به گزارش دپارتمان اخبار بین المللی پایگاه خبری آبان نیوز ،
Archie Battersbee به فهرستی از موارد غم انگیز کودکان می پیوندد که در آن دادگاه ها برای تصمیم گیری جدی در مورد اینکه آیا درمان حمایتی باید لغو شود یا خیر، فراخوانده شده اند.
اینکه کودکی دچار آسیبی شود که او را به یک ماشین و سایه کودک سرزنده ای که قبلا بوده اند وابسته کند، بدترین کابوس هر والدینی است. در نتیجه مواردی مانند چارلی گارد، آلفی ایوانز، آیزایا هاستروپ، تافیدا راقیب و آلتا فیکسلر مورد توجه مردم قرار گرفته است.
تافیدا تنها موردی بود که به ظاهر پایان خوشی داشت. یک قاضی با پزشکان بیمارستان سلطنتی لندن مخالفت کرد و به دختر آسیبدیده مغزی اجازه داد – برخلاف آرچی که او را ساقه مغز مرده نمیدانستند – برای معالجه به ایتالیا برود و در آنجا به اندازه کافی بهبود یافت تا از مراقبتهای ویژه خارج شود.
پروندههای او و سایر موارد که نادر هستند، به دادگاه ختم میشوند زیرا بین پزشکان و والدین در مورد ادامه درمان اختلاف نظر وجود دارد. در آن شرایط، هر یک از طرفین – در پرونده گارد، بارتز NHS Trust بود – میتواند برای قضاوت از دادگاه درخواست کند.
عواطف ناشی از چنین مواردی اغلب منجر به رسیدگی قضایی در فضایی شدید شده است. اتهامات ناراحتکننده و حتی تهدیدهایی از سوی طرفهایی که در جریان رسیدگی نیستند، متوجه پزشکان و پرستاران شده است.
بنابراین جای تعجب نیست که به گفته لیدی فینلی، همتا و استاد طب تسکینی، گفته میشود که دولت در حال بررسی روشهای مختلف رسیدگی به چنین مواردی، برای مثال میانجیگری مستقل است.
او روز دوشنبه به رادیو تایمز گفت: «امیدوارم تا پایان تابستان تحقیقی درباره راههای مختلف رسیدگی به این پروندههای بسیار بسیار دشوار داشته باشیم تا میانجیگری مستقل وجود داشته باشد.
و من می گویم مستقل، زیرا، اگر توسط بیمارستان تهیه شود، یا توسط والدین ارائه شود، ممکن است یک طرف نسبت به طرف دیگر احساس بی اعتمادی کند. اما قرار گرفتن در موقعیت درگیری خصمانه به هیچکس کمک نمیکند.»
او افزود که «هرجا که وکلا درگیر میشوند، اوضاع تشدید میشود و برقراری ارتباط بین پزشک و والدین درباره آنچه اتفاق میافتد سختتر و سختتر میشود».
میانجیگری معقول به نظر می رسد، اما مستلزم ثبت نام از سوی همه درگیر است و گفتن آن آسان تر از انجام آن است. برای والدین این می تواند یک انتخاب دوتایی ساده اما وحشتناک به نظر برسد: فرزند آنها یا زنده می شود یا می میرد. علاوه بر این، سالهای اخیر مداخله فزایندهای از سوی گروههای مذهبی که مدعی حمایت از والدین هستند، اما متهم به تشدید تنشها هستند، به همراه داشته است.
در مورد چارلی، کشیش آمریکایی کشیش پاتریک ماهونی، یک مبارز پرشور ضد سقط جنین و سخنگوی سابق ملی عملیات نجات، یک گروه ضد سقط جنین با ارتباط با خشونت در کلینیک ها و علیه ارائه دهندگان سقط جنین، به لندن پرواز کرد تا به عنوان خود منصوب عمل کند. سخنگوی والدین
والدین آرچی توسط مرکز حقوقی مسیحی، که در پرونده آلفی نیز دخیل بودند، حمایت میشدند، که در آن آقای قاضی هیدن، پاول استرویلوف، دانشجوی حقوق مرکز را که نماینده والدین آلفی بود، بهعنوان یک «جوان متعصب و متوهم» توصیف کرد که مطالبی را به دادگاه ارائه کرد. آنها “پر از زوال و صفرا” بودند که “با منافع واقعی پرونده والدین ناسازگار بود”.
استرویلوف پشت تلاش والدین آلفی برای تعقیب کیفری خصوصی برای قتل سه پزشک آلدر هی بود. مادر آرچی از لغو حمایت های زندگی به عنوان یک “اعدام طراحی شده” یاد کرده است. برونو کوینتاوال، وکیل دادگستری که در هر دو پرونده آلفی و آرچی درگیر بوده است، رهبر گروه ضد سقط جنین ProLife Alliance بود و قبلاً پرونده ای را به نام خود مطرح کرده بود که شبیه سازی سلولی را به چالش می کشید.
دخالت چنین ایدئولوگ های شخص ثالث، مانع مهمی در برابر هدف ستودنی حل و فصل چنین موارد حساسی به شیوه ای کمتر خصمانه است.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار روز ایران و جهان آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.