به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
مناگر بگوییم یک سال پیش همه چیز در منچستریونایتد خوب بود، چندان درست نیست، اما آنها فصل قبل در لیگ برتر دوم شده بودند و جیدون سانچو و رافائل واران را به تیم اضافه کرده بودند. تردیدها در مورد مدیریت اوله گونار سولسشر به این معنی بود که یک چالش جدی عنوان قهرمانی هنوز بعید به نظر می رسید، اما هیچ کس واقعاً انتظار نداشت که آنها با 16 امتیاز کمتر از فصل قبل به رده ششم سقوط کنند.
کمپین به اندازه کافی خوب آغاز شد، با انهدام 5-1 لیدز و سپس چهار امتیاز از عملکردهای کمتر الهام بخش در بازی های خارج از خانه ساوتهمپتون و وولوز. این الگوی آشنا به نظر می رسید: یونایتد سولشیر در برابر تیم هایی که به سمت آنها می آمدند عالی بود و فضا را برای بهره برداری از سرعت خط حمله خود باقی می گذاشت، اما در برابر تیم هایی که در عمق نشسته بودند کار سخت تر شد.
و سپس، در هفته پایانی پنجره نقل و انتقالات، عجیب ترین عوامل حواس پرتی رخ داد: گزارش هایی مبنی بر اینکه کریستیانو رونالدو، رابطه اش با یوونتوس به هم خورده است، در آستانه پیوستن به منچسترسیتی. در آن زمان ماشین یونایتد وارد عمل شد – سر الکس فرگوسن، ریو فردیناند، برونو فرناندز، نسلهایی که برای یک اشتباه وحشتناک گرد هم آمدند – تا اطمینان حاصل شود که او در عوض با یونایتد قرارداد امضا کرد. اگر سیتی عملیاتی را برای بیثبات کردن باشگاهی طراحی میکرد که به تازگی به نظر میرسید ممکن است دوباره به عنوان یک رقیب ظاهر شود، به سختی میتوانست آن را بهتر اجرا کند.
یونایتد در اولین بازی خود مقابل نیوکاسل بد بازی کرد، اما رونالدو در برد 4-1 دو گل زد و همین کافی بود. بزرگان گریستند: پسر ولخرج برگشته بود. و بنابراین پروژه نوستالژی Solskjær توسط یک نوستالژی شدیدتر از مسیر خارج شد. شادی در افتخارات گذشته، هرج و مرج زمان حال را پنهان کرد. فوتبال سولسشر به معنای نشستن عمیق و ضربه زدن در وقت استراحت بود، اما رونالدو به این معنی بود که سرعتی در خط حمله وجود ندارد. برنامه بازی از هم پاشید. یونایتد تنها 4 بازی از 13 بازی بعدی خود را برد و سولشیر اخراج شد.
البته غیرممکن است که بدانیم اگر رونالدو نبود، چه شکل و اعتماد به نفس بازیکنانی متفاوت بود، اگرچه می توان گفت که او برای هماهنگی در رختکن عالی نبوده است. درست است که او 18 گل در لیگ برتر به ثمر رسانده است، 8 گل بیشتر از هر کس دیگری در تیم – اما یونایتد در مجموع 16 گل کمتر از فصل قبل به ثمر رساند. در حالی که این گلها اغلب یونایتد را از موقعیتهای سخت خارج میکرد، این نیز درست است که بسیاری از آن موقعیتها ساخته رونالدو بود.
اگر رونالدو به تیم ملحق نمی شد، آیا سولشیر همچنان سرمربی بود؟ با توجه به اینکه یونایتد میتوانست بر اساس آنچه پیش از این اتفاق افتاده بود پیشرفت کند، ممکن بود به لیگ قهرمانان این فصل راه یابد، مطمئناً ممکن است. اما در عوض رونالدو – در حال حاضر – یک توتم باشگاهی است که با از دست دادن ایمان به ظرفیت برنامه ریزی برای آینده، فقط می داند چگونه به گذشته نگاه کند.
چهره جلوی هیئت اسپانسر تغییر می کند. لحن تغییر می کند. ایده هایی که تیم تلاش می کند به اجرا بگذارد تغییر می کند. اما مشکلات اساسی همچنان پابرجاست. منچستریونایتد زیر نظر گلیزرها باقی میماند و این بدان معناست که کاری که سرمربی انجام میدهد، در کنار آشفتگی بزرگ روبنای باشگاه، با مشاوران و مشاوران متعدد و اعتمادهای مغزیاش، اهمیت محدودی دارد، همه آنها به هیئت مدیرهای تغذیه میکنند که تصمیمهای بزرگ را اشتباه میگیرد. و بارها و بارها
از بین تمام این اشتباهات، بازگرداندن رونالدو به سالی 26.8 میلیون پوند ممکن است فاجعه آمیزترین اشتباه باشد. او سولسشر را تضعیف کرد. رالف رانگنیک، مربی عجیبی که پس از یک دهه به عنوان مدیر ورزشی منصوب شد، هرگز نمی توانست از عهده او برآید. و بنابراین اکنون اریک تن هاگ باید از پس این اتفاق برآید.
رونالدو قبل از بازی دوستانه آخر هفته گذشته مقابل رایو وایکانو در اینستاگرام خود نوشت: “یکشنبه، پادشاه بازی می کند.” اما او تنها 45 دقیقه دوام آورد و سپس مدت ها قبل از سوت پایان ناپدید شد، چیزی که تن هاگ آن را “غیرقابل قبول” توصیف کرد. و این بخشی از مشکل رونالدو است: اراده او برای رسیدن به کمال به ندرت جایی برای ملاحظات کمتری مانند سرمربی، هم تیمی هایش یا باشگاهش دارد.
او میخواهد بیرون برود و مصمم است مجبور به خروج شود، اما رونالدو اکنون 37 سال دارد و به نظر میرسد باشگاههایی که میتوانند او را بپردازند، او را نمیخواهند. این کاملاً این نیست که مادام توسو آثار مومی جورج بست را ذوب کند و او را به رادنی مارش تبدیل کند، اما باید برای رونالدو هوشیار باشد که بفهمد او دیگر آن چیزی نیست که قبلا بود. و بنابراین، خارج از زمین و در آن، عدم تحرک او باعث ایجاد مشکلاتی برای سرمربی منچستریونایتد شده است.
ناگفته نماند که رونالدو برای سبک بازی تن هاگ مناسب نیست. اگر او درنگ کند، شروعی تازه بسیار دشوار خواهد بود. اما اگر او برود، گزینههای یونایتد در مهاجم مرکزی نیز مارکوس رشفورد و آنتونی مارسیال هستند، اولی فصل گذشته تنها 13 بازی لیگ را شروع کرده بود و دومی تنها پس از دو بازی قرضی به میدان رفت.
شروع ده هاگ امیدوار کننده بوده است. نظم و انضباط را تحمیل کرده است. هر پیش فصل صحبت می شود که تیم از همیشه آماده تر است، اما این بار به نظر می رسد حداقل تا حدودی درست باشد. ممنوعیت سرآشپزهای شخصی تا حد زیادی نمادین است، اما زندگی بازیکنان را دوباره بر باشگاه متمرکز می کند.
اما هیئت مدیره هنوز فرنکی دی جونگ را به او نداده است، علیرغم پیگیری های طولانی، حتی دیک داستاردلی و ماتلی ممکن است تا به حال دست از کار کشیده باشند. هنوز دفاع راست ارائه نکرده است. در همین حال، صحبتها در مورد جذب بنجامین سسکو، مهاجم اسلوونیایی از ردبول سالزبورگ، “پیچیده” توصیف شده است – اگرچه این ممکن است راهی دیگر برای گفتن اینکه یونایتد از اینکه احتمالاً باید 50 میلیون پوند برای یک بازیکن 19 ساله بپردازد خجالت زده است. می توانست سه سال پیش با 2.5 میلیون پوند قرارداد امضا کند.
یک سال پیش، هیئت مدیره رونالدو را تحویل داد، که انبوه افراد مشهورش به حدی است که حتی باشگاهی به بزرگی یونایتد به میدان گرانشی او کشیده میشود. کار تن هاگ، تلاش برای شکل دادن به یک تیم نامتعادل که در طول سالها دنبال کردن استراتژیهای متفاوت به هم پیوستهاند، تلاش برای الهام بخشیدن مجدد به بازیکنان سرخورده در حالی که با محیط مربیگری جدید کنار میآیند، به اندازه کافی سخت خواهد بود.
اما اکنون او باید با بزرگترین اشتباه هیئت مدیره یونایتد کنار بیاید و راهی بیابد، در حالی که دیپلماتیک است، تا رونالدو را به رضایت همه از باشگاه خارج کند، و بحرانی را که تماما ساخته هیئت مدیره است، حل کند.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.