دیگر حمایت از پناهندگان در لهستان است.
به زودی، این بنیاد مجموعه ای از سخنرانی ها را با هدف مقابله با بار روانی زندگی در خارج از کشور در زمان جنگ برای زنان اوکراینی در ورشو ترتیب خواهد داد.
او گفت: «مردم اینجا با بچه هایشان هستند، اما بدون شوهر، بدون پدر و مادر، و اغلب بدون پول یا کار. “آنها در این وضعیت هستند که نمی توان برنامه ریزی کرد.”
کمپانیتس و خانواده اش تصمیم گرفتند بوداپست را ترک کنند و در ماه ژوئن به خانه بازگردند، اما پس از آن یک موشک به یک شهر مجاور اصابت کرد و آنها برنامه های خود را متوقف کردند. طرح جدید این است که تا روز استقلال اوکراین در 24 اوت منتظر بمانند، زمانی که آنها می ترسند ولادیمیر پوتین حملات نمادینی را علیه اوکراین انجام دهد. اگر این تاریخ به آرامی بگذرد، به موقعی که نوه دختری اولین سال تحصیلی خود را در 1 سپتامبر آغاز کند، باز خواهند گشت.
کمپانیتس گفت: “هر روز وجدان من فریاد می زند که ما اینجا نشسته ایم، می خواهم به خانه برگردم و به هر طریقی که می توانم کمک کنم.”
این خانواده در خانه ای امن اقامت می کنند که توسط یک موسسه خیریه مجارستانی Interchurch Aid اداره می شود. در ابتدا به عنوان پناهگاهی برای قربانیان خشونت خانگی در نظر گرفته شده بود، اما از ماه مارس یک طبقه برای پناهندگان اوکراینی در نظر گرفته شده است.
پایین تر از راهرو اتاق واسیلینا میکیتیوک 30 ساله است که در اوایل ماه مارس با پسر سه ساله خود شهر ژیتومیر را ترک کرد. او یک هفته را در کنار خانواده ای در لهستان گذراند، قبل از اینکه به بوداپست رسید و قصد داشت با یک پرواز به باکو، آذربایجان، جایی که پدر پسرش زندگی می کند، برود. اما او واکسن کووید نداشت و به همین دلیل از دروازه دور شد.
او که در فرودگاه گیر کرده بود، با داوطلبانی ملاقات کرد که به او کمک کردند تا پناهگاه را پیدا کند و اکنون چهار ماه است که در آنجا زندگی می کند. او نمی خواهد دوباره حرکت کند و توضیح می دهد که بلاتکلیفی جنگ باعث حملات وحشتناک شدید شده است. او گفت: “من به ثبات نیاز دارم.”
با این حال، ساختن یک زندگی جدید در خارج از کشور برای او آسان نخواهد بود. او انگلیسی یا مجارستانی صحبت نمیکند، و فقط به او پیشنهاد شده است که شیفتهای طولانیمدت انجام کارهای یدی در انبارها، یا نظافت هتلها، که با مراقبت از پسرش سازگاری ندارد. او در حال حاضر بیشتر پس انداز خود را خرج کرده است. اما او گفت تا زمانی که احتمال حملات موشکی روسیه وجود دارد، نمی تواند به خانه بازگردد.
من نمیخواهم فرزندم آسیب ببیند، نمیخواهم در حالی که هنوز آژیرها وجود دارد و هنوز خطرناک است، به عقب برگردم. من می دانم که در کودکی آسیب دیدگی به چه معناست. برای همیشه با تو می ماند.» او گفت.
آژیرهای حمله هوایی که به طور مکرر در سراسر اوکراین به صدا در می آیند تا در مورد حملات موشکی احتمالی هشدار دهند، توسط بسیاری از والدین به عنوان آسیب زا برای فرزندانشان ذکر شده است.
تاتیانا، یک 32 ساله اهل زاپوریژژیا که او نیز در خانه امن بوداپست زندگی می کند، گفت که حتی پس از چندین ماه خارج از کشور، آژیرها همچنان خاطره ماندگار پسر شش ساله او از جنگ هستند.
او میگوید فقط اگر آژیر نباشد میخواهد به خانه برود. ما باید در ماه اوت تصمیم بگیریم.»
او به بوداپست آمد زیرا یکی از دوستانش در آنجا به عنوان یک سازنده کار می کرد و به او و پسرش اجازه داد در خانه ای که او در حال بازسازی بود بمانند. اما هنگامی که بازسازی کامل شد، مجبور به نقل مکان شدند و اکنون در پناهگاه می مانند.
او نگران ماندن در مجارستان است و مطمئن نیست که بتواند در آنجا کار پیدا کند. اما او همچنین نگران بازگشت به Zaporizhzhia، شهری نزدیک به خط مقدم در شرق اوکراین است.
«مردم میگویند اکنون میتوانید رونقهای زاپوریژژیا را بشنوید. تاتیانا گفت: من از تبدیل شدن آن به ماریوپول می ترسم.
در ورشو، بنیاد آینده برای اوکراین به سرعت رشد کرده است و صدها هزار یورو در ماه جمع آوری می کند. زنانی که آن را اداره میکنند میگویند پرتاب کردن خود در کار راهی برای دور کردن ذهنشان از موقعیتهای شخصیشان و کمک به اوکراین است تا همه اوکراینیها بتوانند به زودی به خانه بازگردند.
رینا کوشووا، یک متخصص روابط عمومی 35 ساله که همچنین برای این بنیاد کار می کند، گفت: “هدف اصلی کاری که ما انجام می دهیم این است که به همه ما کمک کند تا بتوانیم زودتر به عقب برگردیم.”
مانند اکثر اوکراینی ها، زندگی او از فوریه، زمانی که پسرش را گرفت و به سمت مرز رفت، کاملاً تغییر کرد. او به یاد می آورد: “من با شوهرم تماس گرفتم و گفتم “من قبلاً در مجارستان هستم” و او گفت “من قبلاً در ارتش هستم.” آنها از آن زمان همدیگر را ندیده اند. روزی که او با آبان نیوز صحبت کرد، شوهرش به تازگی با او تماس گرفته بود تا بگوید برای سفر دیگری به خط مقدم می رود.
همه ما تروما داریم، فقط سطوح مختلفی از آن وجود دارد. اکنون، ما در دو جهان زندگی می کنیم. ما اینجا هستیم و انگار همه چیز خوب است، آن وقت شما به اخبار نگاه می کنید و همه چیز را در کشور خود می بینید. مقابله با این یک وضعیت روانی بسیار دشوار است.
برخی به طور وسواس گونه در اخبار اوکراین ورق می زنند و سعی می کنند بفهمند که چه زمانی شهرهای زادگاهشان ممکن است کم و بیش امن باشد و آنها بتوانند به عقب برگردند. دیگران استراتژی مخالف را اتخاذ می کنند و از همه اخبار از خانه اجتناب می کنند تا آرام تر بمانند. برای میکیتیوک در بوداپست، غیرقابل پیش بینی بودن وقایع باعث شده است که به هدایت نیروی برتر ایمان داشته باشد.
«جنگ مرا مذهبیتر کرده است. سعی میکنم زیاد برنامهریزی نکنم و به خدا توکل کنم تا راه را پیدا کنم و به من بگوید چه کار کنم.»
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار روز ایران و جهان آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.