به گزارش دپارتمان اخبار ورزشی پایگاه خبری آبان نیوز ،
تیبارزترین تفاوت او احساس فضا است. فضا در سکوها و فضای داخل زمین. در حالی که انگلیس و آلمان برای فینال قهرمانی اروپا 2009 قدم میزنند، استادیوم المپیک در هلسینکی کمتر از نیمه پر است: ردیفهای صندلیهای پلاستیکی سیاه رنگ سایه خود را ایجاد میکنند، صدا به سادگی مانند بخار بخار میشود. تا حد زیادی این به این دلیل است که فینال – به دلایلی مبهم – در یک عصر پنجشنبه در سپتامبر برگزار می شود. برخی از روزنامه های انگلیسی حتی به خود زحمت نداده اند کسی را بفرستند.
جمعیت کمی بیش از 15000 نفر با شکستی سخت مواجه می شوند: آلمان 6-2 برنده را از دست می دهد، و مجموعه شلوغ بازیکنان نیمه حرفه ای انگلیس را مجبور می کند تا آنها را تا حد خستگی تعقیب کنند. سطح تعهد بی دریغ است. سطح توانایی فنی به طرز شگفت آوری خوب است. چیزی که کم است، شدت است: پیچیدگی تاکتیکی، سرعت فکر و عمل، آمادگی جسمانی که به بازیکنان مدرن اجازه میدهد تا با سرعت دویدن و تغییر جهت و جهش و لغزش با همان قدرت در دقیقه 90 که در دقیقه اول انجام شد.
حسی شبیه به تاریخ باستانی دارد و به نوعی هست و به نوعی نیست. برخی از بازیکنان درگیر در آن بازی هنوز در حال ضربه زدن هستند. لیزا وایس، دروازه بان تعویضی، شاگرد مرل فرومز در ولفسبورگ است. جیل اسکات غرق نشدنی که اکنون 35 سال دارد، در مسابقات امسال برای انگلیس حضور داشته است. اما بازیای که آنها در آن زمان انجام میدادند و بازیای که اکنون انجام میدهند ممکن است دو ورزش متفاوت باشند که در دو جهان متفاوت وجود دارند.
و بنابراین 13 سال پس از اینکه فی وایت و بیرگیت پرینز انگلیس و آلمان را به ورزشگاهی نیمه خالی و جهانی بی تفاوت نسبت به آنها هدایت کردند، لیا ویلیامسون و الکساندرا پاپ حتی قبل از اینکه حتی به یک ومبلی فروخته شده سر و صدا و کلاستروفوبیا را تجربه کنند، احساس می کنند. تونل را ترک کرد این روزها آنها افراد حرفه ای و نام آشنای با حقوق کامل هستند. آنها میلیونها چشم را در میخانهها و اتاقهای نشیمن و روی صفحههای تلفن در سراسر قاره حس خواهند کرد. هر دو آنقدر در این سواری دیوانهوار بودهاند تا سرگیجه را احساس کنند، تا از مسافتی که در چنین بازه زمانی کوتاهی طی شده است، قدردانی کنند.
آیا می توان از راه دور با این موضوع مانند یک بازی دیگر فوتبال رفتار کرد؟ اینکه بدانیم همه اینها به چه معناست و در عین حال آن را ندانیم؟ آیا سعی می کنید احساسات و حس مناسبت را مهار کنید یا سعی می کنید جلوی آن را بگیرید؟ و این قبل از آن است که برخی از جزئیات دقیق این بازی را به تصویر بکشیم: نبرد بین کایرا والش و لنا اوبردورف برای برتری در خط میانی، ضایعات پاپ و بت مید برای کفش طلا، که کدام تیم می تواند به بهترین شکل مطبوعات را حفظ کند و کدام تیم می تواند. بهترین مقاومت در برابر آن
همه اینها به سادگی یکی از مهم ترین بازی های فوتبالی است که تاکنون در جزایر بریتانیا برگزار شده است. برای سالها، حتی دههها، به ما گفته میشود که فوتبال زنان در انگلیس در آستانه یک جهش بزرگ و نامشخص است که آن را از یک ورزش کوچک به یک سرگرمی میلیونها نفر سوق میدهد. هیچ کس واقعاً نمی دانست چه شکلی خواهد بود. اما ما قسم خوردیم که وقتی آن را ببینیم همه آن را تشخیص خواهیم داد.
انگلیس میزبان مهربان اما بیرحمانهای بوده است: بالینی جلوی دروازه، بیشرمانه در جایگاهها طرفدار حزب، تیمی که کم کم با خوب بودنشان کنار میآید. آنها در زمانی که فرصت داشتند، طرف های مخالف (نروژ، ایرلند شمالی، سوئد) را از هم جدا کردند و در زمانی که این فرصت را نداشتند (اتریش، اسپانیا) را زمین گیر کردند. بیشتر از همه، آنها فوتبالی را بازی کردهاند که پیشینیانشان فقط میتوانستند رویایش را داشته باشند: خوب، قوی، مملو از مهارتهای یادشده و استعداد هزارهای، غنیشده با بالاترین کیفیت موجود مربیگری، تدارکات و علوم ورزشی.
خطر در نفس کشیدن، توقف برای تحسین منظره، در سکون حتی برای یک ثانیه در بزرگی آنچه ممکن است به دست آورند است. به همین دلیل است که آلمان خطرناک ترین طرفی است که ممکن است با آن روبرو شود. اگر تیمی وجود داشته باشد که مجهزتر برای رسیدگی به این موقعیت باشد، این تیمی است که در 8 فینال قبلی حضور داشته و در قرعه کشی برنده شده است، که فرهنگ و حافظه عضلانی جمعی آن برای بازی هایی مانند این تنظیم شده است، که به سادگی از عهده فشار این موضوع بر نمی آید. وسایلی که به یادگار مانده اند اما از آن لذت ببرید، آن را منعکس کنید، آن را مانند یک آینه بر روی میزبان خود بچرخانید.
آلمان با موقعیت های خود بی رحمانه کارآمد بوده و بدون توپ به طرز بی رحمانه ای رقابت می کند. آنها بهتر از هر تیمی در مسابقات فشار را جذب کرده اند. فرومز الهام گرفته شده است. پاپ که اولین یورو خود را در سن 31 سالگی پس از از دست دادن تورنمنت های 2013 و 2017 به دلیل مصدومیت انجام داد، حضوری طلسمانه داشت: درخشان در هوا، درخشان در بو کشیدن موقعیت ها در محوطه جریمه و سر عاقلانه و آرام در پانسمان. اتاق آلمان در سفر خود بوده است و با هر قدم کمی تقویت شده است.
اگر آلمان تیمی است که به نظر می رسد در حال رفتن است، انگلیس به نوعی برعکس است. تاریخ سازان، پیشگامان، قهرمانان: موج اجتناب ناپذیر تحسین و به رسمیت شناختن که پیروزی انگلستان را در بر می گیرد، نیروی بازدارنده خود است. بازی با آلمان در یک فینال قهرمانی بزرگ در خاک خانگی به اندازه کافی سخت است، بدون اینکه بار رهبری، حمایت، و دادن چیزی به این کشور اضافه شده برای احساس غرور زودگذر به دوش کشیده شود.
و با این حال، اگر بازیکنان انگلیس با نادیده گرفتن زمینه وسیعتر به بهترین وجه مورد استفاده قرار گیرند، بقیه ما میتوانیم با احساس پیشرفت احساس آرامش کنیم. آن تیم در سال 2009 تحت هدایت هوپ پاول با نگهدارندههای سالانه به ارزش 16000 پوند در سال بازی میکرد. سوپرلیگ زنان هنوز مفهومی بود که تا سال 2010 تبدیل به گوشت نمی شد. فوتبال زنان هنوز هم ورزش داوطلبان و پیشگامان بود: بازیکنان و مربیان به صورت رایگان کار می کردند، وقت و پول خود را قرض می دادند و به امید بیهوده در باران یخ زده اخم می کردند. تا روزی جانشینان آنها کار را کمی آسان تر کنند.
شاید 13 سال دیگر به این تیم نگاه کنیم و دوباره با سرعت صعود نفس نفس بزنیم. با این حال، هر صحبتی در مورد میراث ماندگار را احتمالا باید با کمی نمک در نظر گرفت. هجوم احساساتی که بازیکنان انگلیس در چند هفته گذشته ایجاد کرده اند اساساً جدا از کار آهسته تغییر واقعی است، روندی که با یک بازی فوتبال اجرا نمی شود، اما به صبر و اراده سیاسی و مهمتر از همه استراتژی نیاز دارد. و سرمایه گذاری در همین حال، مشاهده پنج تیم اولیه کاملاً سفیدپوست این ایده را به دروغ نشان می دهد که این زنان به نوعی نماینده ما به عنوان یک ملت هستند. دستاوردهای زیادی حاصل شده است. هنوز خیلی بیشتر باید باشد. برد یا باخت مقابل آلمان هیچ کدام از اینها را تغییر نمی دهد.
و بنابراین، این روزی است برای تعجب نه اینکه این تیم ممکن است به کجا برود، بلکه با تعجب به اینکه چقدر پیشرفت کردهاند خیره میشویم. چقدر قابل تحسین در فضای خود رشد کرده اند. این زنان بر روی شانه های کسانی ایستاده اند که پیش از آنها رفته اند: کلی اسمیت و انی آلوکو و استف هاتون و فارا ویلیامز و کیسی استونی و جیلیان کولتارد و کری دیویس. و بالاتر از همه پاول، زنی که برای هیچ بازی میکرد و برای همه چیز میجنگید، که 15 سال این تیم را مدیریت میکرد، که پس از شکست 6-2 توسط آلمان، هرگز تصویر گستردهتر را از دست نداد. او پس از آن گفت: “این دختران را قوی تر می کند.” و یک روز، روز ما خواهد بود.
این خبر از خبرگزاری های بین المللی معتبر گردآوری شده است و سایت اخبار امروز آبان نیوز صرفا نمایش دهنده است. آبان نیوز در راستای موازین و قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند لذا چنانچه این خبر را شایسته ویرایش و یا حذف میدانید، در صفحه تماس با ما گزارش کنید.