به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ،
آدر 65 سالگی، برایونی هریس مستمری خود را به طور یکجا پس گرفت و در یک دوره روان درمانی ثبت نام کرد. او میگوید: «من دوست دارم که از حقوق بازنشستگی خود برای آموزش شغلی جدید استفاده کردم. اکنون در سن 74 سالگی، او یک درمان پر رونق در فردریکستاد، نروژ دارد. من فقط می دانستم که زمان مناسبی است و احساس می کردم برای انجام آن آماده هستم. این بهترین کاری بود که برای خودم انجام دادم.»
دوره چهار ساله در یوتلند، شبه جزیره ای در سواحل غربی دانمارک، جایی که هریس به مدت یک هفته در ماه “در میان تپه های شنی با این ساحل وحشی خالی شگفت انگیز درست بیرون” بود. برای رسیدن به آنجا، هریس به مدت پنج ساعت در جنوب نروژ رانندگی کرد. او میگوید: «همیشه شبیه به خانه آمدن بود. “من یک اسفنج بودم که این چیزها را خیس می کردم.”
وقتی برای اولین بار وارد شد، متوجه شد که حداقل 20 سال از همه بزرگتر است، اما هرگز احساس متفاوتی در او ایجاد نکرد. تجربه او متحول کننده بود، “یک فراخوان”. او می گوید که تمرین روان درمانی به من کمک می کند کلمه “حرفه” را بفهمم.
و با این حال، هریس در طول دههها مشاغل زیادی داشته است. در دانشگاه کینگستون تیمز، لندن، به عنوان معمار آموزش دید و پس از صلاحیت و ازدواج، “برای مدت کوتاه و طولانی” به عنوان یک معمار کار کرد و در عین حال چهار فرزند را بزرگ کرد.
بعد از آن دوره ای به عنوان عکاس در یک پروژه هنری اجتماعی، سپس آموزش عکاسی و سپس کار در یک پناهگاه آغاز شد. هریس میگوید: «جهان امکانات بیشتری از آنچه من تا به حال تصور میکردم ارائه کرد. او این حرکات را بهجای اختراع مجدد، تغییرات تدریجی میداند. من هرگز تصمیمی نگرفته ام که این کار را متوقف کنم و کار دیگری انجام دهم. این همیشه یک پیشرفت ملایم بوده است.»
چگونه می توان به آرامی از معماری به عکاسی پیشرفت کرد؟ “اوه، شما شگفت زده خواهید شد. او می گوید، در واقع از طریق یک کتاب فروشی. او و همسرش رویای افتتاح یک فروشگاه تخصصی در زمینه کتابهای فولکلور، اساطیر و سنت را داشتند. مغازه، در هاترلی، دوون، «جایی است که بذرهای درمان کاشته شد. چون در یک کتابفروشی کوچک مستقل، مردم باز می شوند و صحبت می کنند.»
توجه داشته باشید، هریس همچنین میگوید که «سمت درمانی او در پسزمینه پنهان شده بود» زمانی که او آموزش عکاسی میداد. در نروژ، او در پناهگاهی برای افرادی که مورد آزار و اذیت قرار گرفته بودند کار می کرد. او در 40 سالگی دوره کوتاهی مشاوره داشت. او دیگر دقیقاً دلیلش را به خاطر نمیآورد، اما باید تعیینکننده بوده باشد، زیرا وقتی 60 ساله شد، تصمیم گرفت نامههایی برای افرادی بنویسد که در زندگی من بسیار تأثیرگذار بودند و احتمالاً هرگز از آن آگاه نبودند. او به دنبال مشاور سابق خود گشت، اما نتوانست او را پیدا کند.
در سال 1991، هریس و شوهرش از هم جدا شدند و شش سال بعد، در حالی که “در بلاتکلیفی” بود، برخی از دوستان نروژی از او خواستند که در خانه بنشیند. او با کوچکترین فرزندش که در آن زمان 13 سال داشت رفت. او نروژی را آموخت، به عنوان عکاس آزاد شد و ماند.
دلایل زیادی برای نقل مکان من به نروژ وجود داشت. قرار شد برخی بیایند و چیزی پیدا کنند و برخی بین چیزها فاصله بگذارند. “در اعماق وجودم فکر می کنم، می دانستم که دیگر برنخواهم گشت.”
هریس بسیار توانا است. بهترین دوره روان درمانی در دانمارک بود، بنابراین ابتدا باید زبان دانمارکی را یاد می گرفت. “من واقعا عاشق یک چالش خوب هستم. گاهی اوقات ممکن است احساس کنید خیلی گیر کرده اید، اما من زندگی ام را اینگونه گذرانده ام.» او می گوید.
در کودکی والدین هریس دوست داشتند جابجایی کنند. او قبل از رفتن به دانشگاه 9 خانه داشت. “الان، من هیچ تمایلی به ریشه کن کردن خودم ندارم.”
آپارتمان او از یک مصب بیرون میبیند، و او بیش از هر جا دیگری در آنجا زندگی کرده است. هر هفته تماس های تازه ای به تمرین او می آورد. “این احساس بسیار ارزشمند است. من این تصور را دوست دارم، اینکه یک نفر واقعاً می تواند در نتیجه یک زندگی طولانی پس بدهد.»
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار روز ایران و جهان آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.