به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
“من چیزی در مورد آنگولا نمی دانم اما آنگولا در مشکل است. سخنان چارلز بارکلی در پالائو مونیسیپال d’Esports یک روز قبل از شروع تیم بسکتبال ایالات متحده در بازی های المپیک 1992 در چندین سطح درست بود، برخی از آنها نشاط آورتر از سطوح دیگر بود.
خود بارکلی در یک پیروزی فوقالعاده مقابل آنگولا 24 امتیاز به دست آورد، در این روند حریف را با آرنج به گردن میآورد تا به او نشان دهد NBA چگونه است. او همچنین در نهایت در آن تیم رویایی به گلزن برتر تبدیل میشود، مردی که زمان زندگیاش را میگذراند، با مردم محلی میچرخد، تمام شب را با مایکل جردن و اسکاتی پیپن ورق بازی میکند، و در تیمی که با نوعی نور بازی میکند لبه تیغ را فراهم میکند. اطراف آن و در این روند تبدیل شدن به بخشی از نوع دیگری از تاریخ.
این هفته دقیقا 30 سال از زمانی که تیم رویایی در بارسلونا طلا گرفت، می گذرد. سالگردهای ورزشی اغلب چیزهای بیهوده ای هستند. اتفاقی رخ داد. زمان گذشت. پایان. اگرچه این یکی از موارد خوب است. شاید حتی یکی از بهترین ها، اگر فقط به این دلیل که تیم رویایی آن نوع موجودیت است، موضوعی که همیشه در نهایت و عظمت است.
نه فقط به این دلیل که خود تیم فوقالعاده خوب بود، مسلماً بزرگترین مجموعه استعدادهای ورزشی است که تا به حال جمع شده است. نه فقط به این دلیل که آنها در واقع مانند یک تیم عمل کردند و بازی های خود را با میانگین 44 امتیاز بردند. نه حتی به این دلیل که نوعی شادی نادر در نحوه انجام آن وجود داشت. به گذشته نگاه کنید و آنچه برجسته است، نگاه شگفتی مشترک در میان جمعیت است، زیرا جردن نه تنها به سمت بالا میجهد، بلکه به نوعی به جلو نیز میپرد و ارتفاع را مانند یک گلایدر حفظ میکند. یا مجیک جانسون گذرگاهها را آنقدر صاف و واضح بیرون میزند که نوعی نفس نفس زدن جمعی میکشند، مردانی که با نیروی جاذبه متفاوت و هوای سبکتر حرکت میکنند.
این نیز یکی از آن لحظاتی بود که به نظر می رسد ورزش به چیز دیگری منحرف می شود. حتی نحوه ظهور آن تیم نیز قابل توجه بود. چهار سال قبل از آن، یک تیم المپیک ایالات متحده متشکل از بازیکنان آماتور و لیگ های کوچک به شدت توسط اتحاد جماهیر شوروی شکست خورده بود. یک سال پس از آن رای گیری برای اجازه دادن به بازیکنان NBA برای رقابت به تصویب رسید.
سیاست وارد این موضوع شد. اتحاد جماهیر شوروی تا آخر با این حرکت مخالفت کرد، اما اتحاد جماهیر شوروی نیز در حال انحلال بود. مورخان – و AJP Taylor در این مورد بسیار محکم بود – ممکن است به این نتیجه رسیده باشند که یادداشت کلیدی در فروپاشی دیوار برلین، دیوید هاسلهوف با یک ژاکت چرمی است که به دنبال آزادی به مجموعهای از مردم برلین شرقی گیج شده که پتک حمل میکنند تقلید میکند. اما تیم رویایی، همانطور که در جلد فوریه 1991 Sports Illustrated برچسب گذاری شده بود، احساس می کرد چیزی در حال شل شدن است، نوعی باز شدن.
با نگاه کردن به گذشته از طریق عینکهای ورزشی محبتآمیز و تار نسلی که حتی برخلاف میل آگاهانه شما، برای جذب فرهنگ آمریکایی، غذای آمریکایی، فیلمهای آمریکایی، قطعیتهای آمریکایی بزرگ شدهاند، اغراقآمیز به نظر نمیرسد اگر بگوییم تیم رویایی احساس تاریکی داشت. مانند نوعی هیاهو برای قرن آمریکا. این یک رژه پیروزی بود، یک نسخه ورزشی از جک کرواک در حال خوردن پای سیب از ساحل شرقی، فرصتی برای لذت بردن از آن شیرینی.
شاید یک واهی اما فریبنده عمدتاً این فقط یک تیم باورنکردنی بود. جردن، جانسون، بارکلی، پیپن، لری برد و پاتریک یوینگ همگی شروع کنندههای گروهی بودند که آنقدر قوی بودند که میتوانست به عنوان بازیکن کالج خود از دختری به نام شکیل اونیل از ایالت لوئیزیانا چشم پوشی کند.
چسب واقعی در این پروژه مجیک بود که سال قبل پس از مثبت شدن آزمایش HIV بازنشسته شده بود و اکثر هم تیمی هایش تصور می کردند که در زمان قرض گرفته شده بودند. اعتراضاتی در مورد گنجاندن او وجود خواهد داشت، به ویژه از سوی پزشک تیم استرالیا، که بر اساس شواهد صفر پیشنهاد کرد که او سایر ورزشکاران را آلوده خواهد کرد. مجیک در 62 سالگی هنوز زنده است و در سلامتی خوب است. او بیشترین استقبال را در بارسلونا داشت، در رژه افتتاحیه با لباس آبی ابریشمی جیمی کاگنی رقصید و تیم را در داخل و خارج از زمین رهبری کرد.
و با وجود همه پیروزیها، این هرگز یک چیز مطمئن نبود. منتقدان گفتند که تعداد ستاره ها خیلی زیاد خواهد بود. جردن اعتراف کرد (شما باید او را دوست داشته باشید) او آنجا بود تا حریفان NBA خود را مطالعه کند تا در سال بعد آنها را قانعکنندهتر شکست دهد. یکی از تمرینات اولیه آنقدر بد بود که جانسون در نهایت یک توپ را به سکوها زد. در 28 ژوئن آنها اولین بازی رقابتی خود را انجام دادند و همه چیز کلیک کرد. همانطور که مربی کوبا پس از آن گفت: “شما نمی توانید خورشید را با انگشت خود بپوشانید.”
و به همین ترتیب به بارسلونا با اسکورت هلیکوپتری نظامی، انبوهی از طرفداران پرشور و نوعی شهرت تاثیرگذار قبل از جهانی شدن، حاضران از اینکه مردم چقدر این تیم را دوست دارند کمی شوکه شدند. بارسلونا صحنه عالی بود، شهری که خود یک اثر هنری است، بنای یادبود کارهای باشکوهی که انسان ها می توانند انجام دهند. بازیکنان به موزه ها رفتند و در دریا شنا کردند. مخالفان درخواست امضا کردند. گاهی اوقات مفسران محلی به خنده فرو میرفتند، زیرا مجیک جعل میکرد، وانمود میکرد، خمیده میشد، دوباره جعل میکرد، سپس یک آرایش مخملی دوستداشتنی را از زیر سبد به صدا در میآورد.
تمایل به مشاهده نوعی امپریالیسم قلدری در تسلط تیم ایالات متحده وجود دارد، اما این به دلیل غفلت از این واقعیت است که این ورزشکاران فردی هستند، درخشش آنها به سختی به دست می آید، ورزش به محدودیت های جسمی و ذهنی خود رسیده است، و ترک واضح ترین برداشت ها
این مسابقات المپیک معمولاً به کمک به تبدیل شدن بسکتبال به یک بازی جهانی اعتبار داده می شود. اما چیزی فراتر از این بود. جهان در اوایل دهه 90 یک مکان سردرگم بود. و به گونهای که این تیم احساس تاجگذاری میکرد، شواهد محکمی از این واقعیت که جهان اکنون همه مرزهای باز خواهد بود، وندی در میدان سرخ، بیل کلینتون در حال نواختن ساکسیفون، پایان تاریخ، حذف تهدید دائمی هستهای قریبالوقوع. مرگ.
و بله این البته یک توهم بود. در همان سال شورش های نژادپرستانه در لس آنجلس رخ داد. تاریخ به پایان نرسید، اگرچه قرن آمریکا پایان یافت. و اکنون با نگاهی به گذشته، آنچه از آن تیم باقی مانده است، توانایی آن برای بیان چیزی از آن امیدهای گیج و گیج کننده است. و فراتر از آن فقط زیبایی اساسی، لطف آن پیراهن های سفید شبح، شناور، در هوای آنالوگ می پیچند، به معنای واقعی شبیه رویا.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.