به گزارش دپارتمان اخبار اقتصادی پایگاه خبری آبان نیوز ،
تیپس از گذشت دو سال و آشکار است که این قرن چالشها و پاسخهایی را میطلبد که ذهنیت محافظهکاران بریتانیا، به استثنای یکی دو استثناء محترم، کاملاً برای آنها آماده نیست. این قرن به یک دولت کوچک نیاز ندارد – به یک دولت چابک نیاز دارد. سالهای بیشتر انکار و بریتانیا در مشکلات اقتصادی و اجتماعی بسیار جدی خواهد بود.
هفته گذشته حماقت دولتهای کوچک، بخش عمدهای از فعالیتهای اقتصادی قرن بیست و یکم را به فرانسه واگذار کرد و امنیت ملی ما را تضعیف کرد – با ناظران نزدیک که بر این باور بودند که هیچ وزیری حتی از بزرگی بیرحمی آنها آگاه نبود. من از ادغام شرکت فضایی OneWeb که قبلاً تحت کنترل بریتانیا بود با یوتلست فرانسه، با شرایط فرانسوی صحبت میکنم که تلاش فضایی اتحادیه اروپا را تقویت میکند. این طرفداران برگزیت به طور قابل توجهی در انجام برگزیت ناتوان هستند. اما پس از آن بی کفایتی با قلمرو همراه می شود.
OneWeb راه فرصت طلبانه بریتانیا برای بازیابی زمینی بود که در فضا به دلیل برگزیت و در نتیجه خروج اجباری از برنامه های گالیله و کوپرنیک اتحادیه اروپا از دست داده بودیم. وان وب که دو سال پیش با پیشنهاد جسورانه 500 میلیون پوندی دولت بریتانیا از ورشکستگی نجات یافت، صاحب “پوستههای” مداری با ارزش و حقوق طیف است که تصور میشود 15 درصد از کل فضای موجود برای ارائه خدمات به زمین را نشان میدهد. این املاک و مستغلات فضایی مبنایی برای مجموعه ای منحصر به فرد از ماهواره ها و مرحله بعدی توسعه فضای تجاری و ارتباطات پیچیده است – ارزش ده ها میلیارد در دهه های آینده. هفته گذشته، وزرای محافظهکار اجازه دادند که از بین انگشتان ما بگذرد.
جنگ اوکراین وان وب را مجبور کرده بود تا برنامه پرتاب ماهواره خود را با هزینه ای تغییر دهد. همه سهامداران به جز بریتانیایی ها موافقت کردند: کاهش مالیات مهم تر بود، دولت باید کوچک شود و بازار باید حکومت کند. یوتلست افتتاحیه را دید، تأیید هیئت مدیره وان وب را به دست آورد و پیشنهاد خرید بریتانیایی ریسک گریز را داد.
اما در زیر هیاهوها در مورد حفظ یک صندلی هیئت مدیره و سهم طلایی، بسیار مهم است که بریتانیا دیگر کنترلی بر سیستم های فضایی آینده توسعه یافته توسط OneWeb یا نحوه استفاده از هر یک از طیف های آن نخواهد داشت. جانسون ممکن است یک دروغگو، یک خرابکار قانون اساسی و فاسد باشد، اما او حق امضای قرارداد را داشت (که توسط دومینیک کامینگز هدایت می شد). هدف مسلم بریتانیا تبدیل شدن به یک قدرت فضایی رقابتی جهانی است. فراموشش کن. مطمئن باشید که نخست وزیر تراس جرأت تلاش برای هیچ گونه OneWebs را نخواهد داشت.
اما دقیقاً این طرز فکر دولتی چابک است که در سراسر طیف سیاست مورد نیاز است – نه در مورد کاهش مالیات، آرزوها، جادوی بازارها، حمله به بیداری و بازگرداندن مدارس دستور زبان.
بازار انرژی شکسته ما نمونه ای از این موارد است. مصرف کنندگان بریتانیایی با بالاترین قبوض انرژی در اروپا روبرو هستند. جای تعجب نیست: رویکرد قرارداد OneWeb در بازار برق اعمال شده است. تعرفه برق میانگین قیمت برق تولید شده توسط ژنراتورهای مختلف برق نیست، همانطور که توسط هیئت مرکزی تولید برق “ایالت بزرگ” هدایت می شد و از عدم افزایش شدید قیمت ها اطمینان می داد. بهطور شگفتانگیزی، صورتحسابهای ما به هر قیمتی که برای وارد کردن گرانترین تولیدکننده به شبکه برای تکمیل بار پایه لازم است، پرداخت میشود – که منعکسکننده سهم انرژیهای تجدیدپذیر کمهزینه و هستهای نیست. بنابراین، تعرفههای مصرفکننده بالاترین حد ممکن است که منعکس کننده افزایش قیمت گاز در بازار است.
جنون بازار هم به همین جا ختم نمی شود. برخلاف ماشین یا تلویزیون یا لباس جدید، برق با تولیدکننده فرق نمی کند: نامرئی است. هیچ چیزی برای تمایز برق وجود ندارد. این کمترین ماده ای است که می توان با آن بازار را تشکیل داد. اما در طرز فکر دولتهای کوچک محافظهکاران، بازارها همیشه بهترین هستند، بنابراین دکترین این است که تولیدکنندگان مختلف – مزارع بادی، انرژی هستهای، نیروگاههای گازی – بازاری را تشکیل میدهند که در یک بازه زمانی کوتاه به یکدیگر برق میفروشند. قراردادهای بلند مدت؟ میانگین هزینهها را در همه ژنراتورها محاسبه میکنید، بهجای اینکه به بالاترین مولد هزینه وارد شوید؟ این به معنای حالت بسیار بزرگ است.
جنگ اوکراین و افزایش قیمت نفت و گاز کل تصور را به اوج رسانده است. سی تامین کننده از کار افتاده اند. صورتحسابها همیشه افزایش مییافتند، اما یک سیستم تولید و قیمتگذاری منطقیتر برق، همراه با ایجاد انگیزههایی برای ساخت سریع ظرفیتهای تجدیدپذیر کمهزینه، میتوانست تا حدودی آسیبها را به همراه داشته باشد. همانطور که پروفسور مایکل گراب از UCL استدلال می کند، تفاوت قیمت بین انرژی های تجدید پذیر ارزان و گاز بسیار گران اکنون “غیر وجدان” است.
چه باید کرد؟ هر تولیدکننده انرژی باید ملزم شود که به عنوان یک شرکت با منافع عمومی در قوانین اضطراری گنجانده شود و طبق قانون اساسی آنها را مجبور کند که منافع مصرف کننده را بر سود به عنوان هدف شرکتی خود ترجیح دهند. با درگیر شدن با این مولدهای برق تازه تاسیس، تنظیم کننده Ofgem باید هزینه های دفتری که اکنون باز است را جمع آوری کند و تعرفه استانداردی را برای همه مصرف کنندگان محاسبه کند که نشان دهنده هزینه های تولید کمتر انرژی های تجدیدپذیر و هسته ای باشد. ژنراتورهای گازسوز گران قیمتی که اکنون زیان میدهند، میتوانند درخواست ملی شدن کنند (همانطور که فرانسویها اخیراً با EDF انجام دادند) یا وامهای 50 ساله و کمکهای بلاعوض را برای پایان دادن به آنها ارائه دهند. این باید تولیدکنندگان باشند که بخشی از آسیب ناشی از افزایش قیمت گاز و نفت را متحمل شوند. ضربه نباید توسط مصرف کنندگان به دوش کشیده شود.
قوانین برنامه ریزی باید فوراً تسهیل شود تا امکان ساخت مزرعه بادی در خشکی فراهم شود و جوامع محلی بخشی از درآمد را به اشتراک بگذارند. جالب اینجاست که گراب ایجاد «استخرهای برق سبز» را پیشنهاد میکند که در آن تولیدکنندگان انرژی تجدیدپذیر انرژی ارزان خود را برای فروش به مصرفکنندگان ذخیره میکنند. باید برنامه تصادف عایق کاری منازل و ایجاد شبکه سراسری نقاط شارژ برق خودروها وجود داشته باشد. تخفیف در قبوض انرژی مصرف کننده باید در کمترین میزان رفاه باشد.
این دولت چابک قرن بیست و یکمی در عمل است – تصوری که هم لیز تراس و هم ریشی سوناک میدانند که هیچ رأیی از اعضای پیر حزب محافظهکار که خانم تاچر را خدایی میکنند، به دست نخواهد آورد. در عوض، بهتر است سهام بریتانیا در فضا را واگذار کنیم و به انرژیهای تجدیدپذیر ارزان به عنوان «بیدار» حمله کنیم. این باعث خوشحالی حزب محافظه کار می شود. شکاف بین دنیای واقعی و دنیای محافظهکاران هرگز تا این حد عمیق نبوده است.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.